لذا تحقیقات حاضر به دنبال برقراری ارتباط معنی دار بین کارایی شرکت ها و بازده  و ریسک حاصل از سهام آنها می باشد، همان گونه که قبلا نیز اشاره شده کارایی به مفهوم ایجاد حداکثر ستاده در مقابل حداقل نهاده هاست، از طرفی بازدهی سهام شامل بازده نقدی و قیمتی آن است که این تحقیق به شناسایی رابطه دو متغیر فوق می پردازد. اگر این رابطه مثبت باشد، سپس می‌توان نتیجه گرفت که یکی از راه های افزایش ثروت سهامداران تقویت کارایی شرکت ها از طریق تقویت مکانیزم درونی به منظور کسب حداکثر خروجی با حداقل ورودی هاست و به این ترتیب می‌توان بستر مناسبی را برای افزایش سرمایه گذاری در سهام شرکت ها فراهم کرد، در صورتی که این رابطه منفی باشد، بدیهیست مکانیزم کارایی در بازده سهام شرکت ها اثری نداشته و به منظور افزایش ثروت سهامداران می بایستی به سراغ عواملی غیر از کارایی برویم.

این رابطه برای ریسک هم صدق می‌کند. اگر رابطه بین کارایی و ریسک غیر سیستماتیک مثبت باشد یعنی شرکت های کاراتر ریسک غیر سیستماتیک کمتری داشته باشند می‌توان با استفاده از مکانیزم کارایی بستر مناسبی را برای افزایش سرمایه گذاری و هم چنین سرمایه گذاری امن در این صنعت فراهم کرد.

 

1-4.اهداف پژوهش

1-3-1.هدف اصلی تحقیق :

هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی کارایی شرکت های بورسی با استفاده از روش تلفیقی TOPSIS وDEA و یافتن ارتباط آن با ریسک غیر سیستماتیک و بازده سهام می باشد.

1-3-2.اهداف فرعی تحقیق :

بررسی میزان کارایی و میزان عدم کارایی  شرکت های مختلف بورس اوراق بهادار تهران
بررسی شرکت های کم بازده و پر بازده موجود در بورس اوراق بهادار تهران
بررسی شرکت های کم ریسک و پر ریسک موجود در بورس اوراق بهادار تهران
1-5.سوالات یا  فرضیه ­های پژوهش
با توجه به هدف تحقیق در اندازه گیری کارایی شرکت ها و ارتباط آن با بازده  و ریسک سهام فرضیه های تحقیق به صورت زیر بیان می‌شود :

1: بین کارایی نسبی شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش تلفیقی  تاپسیس فازی و DEA و بازده سهام آن شرکت ها ارتباط  معناداری وجود دارد.

2: بین کارایی نسبی شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش تلفیقی تاپسیس فازی و DEA و ریسک غیر سیستماتیک آن شرکت ها ارتباط معناداری وجود دارد.

1-6.  مدلهای  نظری (نظریات) موجود در موضوع پژوهش
در ارزیابی سازمانها همواره تعدادی منابع تولیدی نظیر نیروی انسانی، مواد، ماشین آلات و . به عنوان ورودی سازمان وجود دارند که فرآیند های تبدیلی آنها به کالا، خدمات و در نهایت، فروش، سود و . به عنوان خروجی سیستم لحاظ می شوند .سیستمی کارا ارزیابی می‌شود که بتواند با مقدار ثابتی از ورودیها میزان خروجی خود را افزایش دهد و یا مقدار ثابتی از خروجی را با مقدار کمتری از ورودی بدست آورد .

در محیط های همگن مجموعه ای از واحد های تصمیم گیر نظیر شعبه های یک بنگاه مالی یا واحد های تولیدی مختلف در یک صنعت وجود دارند که محصولات و خدماتی مشابه با یکدیگر تولید می نمایند، ماهیت تولیدات تمامی این واحد ها مشابه بوده و این در حالی است که این واحد ها بصورت واحدهایی کاملا مستقل از یکدیگر عمل می نمایند .

برای ارزیابی واحد ها با رویکرد سیستمی همواره به سه جز توجه می‌شود : داده‌ها، ستاده ها و فرآیند تبدیل داده به ستاده. مدل DEA هر سازمان را به عنوان واحد تصمیم گیر، بر اساس فرآیند تبدیل ورودی به خروجی و در مقایسه با دیگر واحد ها مورد ارزیابی قرار داده و میزان کارایی واحد ها را تعیین می نماید.

با توجه به ماهیت ورودی ها و قابل کنترل بودن آنها توسط مدیریت از روش CCR (با تلفیقی تاپسیس فازی ) استفاده شده است و در نهایت ارتباط کارایی شرکت ها را با ریسک غیر 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...