“
۱-۲-۱-۲- اهلیت استیفاء
اهلیت استیفاء قدرت اعمال و اجرای حق است و قابلیت و صلاحیت شخصی میباشد که به موجب آن میتواند حقوق خود را استیفاء و اجرا نماید به مانند اینکه در اموال و حقوق مالی و غیرمالی تصرف نماید و با انعقاد قرارداد در مقابل طرف قرارداد متعهد گردد یا طرف مقابل تعهداتی به نفع وی بنماید.
قانون گذار در قسمت اخیر ماده ۹۵۸ ق.م مقید داشته : «… هیچکس نمی تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد». در واقع به اهلیت استیفاء توجه نموده است و منظور مقنن در ماده ۱۹۰ قانون مدنی که اهلیت طرفین را از شرایط اساسی صحت معامله دانسته اهلیت استیفاء بوده نه اهلیت تمتع.
وجود سه وصف عقل ، بلوغ و رشد که از اجزای اهلیت استیفاء است در ماده ۲۱۱ قانون مدنی آمده است و فقدان یا درجه شدت و ضعف اوصاف مذکور در اشخاص ، اساسا” صحت یا عدم صحت و همچنین نافذ یا غیرنافذ بودن اعمال حقوقی را تحت شعاع خود قرار میدهد .
۱-۲-۲- اهلیت اشخاص
اشخاص به دو گروه شخص حقیقی و شخص حقوقی تقسیم میشوند که به شرح ذیل بررسی میگردد
۱-۲-۲-۱- اهلیت شخص حقیقی
شخص حقیقی یاشخصی طبیعی همان انسان میباشد، موجودیکه دارای حق و تکلیف است میتواند طرف مثبت یا منفی حقوق و تعهدات قرار گیرد، مقنن در ماده ۹۵۸ قانون مدنی بیان داشته است : «هر انسانی متمتع از حقوق مدنی خواهد بود» قانونگذار در ماده مذکور به اهلیت تمتع اشاره داشته است و با توجه به ماده فوق هر انسان بدون در نظرگرفتن، جنس، نژاد،رنگ، مذهب، تابعیت و موقعیت اجتماعی، دارای شخصیت بوده و قابلیت دارا شدن حق و تکلیف را دارد.
آغاز و شروع شخصیت و به عبارتی تصور و مبنای اهلیت تمتع در اشخاص حقیقی با زنده متولد شدن انسان شروع می شود ماده ۹۵۶ قانون مدنی مقرر داشته : «اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع می شود» و زنده متولد شدن در هنگام تولد، شزط برخورداری انسان برای اینکه بتواند صاحب حق گردد یا طرف تکلیف واقع است، اگرچه زنده ماندن او چند دقیقه ای بیش نباشد و مبنای اهلیت استیفاء داشتن قدرت تمیز و درک است، اگر قدرت تمییز کامل باشد اهلیت شخص نیز کامل است و چنانچه شخص برخی امور و مسایل را از همدیگر تمییز دهد فقط نسبت به همان مسایل اهلیت دارد مانند سفیه که در خصوص امور مالی خود فاقد اهلیت است ولی در خصوص امور غیرمالی اهلیت دارد. پایان اهلیت اشخاص حقیقی، در حقوق ما، مرگ اشخاص میباشد که موجب زوال شخصیت بوده و متوفی از لحاظ حقوقی، شخص محسوب نمی گردد و تعهدات قائم به شخص متوفی در زمان حیات با فوت وی ساقط گردیده زیرا وجود تعهد به وجود متعهد بستگی دارد و اموال و حقوق مالی متوفی به ورثه او منتقل گردیده و دیون و تعهداتی که قایم به شخص متوفی نمی باشند به ترکه او تعلق میگیرد.
۱-۲-۲-۲- اهلیت شخص حقوقی
در تعریف شخص حقوقی می توان گفت که دسته ای از افراد که دارای منافع و فعالیت مشترک بوده و یا پاره ای از اموال که به اهداف خاصی اختصاص داده شده اند و قانون آن ها را دارای حق و تکلیف بداند و برای آن ها شخصیت مستقلی قایل گردد.
با عنایت به ماده ۵۸۸ قانون تجارت : «شخص حقوقی میتواند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شود که قانون برای افراد قایل است مگر ………….» اصل بر اهلیت تمتع اشخاص حقوقی بوده مگر آنچه که بر حسب طبیعت ویژه انسان باشد.در حقوق ما اشخاص حقوقی را می توان به اشخاص حقوقی عمومی و اشخاص حقوقی حقوق خصوصی تقسیم کرد و تشکیل اشخاص حقوقی حقوق عمومی برای رسیدن به یک هدف عمومی بوده و اهداف و مقاصد آن ها به جامعه و عموم مردم بر میگردد، دولت، شهرداری ها و سازمان های عمومی از اشخاص حقوقی عمومی میباشند و حسب ماده ۵۸۷ قانون تجارت به محض ایجاد، بدون احتیاج به ثبت دارای شخصیت حقوقی میشوند و نیاز به ثبت آن ها نیست.
اشخاص حقوقی حقوق خصوصی، به اشخاصی اطلاق میگردد که هدف و فعالیت آن ها در رابطه با حقوق خصوصی ( روابط خصوصی مردم ) میباشد و به سه دسته قسم تقسیم میشوند:
الف- شرکت های تجاری
ب- مؤسسات غیر تجاری که به دو بخش تقسیم میگردند:
۱- موسساتی که هدف آن ها جلب منافع نمی باشد
۲- موسساتی که هدف از تشکیل آن ها سود جویی و جلب منافع مادی است
ج- موقوفات
در اهلیت اشخاص حقوقی ، با عنایت به ماده ۵۸۸ قانون تجارت، بدون شک شخص حقوقی، باید اهلیت لازم را برای دارا شدن و اجرای حق داشته باشد چرا که شخص بدون اهلیت موجودی است که نمی تواند طرف حق و تکلیف واقع گردد و شخص حقوقی نیز دارای کلیه حقوق و تکالیفی میباشد که شخص طبیعی میتواند دارا شود ولیکن شخص حقوقی، حقوقی را که بر حسب طبیعت ویژه انسان است مانند حق ابوت و نبوت فاقد میباشد و نمی توان چنین حقوقی را به اشخاص حقوقی اعطا کرد. از آنجا که شخص حقوقی به منظور نیل به اهداف خاصی به وجود آمده است ، اهلیت تمتع او نیز با توجه به همین مقاصد تعیین میگردد و به اراده کسانی که شخص حقوقی را به وجود آورده اند بستگی دارد.
اهلیت تمتع شخص حقوقی محدود به اهداف و اغراضی است که به منظور آن ایجاد شده اند و صرفا” در محدوه شخصی خویش اهلیت دارند و تنها دولت به عنوان شخص حقوقی حقوق عمومی از این قاعده استثناء میباشد. لازم به ذکر است با توجه به ماده ۵۸۸ قانون تجارت ، شخص حقوقی دارایی اهلیت عام است مگر اینکه دلیلی بر محدودیت اهلیت او وجود داشته باشد.
در اهلیت استیفاء اشخاص حقوقی، از آنجائی که اعمال و اجرای حق مستلزم وجود اراده حقوقی است و اشخــاص حقــوقی فــاقد اراده میباشند، حقوق خود را از طریق مدیران یا نمایندگانـشان اعمال و اجرا می نمایند.
۱-۲-۳- مفهوم سند
سند دارای مفاهیمی میباشد که در ذیل اشاره میگردد:
مفهوم عام سند: در این مفهوم سند به معنای هر تکیه گاه و راهنمای مورد اعتماد است. اینکه گفته می شود «فلان سند تاریخی، درباره رویدادی ارائه شده است» یا اینکه بیان گردد فلان سخن دارای سند معتبر است و می توان بدان اعتماد نمود» مفهوم عام سند مورد نظر است اما مفهوم اخص و اصطلاحی سند، در خصوص نوشته ای است که تنها در مقام دفاع یا دعوی قابل استناد است. ( کاتوزیان ،۱۳۸۰: ۲۷۵ ) مفهوم خاص سند نیز هر نوشته ای را که قابل استناد باشد شامل می شود و از آن جمله اند؛ اعلام کتبی اشخاص یا تصدیق نامه و نظر کارشناسی و صورتجلسه تحقیق محلی و متن قوانین و ……………..
“
[سه شنبه 1401-09-22] [ 05:53:00 ق.ظ ]
|