آرامش نسبی و روانی در زندگی می شود ( غباری بناب و دیگران ، 1386 ) هوش معنوی دست كم پنج مهارت و كارآیی دارد كه  می توان بخشی از دانش پایه را در برگیرد و به رفتارهایی بیانجامد كه سازگاری با محیط را در پی آورد ( صمدی، 1385) . ویژگیهایی كه لازمه هوش معنوی هستند احتمالاً در كنار تواناییها و فعالیت های دیگری قرار دارند كه عبارتند از: دعا كردن، تعمق، رویاها و تحلیل رویاها، باورها و ارزشهای دینی و معنوی، شناخت و مهارت در فهم و تفسیر مفاهیم مقدس و توانایی داشتن حالات فراروندگی به عنوان مثال ؛ بعضی از حقایق قدیمی همانند آزار نرساندن در تقویت هوش معنوی مطرح می باشد.  همچنین مسائل معنوی ممكن است شامل مواردی از قبیل تفكر در مورد سؤالات وجودی مانند وجود زندگی پس از مرگ ، جستجوی معنا در زندگی ، علاقمندی و به عبارت دیگر تعمق مؤثر ، رشد حس هدفمندی زندگی، رشد رابطه با خود ، هماهنگی یا قدرت برتر و نقش آن در زندگی خود باشد( ناسل، 2004) همچنین نوبل و وگان معتقدند مؤلفه های هشت گانه ای كه نشاندهنده هوش معنوی رشد یافته هستند عبارتند از:  درستی و صراحت ، تمامیت ، تواضع ، مهربانی ، سخاوت ، تحمل ، مقاومت و پایداری و تمایل به برطرف كردن نیازهای دیگران .

کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را اینطور تعریف می کنند : « سلامت   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران ، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضاد ها و تمایلات شخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب».

    تاکنون تعاریف متعددى از «سلامت روان‏» ارائه شده که همگى بر اهمیت تمامیت و یکپارچگى شخصیت تاکید ورزیده‏اند. گلدشتاین [2]، سلامت روانى را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایى مى‏داند . چاهن[3] ( 1991 ) ، نیز سلامت روانى را وضعیتى از بلوغ روان‏ شناختى تعبیر مى‏کند که عبارت است از حداکثر اثربخشى و رضایت ‏به دست آمده از تقابل فردى و اجتماعى که شامل احساسات و بازخوردهاى مثبت نسبت ‏به خود و دیگران مى‏شود. در سال‏هاى اخیر، انجمن کانادایى بهداشت روانى، «سلامت روانى‏» را در سه بخش تعریف کرده است:

بخش اول: بازخوردهاى مربوط به خود شامل: تسلط بر هیجان‏هاى خود ، آگاهى از ضعف‏هاى خود ،  رضایت از خوشى‏هاى خود.

بخش دوم: بازخوردهاى مربوط به دیگران شامل: علاقه به دوستى‏هاى طولانى و صمیمى ، احساس تعلق به یک گروه ، احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانى و مادى.

بخش سوم: بازخوردهاى مربوط به زندگى شامل: پذیرش مسؤولیت‏ها ، ذوق توسعه امکانات و علایق خود ،  توانایى اخذ تصمیم‏هاى شخصى ( اسدالهی ، 1391 ) .

     هوش معنوی برای حل مشكلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزش ها مورد استفاده قرار می گیرد و سؤال هایی همانند «آیا شغل من باعث تكامل من در زندگی می شود؟» و یا «آیا من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهن ایجاد می كند (ویگلزورث، 2004 به نقل از: سهرابی، 1385) در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند. زیرا وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...