4 ) ارزیابی و سنجش تأثیر برند گردشگری گیلان بر برقراری روابط مؤثّر میان مصرف کنندگان (شامل جامعه محلّی، بازدیدکنندگان و .).
1-5 چارچوب نظری (مدل مفهومی تحقیق)
برند به عنوان «شبکه ای ارتباطی» اساس کار تحقیق حاضر قرار گرفته و از مدل هانکینسن برای آسیب شناسی وضعیت کنونی برند کشور و مطالعهای که توسط ضرغام بروجنی و بارزانی (1392) انجام دادهاند، استفاده شده است. این مدل به سبب شمول ملاحظات بیشتر و فهم آسان تر از سایر مدل ها کارآمدتر به نظر می رسد. بر اساس این مدل چنانچه هسته مرکزی برند وجود داشته و صحیح طرح ریزی شده باشد چهار نوع شاهراه ارتباطی میان هسته برند با چهار عنصر دیگر به وجود می آید. چگونگی تاثیر و اثرات متقابل هر عنصر و هسته مرکزی نشان دهنده ی میزان کارایی برند مقصد و پویایی آن است. اگر رابطه موثر و مورد انتظار میان این عناصر با هسته مرکزی مشاهده نشود ماهیت کلی برند و کارایی آن مبهم خواهد بود.
براساس مدل مزبور، روابط میان عوامل مؤثر بر برند با هسته مرکزی برند گردشگری با ابعادی از جمله شخصیت برند، موقعیتیابی برند و اصالت برند مورد بررسی قرار گیرد. زیرا در مدل هانکینسن برند مکان، توسط هسته مرکزی برند و چهار نوع ارتباطات مؤثر مورد بررسی قرار می گیرد. این ارتباطات دینامیک بوده و در گذر زمان منجر به شکل گیری واقعیت برند و یا تجربهی برند میشوند. هسته مرکزی برند در واقع طرح و نقشه ای است برای توسعه و القای برند مکان به گروه هدف که ممکن است در چشم اندازهای سازمان متولّی ذکر شده باشد. این هسته دارای سه جزء است: 1- شخصیت برند، 2- موقعیت یــابــی برند 3- اصالت برند.
[1].Murphy
– فرضیههای تحقیق1) خدمات ابتدایی برند از عوامل مؤثر در تقویت هسته مرکزی برند گردشگری میباشد.
2) زیرساختهای برند از عوامل مؤثر در تقویت هسته مرکزی برند گردشگری میباشد.
3) ارتباطات رسانهای برند از عوامل مؤثر در تقویت هسته مرکزی برند گردشگری میباشد.
4) روابط میان مصرفکنندگان برند از عوامل مؤثر در تقویت هسته مرکزی برند گردشگری میباشد.
5) خدمات ابتدایی برند بر هسته مرکزی برند گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
6) زیرساختهای برند بر هسته مرکزی برند گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
7) ارتباطات رسانهای بر هسته مرکزی برند گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
8) روابط میان مصرفکنندگان برند بر هسته مرکزی برند گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
1-7- متغیرهای تحقیق و تعاریف آنها
1–1- تعاریف مفهومی
متغیر وابسته: هسته مرکزی برند
درواقع طرح ونقشهای است برای توسعه والقای برند مکان به گروه هدف که ممکن است درچشم اندازهای سازمان متولّی ذکر شده باشد. این هسته دارای سه جزء مهم است: شخصیت برند، موقعیت یابی برند، اصالت برند.
متغیر مستقل: خدمات ابتدایی
خدماتی که در کانون تجربه برند قرار دارند همچون رستوران ها و هتل ها، جاذبه ها و . که نیازمند خدمات مناسب و برخورد صحیح کارکنان برای تقویت هسته اصلی برند است.
متغیر مستقل: زیرساخت ها
متشکل از الف- خدمات دسترسی: همچون حمل و نقل درون مقصد و به سمت مقصد، ب- خدمات عمومی و بهداشتی: همچون پارکینگ، سرویس بهداشتی، اتاق های مخصوص نوزادان، نظافــت خیابـان ها، ج- فضای برند به مفهوم فضایی که خدمات هسته اصلی در آن ارائه می شوند. این فضا عموماً مصنوع است و باید خدمات و تسهیلات مورد نیاز را به منظور جذاب تر ساختن برند گرد هم آورد.
متغیر مستقل: ارتباطات رسانه ای
عموماً شامل ارتباطات زنده و القایی (بازاریابی) است. این بخش در واقع کانال های ارتباطی میان برند و گروه مخاطب هستند و باید تصویر برند را جذّاب و هویت آن را منسجم نمایش دهند.
متغیر مستقل: روابط مصرف کننده
این گروه شامل جامعه محلّی، کارکنان سازمان های مقصد و بازدیدکنندگان است.
1-7-2- تعاریف عملّیاتی
سایت های دیگر :
[جمعه 1399-03-02] [ 09:49:00 ب.ظ ]
|