پیش از به کار بردن مدل EFQM در جهت تعالی سازی لازم است از نوع روابط بین مولفه های توانمند ساز و نتایج و همچنین بین هر مجموعه مطلع شده تا بتواند عوامل اصلی ایجاد نتایج و تعالی در سازمان خود را شناسایی نموده و بهتر بتواند مدل تعالی EFQM را در سازمان خود پیاده نماید.

پس آنچه در این زمینه مهم می نماید بهبود عملکرد ها و فعالیت های درون شهرداری تهران جهت ارایه بهتر خدمات به شهروندان محترم می باشد که می بایست مورد توجه مسئولین امر قرار گیرد. حال سؤالی که در اینجا مطرح می گردد این است که چگونه می توان مسیری را برای پیشرفت و تعالی شهرداری تهران بوجود آورد تا بتواند در عرصه جهانی و ملی به رقابت بپردازد؟ کدام دانش و آگاهی می تواند زمینه ساز تحول سازمانی و به تبع آن تحول ملی گردد؟ مدل تعالی سازمانی می تواند پاسخ گوی مناسبی به این سؤالات باشد. با توجه به نکاتی که به آنها اشاره گردید که حاکی از اهمیت روز افزون بخش برنامه ریزی و مدیریت شهری کلان شهر تهران به عنوان بخشی از سازمان های خدماتی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ضرورت حرکت مدیریت کلان شهر تهران به سمت استفاده هر چه بیشتر از استانداردها و مدل های علمی بین المللی بیشتر نمایان می باشد در این راستا از مدل EFQM برای رسیدن به این منظور در این پژوهش استفاده شده است. از آنجا که مدل تعالی سازمان EFQM انعطاف پذیر است و ابعاد و نوع سازمان در اعتبار آن تأثیر ندارد بنابراین می توان از روش تحقیق این پژوهش برای کلیه سازمان استفاده نمود. مزایایی که در اثر استفاده از این مدل (در نتیجه بررسی روابط بین شاخص های مدل حاصل می شود) می توان برای سازمان ها بوجود آید عبارتند از( شرطان،1387):

امکان ارزیابی کمی و تعیین وضعیت موجود آن.
امکان شناسایی فرصت های بهبود، نقاط قوت و ضعف سازمان و اولویت بندی برای اجرای پروژه های بهبود و همچنین نظارت بر روند و بهبود سرعت در مسیر تعالی سازمانی .
امکان مقایسه با سایر سازمان های پیشرو در مورد هر یک از معیارها و مشخص کردن جایگاه سازمان در سطوح مختلف صنعتی، تجاری، ملی و بین المللی.
امکان یادگیری از دیگر سازمان ها از طریق به اشتراک گذاشتن تجربیات برتر.
امکان شناخت معیارهایی که بتوانمندی سازمان ها منجر می شوند که از این طریق نتایج بهتری عاید سازمان می گردد.
امکان ایجاد تعادل وتوازن میان منافع کلیه ذینفعان از جمله مشتریان، جامعه، شرکای کاری، سهامداران، مالکان، قانونگذاران و
امکان تشخیص رویکردهایی که برای راهبری سازمان می تواند مفید باشد.
 

 

اهداف تحقیق
این تحقیق درصدد بوده تا با بررسی روابط درونی بین مؤلفه های معیارهای توانمند ساز و معیارهای نتایج مدل تعالی سازمانی EFQM سعی در شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر ایجاد این روابط و ارایه مدلی جهت درک بهتر، و نشان دادن عنصرهای حیاتی در مدل تعالی EFQM می باشد، تا مدیران بعد از شناسایی عوامل مؤثر، به طریق بهتر و مؤثرتری بتوانند از مدل EFQM استفاده نموده و در جهت رفع نیازها و بهبود کیفیت خدمات خود، مدل تعالی EFQM را پیاده سازی نماید.

سؤال اصلی پژوهش که در این تحقیق  بررسی می شود عبارت است از:

آیا رابطه معنی داری بین توانمندسازها و نتایج در مدل تعالی EFQM وجود دارد؟

البته سؤالات ذیل نیز در دل تحقیق نهفته است.

آیا هرگونه همبستگی بین معیارهای توانمندساز و نتایج وجود دارد؟در مجموعه معیارهای توانمندساز کدامیک بیشترین اثر را در ایجاد یک رابطه قابل توجه بین توانمندسازها و نتایج دارد؟
در مجموعه معیارهای نتایج کدامیک بیشترین اثر را در ایجاد یک رابطه قابل توجه بین توانمندسازها و نتایج دارد؟
1-5- فرضیه های تحقیق

چون عملکرد شهرداری تهران از دیدگاه مدل تعالی سازمانی EFQM، شامل معیارهای توانمندساز: رهبری، خط مشی واستراتژی های کارکنان، منابع و مشارکت ها و فرآیند ها می باشد و ما در پی بررسی وجود یا عدم وجود رابطه آنها با معیارهای نتایج: نتایج کلیدی عملکرد، نتایج جامعه، نتایج مشتری و نتایج کارکنان هستیم؛ لذا فرضیات فرعی زیر مطرح می گردد:

بین رهبری و کارکنان( افراد) رابطه مثبت وجود دارد.
بین رهبری و منابع- شراکت ها رابطه مثبت وجود دارد.
بین رهبری و فرآیندها رابطه مثبت وجود دارد.
بین فرآیندها و خط مشی- استراتژی رابطه مثبت وجود دارد.
بین فرآیندها و کارکنان رابطه مثبت وجود دارد.
بین فرآیندها و منابع- شراکت ها رابطه مثبت وجود دارد.
بین کارکنان و خط مشی- استراتژی رابطه مثبت وجود دارد.
بین کارکنان و نتایج کارکنان رابطه مثبت وجود دارد
بین خط مشی- استراتژی و منابع- شراکت ها رابطه مثبت وجود دارد.
بین خط مشی- استراتژی و نتایج مشتری رابطه مثبت وجود دارد.
بین منابع- شراکت ها و نتایج جامعه رابطه مثبت وجود دارد.
بین نتایج کارکنان و نتایج مشتری رابطه مثبت وجود دارد.
بین نتایج کارکنان و نتایج کلیدی عملکرد رابطه مثبت وجود دارد.
بین نتایج مشتری و نتایج جامعه رابطه مثبت وجود دارد.
بین نتایج مشتری و نتایج کلیدی عملکرد رابطه مثبت وجود دارد.
بین نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد رابطه مثبت وجود دارد.
 

1-6- تعریف مفهومی متغیرها

جایزه کیفیت اروپا (EFQM)، 9 معیار به قرار زیر دارد که 5 معیار اول آن تحت عنوان شاخص های توانمند ساز بوده و از 4 معیار بعدی تحت عنوان شاخص های نتایج یاد شده است ( نجمی و حسینی، 1389):

رهبری، 2- خط مشی و استراتژی، 3- مدیریت کارکنان، 4- منابع، 5- فرآیندها، 6- نتایج مشتری،
 7- نتایج کارکنان،8- نتایج جامعه، 9- نتایج کلیدی عملکرد.

حال به تعریف هر یک از این معیارها که متغیرهای اصلی تحقیق ما است پرداخته می شود.

رهبری1
رهبران متعالی چشم انداز و مأموریت سازمان را تدوین و زمینه دستیابی به آنها را تسهیل می کنند. آنها ارزش ها و سیستم هایی را که برای دستیابی به موفقیت های پایدار سازمان مورد نیازند ایجاد کرده و آنها را با اعمال و رفتارهای مناسب خود اجرا می کنند. در دوره های تغییر و تحول سازمان، آنها ثبات در مقاصد را حفظ می کنند، هرجا که لازم باشد، این رهبران قادر به تغییر جهت گیری سازمان و ترغیب کارکنان به پیروی از آنها هستند(نجمی و حسینی،1387).

خط مشی و استراتژی2سازمان های متعالی مأموریت و آرمان خود را از طریق ایجاد و تدوین یک استراتژی متمرکز بر منافع ذینفعان و با در نظر گرفتن بازار و بخشی که در آن فعالیت می کنند، به اجرا در می آورند. خط مشی ها، اهداف و فرآیندها به منظور تحقق استراتژی ها تدوین و جاری می شوند.

کارکنان3
سازمان های متعالی تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی اداره کرده، توسعه بخشیده و از آن بهره می گیرند.

1-Leadership     2-Policy and Strategy     3-People (Employees)

آنها عدالت و برابری را ترویج کرده، کارکنان را در امور مشارکت داده و به آنها تفویض اختیار می کنند. این سازمان ها به گونه ای به کارکنان خود توجه کرده، ارتباط برقرار ساخته و آنها را مورد تشویق و تقدیر قرار می دهند که در آنها انگیزه و تعهد برای استفاده از مهارت و دانششان در جهت منافع سازمانی ایجاد شود(امیری و سکاکی،1387).

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...