دو شاخه ای طبقه بندی کرده است:

انتفاعی/ غیر انتفاعی
خرد/ کلان
ا
ثباتی/ تجویزی
وجه تمایز دو شاخگی اول در سودگرا بودن و یا نبودن سازمان ها و یا نهادهای مورد نظر است. در دو شاخگی خرد/ کلان نیز واحدهای منفرد (شرکت ها و خانوارها) از واحدهای در سطوح بالاتر و با حجم پیوستگی بیشتر، جدا شده اند. در دو شاخگی آخر نیز، هر چه که بر بایدها و نبایدها دلالت می کند در حیطه ی مسائل تجویزی قرار گرفته و آنچه که به دنبال تشریح و پیش بینی فعالیت های بازاریابی باشد را جزو بازاریابی اثباتی می دانند. در مجموع، ترکیب این دوشاخگی ها، هشت حالت مختلف را بوجود می آورد که می توان هر موضوع بازاریابی را در یکی از این دسته بندی ها قرار داد. بنابراین، با توجه به رویکرد دوشاخگی های سه گانه، مسئله ی مورد مطالعه ی ما در این تحقیق، در دسته ی مسائل انتفاعی/ کلان/ اثباتی واقع می شود:

انتفاعی: بررسی صنعت پوشاک که هدف اصلی آن سودآوری است.کلان: بررسی صنعت پوشاک در سطح کلان (کشورهای ایران، ترکیه و چین) و نه یک شرکت و یا برند خاص.
اثباتی: تشریح و ترسیم وضعیت کنونی و نه آنچه که یک جامعه از لحاظ سیستم های بازاریابی باید داشته باشد.
حال که ماهیت قلمرو مسأله ی مورد مطالعه ما در این تحقیق روشن شد، بطور مشخص تر و واضح تر به بیان مسأله ی تحقیق می پردازیم.

امروزه پژوهشگران حیطه ی رفتار مصرف کننده با این پرسش اساسی روبرو می باشند که آیا کشور محل ساخت محصول بر ارزیابی و انتخاب محصول، توسط مصرف کننده اثر می گذارد یا نه؟ در واقع پرسش عنوان شده بیانگر مسأله ای است که سنگ بنای ادبیات موضوع کشور محل ساخت یا COO شده است. در این حوزه، مطالعات فراوانی در نقاط مختلف دنیا انجام شده و محققان به نتایج ارزشمندی رسیده اند. در سالهای اخیر نیز، برخی مطالعات محدود در این حوزه، در داخل کشور انجام گرفته است. بنابراین این انگیزه بوجود آمد تا در توسعه و گسترش ادبیات این موضوع در کشور، گام برداریم. در این مطالعه سعی ما بر این است تا به توصیفی از نحوه ی نگرش مصرف کنندگان نسبت به کشور محل ساخت یا COO در صنعت پوشاک ایران بپردازیم. در این راستا نگرش مصرف کننده ی ایرانی نسبت به کشور محل ساخت، مورد بررسی واقع شده و این اثر برای سه کشور ایران، چین و ترکیه در صنعت پوشاک مورد مقایسه قرار گرفته است. به عبارت دیگر ما در این پژوهش با این مسأله روبرو هستیم که نگرش مصرف کنندگان ایرانی نسبت به پوشاک ساخته شده در کشورهای ایران، ترکیه و چین چگونه است و مصرف کننده ایرانی کدام پوشاک را نسبت به بقیه ترجیح می دهد؟ سعی ما در این مطالعه بر ایجاد توازن و هماهنگی بین مفهومی کردن و کاربردی کردن ابعاد موضوع می باشد. شایان ذکر است که این موضوع در حیطه ی موضوعات بین رشته ای بوده و از حوزه ی علوم مدیریتی و رفتاری بهره می گیرد. در واقع سهم عمده ای از بررسی های ما در چارچوب مفهوم نگرش خواهد بود که در قلمرو موضوعات رفتاری قرار دارد.

اهداف تحقیق
پس از بیان اهمیت موضوع و چارچوب مسأله، در ادامه اهداف تحقیق بیان می گردد:   

بررسی نگرش مصرف کنندگان ایرانی به ”ساخت ایران“[4] در صنعت پوشاک.
بررسی نگرش مصرف کنندگان ایرانی به ”ساخت ترکیه“ و ”ساخت چین“ در صنعت پوشاک.مقایسه نگرش مصرف کننده ی ایرانی به ”ساخت ایران“ با ”ساخت ترکیه“ و ”ساخت چین“ در صنعت پوشاک.پرسشها و فرضیه های تحقیق
همانطور که در قسمت قبل نیز مشاهده شد، هدف ما از انجام این مطالعه، بررسی نگرش مصرف کنندگان ایرانی نسبت به کشور محل ساخت پوشاک و مقایسه سه کشور ایران، ترکیه و چین در این زمینه می باشد. در این راستا باید بتوانیم اهداف مورد نظر را بصورت سؤالاتی کاملاً واضح و روشن از خود بپرسیم و آنها را مبنایی برای تدوین فرضیه های تحقیق نماییم. با این وصف می توان سؤالات تحقیق و فرضیات مرتبط با هر سؤال را بدین ترتیب ارائه کرد:

آیا مصرف کننده ایرانی نگرش مثبتی نسبت به پوشاک ”ساخت ایران“ دارد؟
H1: تفاوت معنا داری بین ابعاد سازه ی نگرش نسبت به پوشاک ایرانی وجود دارد.

H2: نگرش مصرف کننده ی ایرانی نسبت به پوشاک”ساخت ایران“مثبت می باشد.

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...