پایان نامه تأثیر لمسدرمانی بر اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر |
همانگونه که در بخش قبلی نیز بیان شد در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم این سندرم تأثیرگذار باشد وجود ندارد (آگاه و همکاران، 1388) و بسیاری از بیماران و پزشکان از میزان اثربخشی درمانهای دارویی رضایت ندارند. این موضوع سبب میشود که تعداد زیادی از این بیماران درمانهای مکمل و جایگزین را جستجو کنند (تیلبرگ و همکاران، 2008). لمس درمانی یکی از روشهای درمانی است که در حیطهی درمانهای مکمل و جایگزین قرار دارد و در پژوهشهای زیادی اثربخشی آن در کاهش اضطراب، درد و فشارروانی مورد تأیید قرار گرفته است (هانلی، 2008).
کریگر (1972) تأثیرات بالینی بسیار معتبری را برای لمس درمانی مورد بررسی قرار داد و پس از مطالعات متعدد به این نتیجه رسید که بیشترین تأثیر لمسدرمانی در ایجاد پاسخ سریع آرامش است که 2 تا 4 دقیقه پس از شروع درمان رخ میدهد. دومین حوزهای که این روش تأثیر بالایی دارد، کاهش دادن و برطرف نمودن درد است (به نقل از جونز و کرافورد، 2003).
تأثیرگذاری لمس درمانی بر ایجاد آرامش در بیماران دچار تشنجهای مننژیتی، مشکلات تنفسی و کاهش درد ناشی از شیمی درمانی در پژوهشهای مختلف مورد تأیید قرار گرفتهاست (سلیمی، 1381). همچنین این روش در حوزههای گوناگون درمانی از جمله؛ اضطراب، خستگیمزمن، آسم، بیخوابی، دردهایعضلانی، شکمی، استخوانی، سردرد، کمر درد، دردهای ناشی از سوختگی یا سرطان و بهبود زخمها و عفونت ها به کار رفتهاست (جونز و کرافورد، 2003).
میهن[50] (1990)، بارینگتن[51] (1994) و کلر و بزدک[52] (1996) در پژوهشهایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که لمس درمانی تأثیر قابل ملاحظهای بر کاهش درد دارد. بررسیهای فوق نشان دادند که این درمان از طریق کاهش اضطراب بر روی درد تأثیر میگذارد (به نقل از میهن، 1998). مککورمک (2009) نیز در پژوهشی که با هدف بررسی تأثیر لمسدرمانی روی درد پس از عمل جراحی انجام داد به این نتیجه رسید که لمسدرمانی تأثیر مثبتی روی کاهش درد و ایجاد آرامش در بیماران دارد.
لین، تیلور و فان[53] (1998) تأثیر لمس درمانی را بر درد و اضطراب در گروهی از سالمندان مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که این روش در کاهش درد و اضطراب گزارش شده از جانب سالمندان مؤثر است، ولی پاسخهای جسمانی به لمس درمانی نیاز به انجام پژوهشهای بیشتری دارد. ترنر، کلارک و ویلیامز[54] (1998) نیز تأثیر لمس درمانی را بر کاهش درد و اضطراب بیماران دچار سوختگی مورد مطالعه قرار دادند، که نتایج گویای کاهش قابل ملاحظه درد و اضطراب در این بیمارن پس از دریافت 5 روز درمان بود.
همچنان که در بالا ذکر شد سندرم رودهی تحریکپذیر افراد زیادی را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث کاهش سطح فعالیتهای اجتماعی و کیفیت زندگی در آنها میشود. از آنجایی که اضطراب، درد و انقباض عضلانی از علایم کلیدی سندرم رودهی تحریکپذیر است و تحقیقات گوناگون نشان دادهاند که کاهش اضطراب و فشار روانی در این بیماران منجر به کاهش کلیهی نشانهها میشود و از طرف دیگر تحقیقات گوناگون تأثیر لمس درمانی را بر کاهش اضطراب، درد و ایجاد آرامش و انبساط عضلانی مورد تأیید قرار دادهاست، این پژوهش سعی دارد تا با شواهد موجود به بررسی این مسأله بپردازد که لمسدرمانی بر میزان اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریک پذیر چه تأثیری دارد؟
1-3 ضرورت انجام پژوهش
سندرم رودهی تحریکپذیر(IBS) معمولترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی، بدون وجود اختلالهای ساختاری قابل شناسایی مشخص می شود (هاریسون، 2008؛ آستیانو و همکاران، 2008). بر اساس مطالعات انجام شده شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر در ایران در دامنهای بین 2/4 تا 4/ 18 قرار دارد (صولتیدهکردی و همکاران، 1388) و در حال حاضر درمانی که بر روی تمام علایم این سندرم مؤثر باشد در دسترس نیست (آگاه و همکاران، 1388).
سندرم رودهی تحریکپذیر شایعترین علت مراجعه بیماران به متخصصین گوارش است، به طوریکه 20 تا 50 درصد بیماران ارجاعی را تشکیل میدهند (صولتیدهکردی و همکاران، 1388 ) و از 41% بیماران مبتلا به اختلالات عملکردی دستگاه گوارش که به پزشک مراجعه میکنند، 28% آنها مبتلا به این سندرم و 13% باقی مانده مبتلا به اختلالات عملکردی دیگر هستند. این در حالی است که برخی مطالعات نشان داده که به طور تقریبی 60 تا 75 درصد بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر که بیماری خفیف تا متوسط دارند اصولاً به پزشک مراجعه نمیکنند (کران و مارتین[55]، 2002).
سندرم رودهی تحریکپذیر معمولاً برای سالها پایدار میماند و مراجعات مکرر بیماران برای تشخیص و استفاده از شیوههای درمانی گوناگون معمولاً هزینههای سنگینی را بر مبتلایان و نهادهای بهداشتی وارد میکند، این در حالی است که این افراد در اغلب موارد بهبودی کامل نمی یابند و داروها و درمانهای موجود فقط یک یا چند نشانهی این سندرم را برای مدت کوتاهی برطرف میکنند. به عنوان مثال در مطالعهای که در کشور فرانسه انجام شد، هزینهی مستقیم سالیانه برای هر بیمار به طور متوسط 726 یورو برآورد شدهاست، همچنین بر اساس این مطالعه مبتلایان به این سندرم نسبت به عموم جامعه کیفیت زندگی پایینتری دارند (برن[56] و همکاران، 2007). مطالعهی دیگری که در آمریکا انجام شد، بیانگر این موضوع بود که
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-03-02] [ 07:24:00 ب.ظ ]
|