پایان نامه نقش سیاست های سرمایه در گردش بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران |
فصل اول :
کلیات تحقیق
1- 1 مقدمه
امروزه کاربرد مباحث مدیریت مالی جایگاه ویژهای را در ارتقاء کارایی سازمان به خود اختصاص داده است. لذا اتخاذ تصمیمات تأمین مالی و سرمایهگذاری بهعنوان دو وظیفه اصلی مدیران مالی، اهمیت خاصی را دارا هست. در این راستا، مدیریت سرمایه در گردش که همان مدیریت بر منابع و مصارف جاری هست، جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران بهعنوان بخشی از حیطه مباحث مدیریت مالی دارای اهمیت ویژهای است.(عباس زاده و همکاران ، 1392)
شالوده مباحث مدیریت مالی را سرمایه تشکیل میدهد و میتوان ادعا کرد که همه فعالیتهای تجاری نیازمند سرمایهاند.سرمایه عبارت است از تمام منابع مالی که مورد مصرف شرکت قرار میگیرد و در این راستا مدیریت مالی چارچوب روابط بین سرمایه و شرکت را مشخص میکند.
یکی از وظایف مدیریت مالی، اعمال مدیریت بر سرمایه در گردش هست. مدیریت سرمایه در گردش درواقع همان مدیریت بر داراییها و بدهیهای جاری هست. مهمترین داراییهای جاری عبارت از وجه نقد، حسابهای دریافتنی و موجودیها میباشند. موجودی زیاد و افزایش دادوستد رویههای اعتباری منجر به فروش بالا میشود. موجودی زیادتر همچنین ریسک عدم پوشش تقاضا را کاهش میدهد. دادوستد اعتباری ممکن است فروش را تحریک کند به خاطر اینکه به شرکت اجازه میدهد تا به کیفیت محصول قبل از پرداخت دسترسی پیدا کند. ( فتحی و توکلی ,1388)
امروزه در همه واحدهای تجاری سرمایه در گردش بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص میدهد و مدیریت آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. سرمایه در گردش برای موفقیت هر واحد تجاری یک عامل مهم است و نیازمند کنترل و مدیریت کافی هست. مدیریت سرمایه در گردش، به دنبال رسیدن به شرایطی است که شرکت با مازاد یا کمبود نقدینگی مواجه نشود. درصورتیکه شرکت با کمبود نقدینگی مواجه گردد . عدم نگهداری سطح مطلوب نقدینگی برای یک شرکت، باعث میشود آن شرکت در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کوتاهمدت موفق نباشد و برای تولید کالاها و رفع نیازهای مشتریان، به مواد اولیه موردنیاز دسترسی بهموقع نداشته باشد . همچنین ممکن است واحد تجاری در ایفای بهموقع تعهداتش با مشکل مواجه شده و بر اعتبار آن اثر سوء گذارد. چنین شرکتی به علت کمبود منابع قادر به بهرهبرداری از شرایط مطلوب بازار و پذیرش پروژههای سودآور نخواهد بود. این شرکت قادر به تهیه یکجای تجهیزات موردنیاز خود و استفاده از تخفیفات نقدی نخواهد بود. ادامه این وضعیت ممکن است باعث سقوط قیمت سهام شرکت و نهایتاً با کاهش ارزش به خاتمه فعالیت واحد تجاری منجر شود. (دیانتی ،1391 )
سرمایه در گردش از اقلام مهم دارائیهای واحدها بنگاههای اقتصادی تلقی میشود که در تصمیمات مالی نقش قابلتوجهی دارد. تداوم فعالیتهای بنگاههای اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاهمدت آن بستگی دارد، زیرا فعالیتهای عملیاتی در یک دوره عادی که معمولاً سالانه است به شناخت سرمایه در گردش و مدیریت مطلوب آن مربوط میشود بطوریکه از این طریق، نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در بلندمدت فراهم شود . نگهداری سطح مطلوب وجه نقد برای پرداخت بدهیهای سررسید شده، و استفاده از فرصتهای ناگهانی مناسب جهت سرمایهگذاری که نشانهای از انعطافپذیری واحد تجاری هست و دسترسی به مواد اولیه برای تولید بهطوریکه شرکت بتواند بهموقع جوابگوی تقاضای مشتریان باشد دال بر اهمیت سرمایه در گردش میباشد . هرگونه تصمیمی در این بخش توسط مدیران واحد تجاری اتخاذ میشود اثرات شدیدی بر روی بازدهی عملیاتی واحد تجاری میگذارد که باعث تغییر ارزش شرکت و نهایتاً ثروت سهامداران خواهد شد.( رهنمای رود پشتی و کیائی،1387)
مدیران واحد انتفاعی در شرایط مختلف با توجه به عوامل درونی و بیرونی واحد انتفاعی و با توجه به ریسک و بازده باید استراتژی مناسبی را برای اداره و مدیریت سرمایه در گردش واحد خود انتخاب نمایند. چنانچه نوع استراتژی مدیریت دارائیهای جاری و بدهیهای جاری در موقعیتی معین بهگونهای مناسب انتخاب شود، امکان دستیابی به بهترین استراتژی مدیریت سرمایه در گردش فراهم خواهد شد. ایجاد تعادل در دارائیهای جاری و بدهیهای جاری از اهمیت خاصی برخوردار است؛ بهطوریکه تصمیمگیری در مورد یکی بر روی دیگری تأثیر زیادی میگذارد.
یکی از مهمترین بحثهای مدیریت یک واحد انتفاعی، مدیریت سرمایه در گردش آن است که نقش قابلتوجهی در رشد و بقای واحد انتفاعی ایفا میکند. مدیریت سرمایه در گردش در دو گروه مدیریت دارائیهای جاری و مدیریت بدهیهای جاری تقسیم میشود. این تحقیق به دنبال آن است تا عوامل مختلفی را که با نوع انتخاب استراتژی مدیریت سرمایه در گردش در ارتباط است موردبررسی قرار دهد.
برخی از این عوامل عبارتاند از: سودهرسهم ، نرخ بازده سرمایهگذاری و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام. مدیریت سرمایه در گردش یکی از بخشهایی است که در ساختار مدیریتی یک سازمان نقش حیاتی ایفا میکند بهطوریکه در برخی موارد بحث سرمایه در گردش و نقدینگی را بسان خونی تشبیه کردهاند که در یک واحد تجاری در جریان است و از مدیریت این بخش بهعنوان قلب تپنده آن یادشده است که وظیفه پمپاژ خون به رگهای سازمان را به عهده دارد . (عباس زاده و همکاران ،1392)
1-2 بیان مسأله
یکی از مهمترین بحثهای مدیریت یک واحد انتفاعی، مدیریت سرمایه در گردش آن واحد انتفاعی است که نقش قابلتوجهی در رشد و بقای واحد انتفاعی ایفا میکند مدیریت سرمایه در گردش در دو گروه مدیریت دارائیهای جاری و مدیریت بدهیهای جاری تقسیم میشود . ایجاد تعادل در دارائیهای جاری و بدهیهای جاری از اهمیت خاصی برخوردار است بهطوریکه تصمیمگیری در مورد یکی بر روی دیگری تأثیر زیادی میگذارد. در اداره امور سرمایه در گردش یک واحد تجاری استراتژیهای گوناگونی وجود دارد که از تلفیق استراتژی دارائیهای جاری و استراتژی بدهیهای جاری حاصل میشود . مدیریت سرمایه در گردش واحد تجاری در شرایط مختلف باید استراتژیهای مناسبی را برای شرکت انتخاب نماید تا بتواند به نحو کارآمد دارائیهای جاری و بدهیهای جاری را اداره نماید و تأمین مالی اقتصادی صورت گیرد و بدین طریق بازده شرکت را بالابرده و ثروت سهامداران را حداکثر نماید . به عبارتی ارزش زایی مدیریت سرمایه در گردش بسیار حائز اهمیت است. (رهنمای رود پشتی و کیائی،1387).
در اقتصاد پر چالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود,داراییها و بدهیهای جاری در قالب سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و مدیریت بهینه آن در بنگاهها میتواند بهعنوان یک مزیت رقابتی محسوب شود.
گونداولی[1]بر این باور است که امروزه شرکتها راههای جدیدی را برای رشد و بهبود عملکرد مالی و کاهش ریسک جستجو میکنند و در این راستا سرمایه در گردش بهعنوان منبعی مهم برای بهبود عملکرد مالی به شمار میآید.هاووتیس[2] نیز بر این باور است که مدیریت سرمایه در گردش فعال یک نیاز اساسی برای توانایی شرکتها جهت سازگاری در یک اقتصاد پر چالش است و هدف آن برقراری یک تعادل حساس بین حفظ نقدینگی برای پشتیبانی از عملیات روزانه و حداکثر سازی فرصتهای سرمایهگذاری کوتاهمدت میباشد.( فتحی و توکلی ,1388)
مدیریت سرمایه در گردش نقش اساسی را در عملکرد روزانه واحدهای تجاری ایجاد میکند. بنابراین مدیریت سرمایه در گردش یک عنصر مالی مهم شرکت میباشد بهطوریکه تأثیر مستقیمی بر نقدینگی و سودآوری[3] هر موسسهای دارد (Rehman &Nasr,2007)
شرکتها میتوانند سرمایهگذاری در سرمایه در گردش خود را به حداقل برسانند یعنی یک سیاست جسورانه را در پیش گیرند و یا اینکه یک سیاست محافظهکارانه را انتخاب کنند، بنابراین
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-03-03] [ 12:36:00 ق.ظ ]
|