2-3-2- اثر تراکم کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد. 11
2-3-3- اثر فاصله کاشت بر رشد رویشی.. 14
2-3-4- اثر فاصله کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد. 15
2-3-5- اثر آرایش و فاصله کاشت بر رقابت بین گیاهان زراعی و علفهای هرز. 17
2-4- اهمیت کنترل علفهای هرز. 20
2-5- روشهای کنترل علفهای هرز. 20
2-6- اثر علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد. 26
3-1- موقعیت مکانی و زمانی انجام پژوهش…. 27
3-2- اطلاعات هواشناسی.. 27
3-3-ویژگیهای خاک مزرعه آزمایشی…28
3-4- طرح کلی آزمایش…. 29
3-5- صفات مورد آزمایش…. 29
3-5-1- ارتفاع گیاه 29
3-5-2- وزن خشک برگ…. 29
3-5-3- وزن خشک ساقه. 30
3-5-4- طول غلاف… 30
3-5-5–اجزای عملکرد. 30
3-5-6–اندازهگیری عناصر. 30
3-5-7– وزن خشک علفهای هرز. 31
3-6- محاسبات آماری.. 31
فصل چهارم. 32
4-1- عملکرد غلاف 33
4-1-1- عملکرد غلاف در مرحله 1. 33
4-1-2- عملکرد غلاف مرحله 2. 35
4-1-3- عملکرد غلاف مرحله 3. 37
4-1-4- مجموع عملکرد غلاف… 38
4-2- ارتفاع گیاه در مرحله 1. 40
ب
4-3- ارتفاع گیاه در مرحله 3. 42
4-4- وزن خشک برگ مرحله 1. 43
4-5- وزن خشک برگ مرحله 3. 44
4-6- وزن خشک ساقه مرحله 1. 45
4-7- وزن خشک ساقه مرحله 3. 46
4-8- تعداد غلاف در متر مربع. 47
4-9- تعداد انشعابات در بوته. 48
4-10- طول غلاف… 49
4-11- نیتروژن کل.. 49
4-12- وزن خشك علفهای هرز. 50
4-13نتیجه گیری كلی.. 51
4-14-پیشنهادها……52
ج
فهرست منابع.53
چکیده
به منظور بررسی اثر فاصله کاشت و مدیریت علفهای هرز بر عملکرد لوبیا سبز، آزمایشی در سال 1392 در رامسر، شمال ایران، انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از: فاصله کاشت (20×50، 20×40 و 30×30 سانتیمتر در سانتیمتر) و مدیریت علفهای هرز (یکبار وجین، دوبار وجین، کنترل شیمیایی با علفکش بنتازون و عدم وجین). صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد انشعابات در بوته، طول غلاف، عملکرد سبز غلاف، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، نیتروژن کل غلاف، و وزن خشک علفهای هرز بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات فواصل کاشت و مدیریت علفهای هرز بر عملكرد سبز غلاف در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بود، در حالیكه اثرات متقابل بین فاکتورها بر عملکرد سبز غلاف معنی دار نبود. همچنین اثر اصلی مدیریت علفهای هرز بر وزن خشک علف هرز معنیدار بود در حالیکه اثر اصلی فاصله کاشت و نیز اثر متقابل بین مدیریت علفهای هرز و فاصله کاشت بر وزن خشک علفهای هرز معنیدار نبود. نتایح مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین عملکرد غلاف سبز مربوط به فاصله کاشت 20×40 سانتی متر بود و کمترین عملکرد غلاف سبز نیز به فاصله 30×30 سانتیمتر اختصاص داشت. همچنین حداكثر عملكرد غلاف سبز در صورت دو بار وجین علفهای هرز حاصل شد، در حالیکه حداقل آن در صورت عدم وجین و کنترل شیمیایی علفهای هرز بدست آمد. همچنین حداکثر و حداقل وزن خشک علفهای هرز به ترتیب در تیمارهای بدون وجین و دوبار وجین علفهای هرز مشاهده شد. بر اساس نتایج این آزمایش، جهت دستیابی به حداکثر عملکرد غلاف سبز، فاصله کاشت 20×40 سانتی متر و دو بار وجین علفهای هرز توصیه میشود.
کلمات کلیدی: فاصله کاشت، مدیریت علفهای هرز، لوبیا سبز.
1-مقدمه
لوبیا به عنوان دومین لگوم پس از نخود در سراسر جهان از لحاظ تغذیهای حائز اهمیت میباشد و با داشتن 22-25 درصد پروتئین، 56-58 درصد کربوهیدرات در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به عنوان یکی از منابع مهم پروتئین گیاهی محسوب می شود. لوبیا سبز با نام علمی Phasaeolusvulgaris L. از خانواده Fabaceae گیاهی یکساله است که از غلاف سبز و دانه پخته آن استفاده میگردد. لوبیا سبز از جمله محصولاتی است که میتوان آن را در زمانهای مختلف (بهار، تابستان و پاییز) کشت کرد. سطح زیر کشت آن در دنیا بالغ بر 3/27 میلیون هکتار با متوسط عملکرد حدود 660 کیلوگرم در هکتار است. در ایران سطح زیر کشت آن حدود 240 هزار هکتار با عملکرد متوسط 1500 کیلوگرم در هکتار می باشد (اسکیپتز، 2004).
عدم آگاهی از مدیریت صحیح محصولات زراعی یکی از عوامل اساسی در کاهش عملکرد گیاهان زراعی میباشد. عملکرد هر محصول زراعی حاصل رقابت برون و درون بوتهای بر سر عوامل محیط رشد میباشد. حداکثر عملکرد زمانی حاصل میشود که این رقابتها به حداقل رسیده و گیاه بتواند از عوامل محیطی رشد، حداکثر استفاده را بنماید (خواجهپور، 1365). توزیع فضایی گیاهان در یک جامعه زراعی با جذب تشعشع در ارتباط است و این صفت، نقش تعیینکنندهای در ظرفیت فتوسنتزی و عملکرد دارد (ولز، 1991؛ اگلی، 1998)، زیرا سرعت رشد محصول تابعی از انرژی تشعشعی مورد استفاده در فتوسنتز است (توتیو و گورجنر، 1988؛ ولز و همکاران، 1993). نفوذ نامتعادل نور به پوشش گیاهی باعث افت عملکرد میشود. بهطورکلی افزایش کارایی جذب تشعشع خورشیدی نیاز به سطح برگ کافی و توزیع یکنواخت برگ در پوشش گیاهی دارد. این هدف با تغییر تراکم و الگوی کاشت بوتهها روی سطح خاک میسّر است (ایکدا، 1992؛ شیبلز و وبر، 1996). فواصل مناسب بین ردیفهای کاشت و بین بوتهها در روی ردیف کاشت، تعیینکننده فضای رشد قابل استفاده هر بوته میباشد. تراکم مناسب و توزیع متعادل بوتهها در واحد سطح، موجب استفاده بهتر از رطوبت، مواد غذایی و نور گردیده و موجب افزایش عملکرد میشود (کوچکی و سرمدنیا، 1377). تراکم کاشت از جمله عواملیاست که بهطور مستقیم عملکرد محصول را تحت تأثیر قرار میدهد. فاصله کاشت بوتهها بستگی به هدف کاشت دارد. اگر هدف تولید بذر باشد باید فواصل کاشت افزایش داده شود تا کمیّت و کیفیت محصول افزایش یابد، اما اگر هدف تولید کود سبز و علوفه دامی باشد، تراکم بیشتر مد نظر خواهد بود (عبدحق، 1364). اگر فاصله کاشت گیاهان بیش از حد معمول باشد مسلماً تعداد بوته در واحد سطح کاهش یافته و عملکرد با نقصان مواجه میشود. از طرفی دیگر اگر فاصله کشت خیلی کم بوده و تراکم کشت بالا باشد، رقابت درونگونهای پیش میآید و این امر خود موجب کاهش عملکرد خواهد شد (مظاهری، 1377). بنابراین یکی از نیازهای مهم در برنامهریزی زراعی با هدف دستیابی به عملکرد بالا و کیفیت مطلوب، تعیین بهترین فاصله کاشت محصول است (بابایی، 1377).
علفهای هرز با رقابت بر سر منابع (آب، مواد غذایی، نور و …) مانع از دسترسی مطلوب گیاه زراعی به این منابع شده و در نتیجه کاهش تولید و افزایش هزینه آن را باعث میشود (خداکرمزاده و همکاران، 1377). علفهای هرز با تأثیر بر اجزای عملکرد، اثر خود را بر عملکرد اعمال میکنند. نتایج تحقیقات مختلف نشان از اثر منفی علفهای هرز بر اجزای عملکرد محصولات زراعی دارد (احمدوند، 1381؛ سلیمی و انگجی، 1374؛ کادنی و همکاران، 1989 aوb ؛ موریشیتا و همکاران، 1991؛ ویور و ایوانی، 1998). امروزه بحث کاهش مصرف سموم شیمیایی بهعلت مخاطرات زیستمحیطی مصرف علفکشها به امری جدی مبدل گشته است (دیهیمفرد و همکاران، 1383). بهرهگیری از مدیریت تلفیقی علفهای هرز بهعنوان راهکاری مناسب جهت دستیابی به مدیریت پایدار از طریق استراتژایهایی مانند افزایش تراکم، استفاده از مالچ، شخم حفاظتی، کولتیواسیون و … موجب کاهش مصرف علفکشها میشود (نورسورتی و الویرا، 2004). مدیریت تلفیقی علفهای هرز که شامل ترکیبی از این عوامل بههمراه کاربرد علفکشها است که از یک سو باعث افزایش توان رقابتی محصول در مواجهه با علفهای هرز میشود و از سوی دیگر قادر است موجب کاهش دُز مصرف علفکشهای رایج شود (نورسورتی و فردریک، 2005). بهواسطه اینکه علفهای هرز عموماً از رشد نسبی بالایی برخوردارند؛ لذا حساسیت زیادی به سایهاندازی دارند و در نتیجه میتوان رشد آنها را توسط گیاهان زراعی که کانوپی برگ آنها، علفهای هرز را میپوشاند پایین نگه داشت (کانوسکان، 2000). با کاهش فاصله ردیف کاشت و افزایش فاصله بین بوتهها استقرار بهحالت مربع نزدیک میشود و گیاه به بهترین وجه از عوامل محیطی نظیر نور، آب، مواد غذایی و … استفاده میکند (افشارمنش، 1386). بنابراین این آزمایش با هدف بررسی اثرات فاصله کاشت و مدیریت علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا سبز انجام شد.
1-2- فرضیات پژوهش
1- وجین دستی علفهای هرز باعث افزایش بیشتر عملکرد لوبیا سبز در مقایسه با کنترل شیمیایی علفهای هرز میشود.
2- فاصله کاشت 30 × 30 نسبت به فواصل کاشت 20 × 40 و 20 × 50 اثر مطلوبتری در کنترل علفهای هرز دارد.
3- عملکرد لوبیای سبز در فاصله کاشت30 × 30 بیشتر از فاصله کاشت 20 × 40 و 20 × 50 است.
[پنجشنبه 1398-07-04] [ 08:16:00 ب.ظ ]
|