پایان نامه الزامات اصل رفتار ملی در موافقت نامه عمومی تعرفه بر تجارت |
2-1-1- تغییر و تحول شرط رفتار ملی | |
2-1-1-1- گات به عنوان بخشی (مستقل) از سازمان بینالمللی تجارت | |
2-2-1-1- شرط رفتار ملی در پیشنویسها | |
1-2-2-1-1-شرط رفتار ملی در کنفرانس لندن | |
2-2-2-1-1- شرط رفتار ملی در کنفرانس نیویورک (lake success) | |
3-2-2-1-1 شرط رفتار ملی در کنفرانس ژنو | |
4-2-2-1-2- شرط رفتار ملی در کنفرانس هاوانا | |
2-1- منطق نهفته در شرط رفتار ملی در رویه قضایی | |
3-1- منطق نهفته در شرط رفتار ملی از منظر اقتصادی | |
بخش دوم: اصل رفتار ملی در رویه قضایی | |
1-2- رویهی قضایی مربوط به ماده 3 گات | |
2-2- نظم حقوقی | |
1-2-2- اقدامات تحت شمول شرط رفتار ملی | |
2-2-2- حق بر ضابطهمندی | |
3-2-2- اقدامات مالی | |
1-3-2-2- گزارش کارگروه مربوط به ترتیبات مالیاتی مرزی | |
1-1-3-2-2-دستاوردهای کارگروه | |
2-1-3-2-2- اهمیت حقوقی گزارش نهایی کارگروه | |
2-3-2-2 کالاهای مستقیما رقابتی یا جایگزینپذیر | |
3-3-2-2- مالیات اعمال شده به نحوی که منجر به اعطای حمایت گردد | |
4-3-2-2- کالاهای مشابه | |
5-3-2-2 وضع مالیات بیشتر | |
4-2-2- قوانین غیرمالی | |
1-4-2-3- قوانین، مقررات و شروط | |
2-4-2-2 «موثر بر فروش، عرضه برای فروش» | |
3-4-2-2- کالاهای مشابه در بند 4 ماده 3 گات | |
4-4-2-2- رفتار کمترمطلوب | |
5-4-2-2- چارچوب بازنگری د رآثار و قصد | |
5-2-2- بار اثبات | |
1-5-2-2- طرح دعوایی که علیالظاهر وارد است | |
2-5-2-2- رد دعوایی که علیالظاهر وارد است | |
3-5-2-2- رویه قضایی مربوط به ماده 3 گات | |
3-2- استثنائات وارد بر شرط رفتار ملی | |
1-3-2- ماده 4 گات: فیلمها | |
2-3-2 ماده 20 گات: استثنائات کلی | |
3-3-2 ماده 21 گات: استثنای امنیتی | |
4-2- نقد رویهی قضایی | |
5-2- نتیجه گیری | |
بخش سوم: تفسیر شرط رفتار ملی در موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت | |
1-3- دو رویکرد برای بررسی حمایت | |
1-1-3- تفسیر ماده 20 | |
2-1-3- تفسیر ماده 3 | |
1-2-1-3- کالاهای مشابه | |
2-2-1-3- کالاهای مستقیما رقابتی یا جایگزینپذیر | |
2-3- تفاوت نتایج جاصل از این دو رویکرد | |
1-2-3- تفسیر ماده 20 و محدودیتهای بیشتری که برای پیشگیری از حمایت غیرقانونی بر اقدامات بار میکند | |
2-2-3 در تفسیر ماده 20 بار ادله عمدتا بر دوش خواهان میباشد | |
3-2-3- ماهیت اقداماتی که مشابه بازاری بوده اما مشابه سیاستی نیستند | |
3-3 تفسیر مرجح کدام است؟ | |
2-3-3 شروط اضافی پیشبینی شده در ماده 20 گات | |
3-3-3 اختصاص بار اثبات | |
4-3-3 نتایج حاصل از این رویکردها از منظر آزادسازی تجاری | |
5-3-3 نتیجهگیری | |
4-3 نکاتی در باب تفسیر ماده 3 | |
1-4-3 اهمیت و جایگاه بند 1 ماده 3 گات | |
2-4-3- در جستجوی زمینههای شکایت | |
3-4-3- علت اشاره تفسیر ماده 3 هم به شباهت سیاستی کالاهای و هم شباهت بازاری آنها | |
4-4-3 رابطه میان کالاهای مشابه و کالاهای مستقیما رقابتی یا جایگزینپذیر | |
5-4-3 توجیه اقدام ناقض ماده 3 گات با توسل به ماده 20 | |
6-4-3 ارزیابی شباهت بازاری و حمایت | |
7-4-3 قصد در برابر آثار | |
8-4-3 معیار هدف و آثار | |
9-4-3 مالیات بر فرایند تولید | |
5-3 بازبینی قضایای مهم در پرتو رویکردهای پیشنهادی این نوشته | |
1-5-3 قضیه مشروبات الکلی 2- ژاپن | |
2-5-3- مشروبات الکی-کره | |
3-5-3- مشروبات الکلی-شیلی | |
نتیجه گیری | |
منابع |
چکیده: سازمان جهانی تجارت موثرترین نهاد بین المللی در تنظیم قواعد و مقررات بین المللی در عرصه تجارت بین المللی است. مهمترین اصل حاکم بر این سازمان اصل عدم تبعیض است که بر اساس آن اعضای این نهاد بین المللی حق اعمال تبعیض و یا اعطای امتیاز به تجار داخلی و خارجی ندارند. اصل رفتار ملی ناظر بر مقرراتی است که اعطای این امتیازات را کنترل و محدود می نماید. واژگان کلیدی: سازمان جهانی تجارت، اصل عدم تبعیض، موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت، گات، اصل رفتار ملی مقدمه: مطالعه حاضر در پی آن است تا به تفسیر شرط رفتار ملی مندرج در ماده 3 گات بپردازد. تفسیر شرط مزبور مستلزم فهم و درک نقش ماده 3 در این موافقتنامه میباشد. بدین منظور ابتدا در بخش اول، به بررسیِ منطق و دلیل گنجاندن این ماده در تاریخچهی مذاکرات مربوطه و نیز نگاه رویهی قضایی ذیربط به این شرط پرداخته خواهد شد. همچنین در این بخش نقش شرط رفتار ملی در موافقتنامه تعرفه و تجارت از منظر اقتصادی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. آنگاه پس از تعیین هدف و مقصود شرط رفتار ملی، در بخش دوم چگونگی اجرای شرط رفتار ملی در رویه قضایی مورد بررسی قرار می گیرد تا بدین ترتیب، عوامل اصلی و اساسی مربوط به تحقق اهداف این شرط در گات و نهادهای قضایی سازمان جهانی تجارت مشخص گردد؛ و در انتهای بخش دوم، مطالعهای انتقادی از رویه قضایی مربوطه به عمل خواهد آمد. سپس با توجه به انتقادات وارد بر تفاسیر به عملآمده در رویهی قضایی، در بخش سوم، تفسیر مطلوب از نظر این پژوهش ارائه خواهد شد. رویهی قضایی، نظریه اقتصادی و تاریخچهی مذاکرات نگاهی مشترک در خصوص هدف این شرط دارند، بدین صورت که مقصود از شرط رفتار ملی را ممنوع نمودن استفادهی حمایتی از تولیدات داخلی خواندهاند. در اغلب موارد مشخص نیست که آیا تفاسیر به عمل آمده از مفاد این شرط در رویهی قضایی میتوانند در عمل اهداف این شرط را ترقی دهند. این امر عمدتا ریشه در فقدان یک شیوهی منسجم و یکپارچه که مبتنی بر تفکر حقوقی و اقتصادی باشد، دارد؛ و در حقیقت هدف مطالعهی پیش رو نیز پرکردن همین خلا میباشد. ضرورت تکیه بر تحلیل حقوقی در خصوص تفسیر و ارزیابی مقررات مندرج در گات امری کاملا روشن و مشخص است. اما مسئله این است که ضرورت تکیه بر تحلیل اقتصادی در چیست؟ دلایل زیادی حکایت از آن دارند که عملکرد بایسته و مطلوب ماده 3 گات[1] بدون توجه به تحلیلهای اقتصادی ممکن نخواهد بود. دلیل نخست از این واقعیت ناشی میشود که برای تعیین چگونگی تفسیر صحیح (و احتمالا بازنویسی) ماده 3 گات لازم است که منطق نهفته در این ماده و درنتیجه منطق نهفته در این موافقتنامه به طور کل، مد نظر قرار گیرد. مسائل مربوط به هدف موافقتنامه در ادامه با جزئیات بیشتر مدنظر قرار خواهد گرفت، لذا در این جا صرفا به اشاره به مقدمه گات بسنده میشود[2]: …با تصدیق اینکه روابط آنها در زمینه تلاشهای تجاری و اقتصادی باید به منظور ارتقای استانداردهای زندگی، تضمین اشتغال کامل و حجم زیاد و رو به تزاید درآمدهای واقعی و تقاضای موثر، توسعهی استفادهی بهینه از منابع جهان و با هدف گسترش تولید و تجارت کالاها….[3] لذا مشاهده میشود که اهداف مندرج در گات همگی ماهیتی اقتصادی دارند. دومین علت ضرورت توجه به تحلیل اقتصادی در این واقعیت نهفته است که میزان دستیابی موافقتنامه به اهداف مذکور تا حد بسیار زیادی مبتنی بر این امر میباشد که مقررات این سند به چه میزان، عملکرد بازار را متاثر میسازند. در واقع تعامل میان مفاد گات و عملکرد بازار امری ذاتا اقتصادی میباشد. بدین ترتیب روشن است که اهداف مندرج در گات و مکانیزمهایی که از رهگذر آنها این اهداف محقق میگردند، ذاتا ماهیتی اقتصادی دارند. لذا تحلیلهایی که صرفا با تکیه بر دیدگاه حقوقی سنتی به تحلیل ماده3 بپردازند، نمیتوانند به قدر کافی اهمیت و معنای این اهداف را نشان داده و روشن سازند. بنابراین در خصوص مسئلهی تفسیر ماده 3 گات، تحلیل اقتصادی امری ضروری و حائز اهمیت است. اما مسئله آن است که چگونه میتوان این تحلیل اقتصادی را انجام داد: باید دانست که نظریه اقتصادی به سختی میتواند مبنا و دستورالعملی محسوس در خصوص طرح و شکل قوانین در دست دهد. در خصوص ماده 3 گات، وضعیت به مراتب بدتر است، چه آنکه تاکنون مطالعهی اقتصادی چندانی در خصوص طرح درست شرط رفتار ملی انجام نشده است. همچنین حتی در مواردی که این نظریه اقتصادی بتواند راهکارهایی در خصوص رفتار با کالاهای داخلی در سیاق یک موافقتنامه تجاری ارائه دهد، این راهکار شباهت چندانی با ساختار ماده 3 گات نخواهد داشت، و لذا نمیتوان به سادگی به آن ارجاع نمود. [1] – ماده 3 گات:
- اعضا میپذیرند که مالیاتهای داخلی و دیگر قیمتهای داخلی، و قوانین، مقررات و شروط اعمالشده بر فروش، عرضه، خرید، انتقال، توزیع و مصرف کالاها و نیز مقررات کمی داخلی ترکیب کننده، فراوری یا استفاده کالاها به مقدار یا تناسب خاصی، نباید نسبت به کالاهای دخلی یا وارداتی به گونهای اعمال شود که موجب حمایت از کالاهای داخلی گردد.
- کالاهای هر کشور عضو که وارد قلمرو هر کشور عضو میشود نباید، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، موضوع مالیاتهای داخلی یا دیگر عوارض داخلیِ بیشتر از مالیاتها یا عوارضی قرار گیرند که بر کالاهای مشابه داخلی اعمال میشود. علاوه براین، هیچ کدام از اعضا نباید مالیاتهای داخلی یا دیگر عوارض داخلی را نسبت به کالاهای داخلی یا وارداتی بر خلاف اصول مندرج در بند 1 اعمال نماید.
- در رابطه با مالیاتهای داخلی موجود که در تغایر با مفاد بند 2 بوده اما مشخصا به موجب یک موافقتنامه تجاریِ لازمالاجرا در تاریخ 10 آوریل 1947، مجاز شناخته شدهاند، دولت عضوی که آن مالیاتها را وضع کرده است مجاز است اعمال مفاد بند 2 در خصوص آن مالیاتها را به تعویق اندازد مادامیکه که به منظور اجازهی افزایش مالیاتها تا میزان لازم برای جبران آثار ناشی از حذف عنصر حمایتیِ مالیات مزبور، از تعهدات مندرج در موافقتنامه تجاری مزبور معاف باشد.
- رفتار اتخاذشده در مورد محصولات سرزمین هر یک از طرفهای متعاهد که وارد سرزمین هر طرف متعاهد دیگری میشوند، نباید نامطلوبتر از رفتاری باشد که در ارتباط با تمامی قوانین، مقررات و الزامات موثر بر فروش داخلی، عرضه برای فروش، خرید، حمل و نقل، توزیع یا استفاده، در مورد محصلات دارای منشا ملی اتخاذ میگردد. مقررات این بند مانع از برقراری هزینههای متفاوت حمل و نقل داخلی نه بر ملیت محصول بلکه منحصرا بر عملکر اقتصادی وسایل حمل و نقل مبتنی هستند، نخواهد شد.
- هیچیک از اعضای سازمان نباید هیچگونه مقررات مقداری داخلی در مورد مخلوطکردن، فرآوری، یا استفاده از محصولات در مقادیر یا نسبتهای ویژه را که به طور مستقیم یا غیرمستقیم تامین مقدار یا نسبت خاصی از هر محصول مشمول مقررات مزبور از منابع داخلی باشد، وضع یا حفظ کند. بعلاوه هیچ طرف متعاهدی نباید به طریق دیگری، مقررات مقداری داخلی را به گونهای مغایر با اصول مقرر در بند 1 اعمال کند.
- مفاد بند 5 بر هیچیک از مقررات کمی داخلی لازمالاجرا در تاریخهای 1 ژوئیه 1939، 10 آوریل 1947 و 24 مارس 1948 سرزمین دولتها عضو اعمال نخواهد شد؛ مشروط به آنکه آندسته از مقررات کمیای که در تغایر با بند 5 هستند به نحوی اصلاح نشوند که به ضرر واردات باشد، و [نیز مشروط به آنکه] با این مقررات به عنوان عوارض گمرکی برخورد شود.
- هیچیک از قوانین کمیِ مربوط به ترکیب، فراوری یا استفاده از کالاها در مقادیر یا نسبیتهای خاص نباید به گونهای اعمال گردد که آن مقدار یا نسبیتها را در میان منابع خارجی تامین قرار دهد.
- الف) مقررات این ماده در مورد قوانین، مقررات یا الزامات حاکم بر تهیه محصولاتی که توسط کارگزارهای دولتی که برای مقاصد دولتی و نه به منظور فروش مجدد یا استفاده در تولید کالا برای فروش تجاری، خریداری میشوند، اعمال نخواهد شد.
ب) مقررات این ماده مانع از پرداخت سوبسید منحصرا به تولیدکنندگان داخلی، از جمله پرداخت به تولیدکنندگان داخلی از محل عواید حاصل از مالیاتها یا هزینههای داخلی اعمالشده در چارچوب مقررات این ماده و پرداخت یارانه به صورت خرید محصولات داخلی توسط دولت، نخواهد شد.
- اعضا اذعان میدارند که کنترلکنندههای حداکثر قیمت، هر چند که همسو با دیگر مفاد این ماده باشند، میتوانند آثار سوئی بر منافع دولتهای تامینکنندهی کالاهای وارداتی داشته باشند. بدین ترتیب، اعضایی که این کنترلکنندهها را اعمال میکنند باید به منظور اجتناب از این آثار زیانبار تا سر حد امکان، منافع طرفهای متعاهد صادرکننده را در نظر گیرند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-06-26] [ 03:20:00 ق.ظ ]
|