مبحث سوم: بررسی مفهوم و ماهیت شرط گفتار اول: مفهوم شرط واژه شرط در معانی متعددی به کار رفته است از جمله معانی ذکر شده در باب شرط عبارتند از : ۱- امری که در ایجاد شیء دیگری تأثیر داشته باشد به طوری­که از وجودش وجود آن شیء لازم بیاید و از عدمش عدم آن لازم آید. ۲- در مقابل جزاء به کار می­رود و بعد از ادوات شرط در جمله قرار می­گیرد. ۳- به معنای عهد و التزام به کار می­رود.[۱] در اصطلاح حقوقی شرط در دو معنا به کار رفته است و هر­گاه سخن از شرط به میان آید منظور یکی از این دو معناست: الف) امری که وقوع یا تأثیر عمل یا واقعه حقوقی خاص به آن بستگی دارد، مثلاً شرایط اساسی معاملات که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی بیان شده در همین معنا به کار رفته است. از مثال­های دیگر ماده ۴۷ قانون مدنی است که شرط صحت را در حبس اعم از عمری و … قبض دانسته است و واژه شرطی که در این ماده به کار رفته به همین معناست. ب) دومین معنا توافقی است که بر حسب طبیعت خاص خود یا تراضی طرفین در توابع عقد دیگری درآمده است و استقلال ندارد و اگر عقد اصلی باطل یا منحل شود آن شرط ذکر شده در عقد مذکور نیز باطل یا منحل می­شود، البته شرط در این مفهوم خود بر دو قسم است: ۱- شروطی هستند که برحسب ذات وطبیعت موضوع آنها نمی­تواند مستقلا ًواقع شوند و ناچاراً باید در زمره توابع عقد دیگر بیایند مانند: شرط صفت یا شرط اجل که شرط صفت مربوط به اوصاف مورد معامله اصلی است و شرط اجل زمان وفای به عهد را مشخص می­کند. ۲- گروهی دیگر از شروط که علی­رغم این­که می­توانند به عنوان قرارداد مستقل مورد توافق طرفین قرار بگیرند اما بنا به ملاحظاتی آن را تابع عقد دیگر ساخته­اند تا نام شرط بر آنها گذاشته شود مثلاً شرط وکالت ضمن عقد نکاح.[۲] در اصطلاح فقهی نیز فقهاء تعریف­هایی در باب شرط ذکر کردند از جمله شهید اول در کتاب القوائد و الفوائد می­فرماید : شرط در لغت به معنای علامت و نشانه است و در عرف آن چیزی است که تأثیرگذاری مؤثر بر وجود آن متوقف است نه وجود خود مؤثر. از ویژگی­های آن این است که از عدم آن عدم مشروط لازم می­آید ولی از وجود آن وجود مشروطی حتمی نیست مانند شرط طهارت برای نماز [۳]. امام خمینی (ره) نیز شرط را به معنای الزام و التزام در ضمن عقد می­داند.[۴] هم­چنین شرط در فقه به معنی مطلق تعهد اعم از ضمن عقد یا به طور مستقل و جدای از عقد است. به همین جهت شرط را به دو نوع  شرط ضمن عقد و شرط ابتدائی[۵] تقسیم می­کنند. ۱-۱: اقسام شرط: ­شرط را به اعتبارهای گوناگون به دسته ­های مختلفی تقسیم بندی کرده­اند[۶] که در ذیل در مورد هر یک از آنها به طور مختصر توضیح خواهیم داد: ۱- به اعتبار اثری که شرط در عقد به جا می­گذارد می­توان آن را به سه گروه تعلیقی، فاسخ و تقییدی تقسیم کرد. گاهی شرط آثار حقوقی عقد را منوط و معلق به وقوع حادثه خارجی می­سازد که شرط تعلیقی نام دارد و گاهی نیز آثار حقوقی عقد را مقید ساخته و اجرای آن را به تأخیر می­اندازد که در این صورت شرط تقییدی نام دارد.[۷] ۲- به اعتبار چگونگی بیان اراده نیز شرط را به دو دسته صریح و ضمنی تقسیم کرده ­­اند: دسته اول شرط صریح می­باشد و آن در جایی­که در هنگام اجرای عقد به صراحت از شرطی نام برده شود و در متن آن ذکر گردد و دسته دوم شرط ضمنی است و آن در جایی است که در متن عقد شرط به طور صریح و روشن ذکر نشود، مثلاً اگر بایع خطاب به مشتری بگوید این خانه را به شما فروختم به شرط این­که ماشینت را به من بفروشی، این شرط صریح است. ولی اگر بگوید این خانه را به شما فروختم به شرطی که با هم توافق کردیم، این شرط ضمنی است. به تعبیر دیگر شرط صریح تعهد تبعی است که در متن عقد بیان می­گردد و شرط ضمنی تعهدی است که در متن عقد ذکر نمی­شود. اعم از آن­که قبل از عقد ذکر شود و عقد با لحاظ آن تشکیل شود و یا هرگز ذکر نشود و از اوضاع و احوال و سیره عرفی و سایر قرائن مفادش استنباط گردد.[۸] ۳-گاهی نیز شرط را به اعتبار شیوه ارتباط آن با عقد به شرط ضمن عقد و خارج از آن ( ابتدایی ) تقسیم می­کنند. شرط ضمن عقد: هر شرطی که به موجب عقدی به نفع کسی و به ضرر دیگری مقرر شده باشد شرط ضمن عقد نامیده می­شود، ولو آن­که مذاکره راجع به شرط قبل از انعقاد عقد شده باشد و عقد با توجه به مذاکره قبلی منعقد گردد،[۹] به عبارتی اگر دوطرف قبل از بستن عقد راجع به شرط مذاکرات و توافقاتی را انجام دهند و عقد مزبور نیز با توجه به همین مذاکرات منعقد شود از مصادیق شروط ضمن عقد است. اما تعهداتی که در مذاکرات پیش از عقد به صورت مذاکرات مقدماتی عقد بین متعاقدین مورد بحث واقع شده و در متن عقد اسمی از آن­ها برده نشده است را شروط بنائی و در اصطلاح دیگر آن­ها را شروط تبانی نیز گفته­اند.[۱۰] در واقع در حقوق ما تعهد یا شرطی الزام آور است که یا به صورت یکی از عقود معیّنه بیاید یا به صورت شرط ضمن عقد و اگر تعهد و شرط به صورت تعهد و شرط ابتدایی باشد الزام­آور نخواهد بود. اگر بخواهیم تعریف کلی از شروط ابتدایی داشته باشیم به این صورت است که منظور شرطی است که در ضمن عقد نیامده باشد بلکه به طور مستقل و خارج از عقدی خاص و معین بین دو طرف مقرر گردد و مطابق نظر دکتر جعفری لنگرودی نیز مراد از شرط ابتدایی تعهدی یک­طرفی است و آن تعهدی است که یک­طرف عقد قاصدانه علیه خود ایجاد می­کند که از نقطه نظر فقها شرط ابتدایی باطل است.[۱۱] شرط ضمن عقد نوعی احترام به حاکمیت اراده است، چرا که به طرفین این اجازه را خواهد داد تا با افزودن شرط یا شروطی عقد مورد نظرشان را طبق سلیقه و اراده خودشان در آورند و ضمن تراضی برخلاف قوانین تکمیلی در پاره­ای از موارد که مایل به پذیرش التزام آن قانون عام نیستند و خواهان اجرای قراردادی به شرط تحقق عقد دیگر می­باشند می­توانند آن را ضمن عقد اصلی شرط کنند. [۱۲] البته باید توجه داشت که این شروط نباید مخالف قوانین امری باشند. عقد در واقع توافق اراده­ها برای ایجاد آثار حقوقی است. مثلاً در نکاح به عنوان یکی از عقودی که آثار حقوقی آن به وسیله قانون­گذار مشخص شده ولی به طرفین این اجازه را داده تا شرطی را که مخالف قوانینی امری نباشد در ضمن عقد بیاورند که در این صورت این شرط را می­توان یک تعهد فرعی در ضمن یک تعهد اصلی دانست. البته نکته­ای که قابل تأمل می­باشد این است که طرفین عقد می­بایست برای وجوب وفاء به شرطی که با توافق یکدیگر منعقد کردند التزام آن را در ضمن عقد قرار دهند، یعنی شرط باید در ضمن عقد بیاید تا بتوان آن را با عقد مرتبط دانست، چون اگر شرط را در ضمن عقد نیاورند و درج نکنند باطل است. ۴- گاهی نیز به اعتبار نفوذ شرط، آن را به صحیح و فاسد ( باطل ) تقسیم کرده­اند که هرکدام از آن­ها نیز به چند دسته تقسیم بندی شده­اند. شروط صحیح به شرط صفت، شرط نتیجه و شرط فعل و شروط باطل به دو دسته شروط باطل و مبطل عقد و نیز شروط باطل و غیر مبطل عقد تقسیم­بندی شده­اند. که البته همه این­ها جزو شروط ضمن عقد محسوب می­شوند. شروط صحیح: قانون مدنی در ماده ۲۳۴ خود شروط صحیح را برشمرده و هر یک را به اختصار تعریفی کرده است؛ [۱۳] الف) شرط صفت: شرطی است راجع به کیفیت یا کمیت مورد معامله، مانند طلا بودن یک انگشتری یا شرط مساحت معین برای یک زمین. ب) شرط نتیجه: آن است که تحقق امری در خارج شرط شود. مثلاً اگر ضمن عقد نکاح، وکالت زن در طلاق شرط شود در اثر ایجاب و قبول عقد نکاح و وکالت با هم واقع خواهد شد. به عبارتی نتیجه یک عمل حقوقی ضمن عقد شرط می­شود و مقصود این است که موضوع شرط با وقوع خود به خود انجام شود. ج) شرط فعل: آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص خارجی شرط شود، حال کاری که موضوع شرط قرار می­گیرد ممکن است مادی باشد و مثبت، مانند ساختن خانه، یا مادی باشد و منفی، مانند خراب نکردن خانه. و گاهی نیز ممکن است ناظر به انجام دادن یا ندادن یا خودداری از عمل حقوقی خاص باشد، مانند الزام به دادن طلاق یا اجاره ندادن خانه و مانند این­ها. شروط باطل و اقسام آن: قانون مدنی شروط باطل را به دو گروه تقسیم کرده است: ۱- شروط باطل و غیرمبطل که در ماده ۲۳۲ قانون مدنی از آن­ها نام برده شده و عبارتند از: شرط نامشروع، شرط بی­فایده و شرط غیر مقدور. ۲- شروط باطل و مبطل عقد که در ماده ۲۳۳ قانون مدنی ذکر شده­اند و عبارتند از: الف) شرط خلاف مقتضای عقد، ب) شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می­شود. جهت روشن شدن مبانی شروط باطل و غیر مبطل عقد توضیحات آتی ضروری است: ۱- شرط غیر مقدور: شرطی است که انجام آن برای همگان ناممکن است و منظور از نامقدور، محال و غیر ممکن مطلق است، چون اگر نامقدور نسبی باشد باطل نیست. نکته قابل ذکر این است که اگر انجام شرط برای همگان مقدور نباشد لیکن برای متعهد، انجام شرط ممکن و مقدور باشد، شرط صحیح است و نیز اگر شرط برای عموم مقدور باشد ولی برای متعهد ناممکن باشد شرط صحیح است، مگر این­که مباشرت و شخصیت متعهد در انجام شرط قید شده باشد که در این صورت غیرممکن بودن تنها از حیث قدرت انجام آن از ناحیه متعهد ملاک می­باشد.[۱۴] ۲- شرط بی­فایده: منظور از این شرط این است که فاقد منفعت عقلائی باشد. ولی اگر شرطی برای هیچ­کس فایده­ای نداشته باشد به جز مشروط­له، باطل نیست، چون منافع مشروط­له است که مهم می­باشد. هرچند که ملاک تشخیص عقلائی بودن شرطی، بنای خردمندان است اما در این راستا باید خواسته­ها و نیازهای مشروط­له یا طلبکار را هم در نظر گرفت و با توجه به موقعیت آن­ها باید به باطل بودن یا نبودن آن شرط نظر داد. مثلاً اگر پدری به منظور تربیت فرزند خود کار دشوار و به ظاهر بی­فایده­ای را بر او شرط کند به استناد ماده ۲۳۲ قانون مدنی نمی­توان آن را باطل دانست، در صورتی­که همان کار ممکن است در معامله بین دو رقیب تجارتی بی­فایده اعلام شود.[۱۵] ۳- شرط نامشروع: منظور از این شرط، شرطی است که خلاف قانون موضوعه و نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد. در واقع قانون­گذار با به کار بردن اصطلاح نامشروع خواسته تا اخلاقی بودن شروط را نیز تأمین کند و این­گونه شروط را به دو دسته تقسیم کرد: [۱۶] الف) شرط خلاف قانون، این شرط در صورتی باطل است که امری بودن آن مسلّم باشد. چون در قوانین تکمیلی مقصود قانون­گذارتعبیر اراده اشخاص و کامل ساختن قراردادهای ناقص است و شرط کردن برخلاف آن­ها زیانی به این دو هدف نمی­رساند. ب) شرط خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه: معمولاً قواعد مربوط به نظم عمومی ناشی از قوانین امری است، اما گاهی اتفاق می­افتد که قراردادی با هیچ یک از مواد قانونی منافات ندارد ولی به خاطر مخالفت با اخلاق حسنه و جریحه­دار کردن احساسات مردم با نظم عمومی ارتباط پیدا می­کند. مثلاً تعهدی که برای راضی ساختن زنی به ایجاد رابطه نامشروع می­شود در هیچ ماده­ای منع نشده در حالی که بی­گمان با نظم عمومی مخالف است. شروط باطل و غیر مبطل: ماده ۲۳۳ قانون مدنی می­گوید، شروط مفصله زیر باطل و موجب بطلان عقدند. الف) شرط خلاف مقتضای عقد، ب) شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین می­شود. قبل از توضیح این دو شرط نکته حائز اهمیت این که اولاً این ماده جنبه حصری ندارد و ثانیاً هرجا که وضع خاص شرط به ارکان اصلی عقد خللی برساند آن را باطل می­کند. پس ضابطه شناسایی شروط مبطل عقد چگونگی موقعیت و اثری است که شرط در ارکان عقد اصلی دارد، بدین ترتیب که بایستی ابتدا نتیجه بطلان شرط را در عقد اصلی ملاحظه کرد و سپس از آن درباره درستی و بطلان عقد تصمیم گرفت.[۱۷] الف: شرط خلاف مقتضای عقد: مقتضای عقد همان اثر عقد است و هر عقدی نیز حاوی دو مقتضاست. ۱- مقتضای ذات عقد ۲-مقتضای اطلاق عقد. مقتضای ذات عقد: پاره­ای از خصوصیات و آثار عقد چنان با ماهیت عقد آمیخته­اند که بدون آن­ها آن عقد جوهر و طبیعت حقوقی خودش را از دست می­دهد و سبب می­شود عقد یا هیچ اثری نداشته باشد یا عمل حقوقی دیگری محسوب شود، که این­گونه آثار و خصوصیات را مقتضای ذات عقد می­نامند. به عبارتی مقتضای ذات عقد یعنی اثری که هدف اصلی عقدی را تشکیل می­دهد، مانند انتقال مبیع و ثمن در عقد بیع که هدف اساسی آن است[۱۸]. در واقع مقتضای ذات عقد مهمترین اثری است که عقد برای آن تشکیل می­شود، لذا سلب آن باعث بطلان عقد می­شود، چون در صورتی که شرطی در عقد بشود که خلاف مقتضای ذات آن عقد باشد، بین مفاد شرط و مفاد عقد تضاد حاصل می­شود، زیرا اگر عقدی تحقق پیدا کند مقتضای آن هم به وجود می­آید و اگر آن شرط خلاف هم تحقق پیدا کند باعث عدم پیدایش آن مقتضا خواهد شد و نتیجه عقد مزبور که اثبات مقتضا و نفی آن در آن واحد است، عدم حصول آن عقد و باطل بودن آن خواهد بود. مقصود ماده ۲۳۳ قاون مدنی نیز بیان حکم شرطی است که با مقتضای ذات عقد منافات دارد. نکته­ای که به گفته دکتر کاتوزیان[۱۹] باید دانست این است که گاهی از جمع و عقد اصلی چنین استنباط می­شود که دو طرف مقتضای عقد دیگری را خواسته­اند که در این صورت نباید از آثار عقد مورد نظر آن­ها چشم­پوشی کرد و برای توجیه اثر شرط باید رابطه اراده طرفین را با مقتضای عقد بدین­گونه تحلیل کرد: ۱- گاهی شرط به طور مستقیم با موضوع عقدمنافات دارد و از مفاد آن چنین برمی­آید که قصد انجام هیچ عمل حقوقی را نداشتند، مثلاً در عقد بیع شرط شود که خریدار مالک مبیع نشود، که در این صورت عقد و شرط هر دو باطلند. ۲- گاهی شرط به طور مستقیم با عقد منافات ندارد ولی اجرای آن با انتفاع موضوع عقد به حکم عرف یا عقل ملازمه دارد، مثلاً در همین عقد بیع شرط شود که خریدار حق هیچ­گونه تصرفی را در مبیع ندارد که در این صورت نیز عقد و شرط هر دو باطلند. ۳- گاهی از مفاد شرط چنین بر­می­آید که دو طرف وقوع عقد را اراده کردند ولی چگونگی توافق و تراضی آن­ها با قانون منافات دارد که در این صورت هم چون امری را که قانون منع می­کند در حکم ناممکن است می­توان گفت به کار بستن مفاد عقد و شرط با هم منافات دارد. ۴- گاهی از مجموع گفتگوها بر­می­آید که آن­ها مقتضای عمل مشروع دیگری را خواستند، یعنی شرط ماهیت عملی را که طرفین به ظاهر انجام دادند را دگرگون ساختند و آن را به ماهیت دیگری تبدیل کردند، مثلاً در عقد قرض شرط شود که موضوع آن به ملکیت مقترض در نیاید و او ملزم شود به ردّ عین مال، به طور مسلّم این شرط با مقتضای عقد منافات دارد، ولی چون ماهیت عمل انجام شده با عقد عاریه منطبق است آن­چه واقع شد تابع احکام این عقد است و اثر شرط نباید بطلان کامل عقد باشد و در این حالت می­توان گفت چون شرط با مقتضای قرض مخالف است شرط و عقد قرض هر دو باطلند. در مجموع می­توان گفت همه حقوقدانان و فقها بر بطلان شرط خلاف مقتضای ذات عقد متفق­القولند و آن را پذیرفته­اند، چون به هر حال در هر موردی که بطلان شرط به رکنی از ارکان عقد آسیب برساند موجب بطلان آن می­شود و شرط خلاف مقتضای ذات عقد نیز یکی از همین موارد است و آوردن آن در ضمن عقد سبب بطلان آن عقد است. ۲: مقتضای اطلاق عقد: زمانی که طرفین ضمن عقد تراضی خاصی نکرده باشند و عرف هم اقتضای خاصی نداشته باشد، مقتضیات اطلاق عقد نمایان می­شود، این مقتضیات در حقیقت همان قوانین تکمیلی هستند و تنها به منظور تکمیل شرایط عقد و پیروی از اراده مشترک دو طرف می­آیند. بنابراین تراضی برخلاف مقتضیات اطلاق عقد، همان تراضی بر خلاف قانون تکمیلی است و صحیح است.[۲۰] قانون مدنی نیز چند مورد را بیان می­کند که طرفین می­توانند برخلاف مقتضای اطلاق، شرط کنند که از جمله آن­ها مواد ۲۸۰، ۲۸۱، ۳۴۴، و ۳۵۶ قانون مدنی می­باشد.[۲۱] [۱] .امامی، میر سید حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۵ ، ج۱، ص ۲۷۲. [۲] . کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد-ایقاع، تهران، انتشار بهمن برنا، ۱۳۸۷، چاپ سیزدهم، ص ۲۹۶-۲۹۷. [۳]. مکی عاملی، محمد ( شهید اول )، القوائد و الفوائد فی الفقه و الاصول و العربیه، محقق سید محسن عبد الهادی حکیم، قم، منشورات مکتب مفید ج۱، ص ۶۴. [۴].  موسوی الخمینی، سید روح­الله، کتاب البیع، ج ۱، ص ۸۵. [۵]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ، ش ۳۰۴۳. [۶]. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۰، چاپ ششم، ج ۳، ص ۱۳۲- ۱۳۳. [۷]. کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ص ۱۱۴- ۱۱۵. [۸]. همان، ص ۱۱۸ - ۱۱۹. [۹]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۳۰۶۷. [۱۰]. همان، ش ۳۰۵۱ [۱۱] همان، ش ۳۰۴۴. [۱۲]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۰. [۱۳] کاتوزیان، ناصر، قواعد عمومی قراردادها، ج ۳، ص ۱۳۳. [۱۴]. ضرابی، میترا، خود آموز و راهنمای حقوق مدنی، تهران، مؤسسه فرهنگی طرح نوین اندیشه، ۱۳۸۹، چاپ سوم، ص ۷۸ [۱۵]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۳. [۱۶]. همان، ص ۳۰۴. [۱۷]. کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع ، ص ۳۰۸. [۱۸]. جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ش ۵۴۰۵ [۱۹] کاتوزیان، ناصر، اعمال حقوقی قرارداد- ایقاع، ص ۳۰۹. [۲۰]. ضرابی، میترا، خودآموز و راهنمای حقوق مدنی، ص ۷۹. [۲۱]. امامی، میر سید حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۵، چاپ بیست و ششم، ج ۱، ۲۸۳.

لیست پایان نامه ها (فایل کامل موجود است) در مورد ازدواج و طلاق :

  1. پایان نامه بررسی منابع و ادله فقهی افزایش مهریه بعد از عقد نکاح
  2. پایان نامه فسخ نکاح در حقوق مدنی ایران و مذاهب خمسه
  3. پایان نامه بررسی شرط خلاف کتاب و سنت در ضمن عقد نکاح
  4. پایان نامه کیفیت ابراز قصد انشاء معتبر در عقد نکاح
  5. پایان نامه حقوق درباره:بررسی جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح در حقوق ایران و فقه اسلامی
  6. پایان نامه ارشد حقوق:بررسی فقهی حقوقی امکان تغییر و تعدیل مهریه بعد از وقوع نکاح
  7. پایان نامه ارشد:بررسی تحلیلی تعهدات غیر مالی طرفین عقد نکاح در فقه و حقوق موضوعه
  8. دانلود پایان نامه ارشد با موضوع:تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  9. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  10. دانلود پایان نامه ارشد: نکاح و طلاق در فقه حنفی و امامیه
  11. پایان نامه حقوق : بررسی مقایسه ای احکام نکاح از دیدگاه قرآن کریم وکتاب مقدس
  12. پایان نامه حقوق: جایگاه نظم عمومی در باب نکاح و طلاق در نظام حقوقی ایران
  13. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران
  14. پایان نامه حقوق: بررسی تطبیقی اذن پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره از دیدگاه اهل سنت و فقه امامیه و حقوق ایران
  15. پایان نامه ارشد حقوق: بررسی اثر استمهال و تقسیط در سقوط یا بقاء حقّ حبس در عقد نکاح و عقود معاوضی
  16. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق: مقایسه احکام خیار عیب در عقد اجاره و نکاح
  17. پایان نامه حقوق : نکاح با اتباع بیگانه در حقوق و رویه قضایی ایران
  18. دانلود پایان نامه رشته حقوق : اعتبار رشد در نکاح و طلاق در حقوق ایران و مقایسه تطبیقی با مذاهب اسلامی
  19. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان شروط ضمن عقد نکاح
  20. دانلود پایان نامه : اثر حکم موت فرضی بر دارایی و نکاح غائب مفقودالاثر
  21. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل رویه قضایی در شرط ضمن عقد نکاح
  22. دانلود پایان نامه ارشد : تحلیل فقهی حقوقی جرم تدلیس در نکاح
  23. دانلود پایان نامه ارشد : وضعیت حقوقی کودکان خارج از نکاح
  24. پایان نامه تبیین وضعیت ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در حقوق ایران و فقه امامیه
  25. پایان نامه بررسی آثار و حدود اعتبار شرط خودداری از ازدواج مجدد در فقه، حقوق
  26. پایان نامه بررسی ازدواج سرپرست با فرزند خوانده
  27. پایان نامه ارشد حقوق درباره:اذن ولی در ازدواج باکره
  28. پایان نامه حقوق با موضوع:بررسی ازدواج سفید از نظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران
  29. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:مطالعه تطبیقی حقوق زنان در ازدواج موقت و نکاح مسیار،با تمرکز بر فقه شیعه و فقه اهل سنت
  30. دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:بررسی ثبت اسناد ازدواج در مورد اتباع خارجی در حقوق ایران و حقوق بین الملل
  31. پایان نامه ازدواج مجدّد در حقوق ایران و مصر
  32. پایان نامه کارشناسی ارشد:آثار حقوقی ازدواج غیر قانونی بانوان ایرانی با اتباع خارجی بر فرزندان آنان
  33. پایان نامه حقوق : تحلیل جرم شناختی طلاق در ازدواج‌های دانشجویی
  34. دانلود پایان نامه حقوق : بررسی ازدواج موقت بلند مدت
  35. پایان نامه حقوق : ازدواج موقت در حقوق ایران با تاکید بر قانون جدید حمایت از خانواده
  36. پایان نامه حقوق: بررسی فقهی و حقوقی ازدواج جهانگردان در ایران
  37. پایان نامه حقوق: بررسی ازدواجهای تحمیلی و آثار آن در فقه امامیه و حقوق ایران
  38. پایان نامه حقوق و فقه :ازدواج مجدداز دیدگاه فقه ورویکرد فمنیستی
  39. پایان نامه حقوق : مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی
  40. پایان نامه رشته فقه و حقوق اسلامی : مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران
  41. کار تحقیقی رشته حقوق (وکالت) با عنوان بررسی خسارات مادی و معنوی ازدواج ناشی از تدلیس زوجین در حقوق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...