نگاهی است که به انسان، و اصل وجود او و آنچه در ذهن و روح اوست اهمیت می دهد.

به کار گیری انواع تکنیک های روایت و تغییر زاویه ی دید یکی از ویژگی های داستان های جریان سیال ذهن است. امروزه یکی از بحث‌های جدید در نقد ادبی، که شاخه­ا­ی مستقل و مهم در مباحث داستان‌نویسی محسوب می شود، این است که برای نقد یک رمان، انواع زاویه ی دید و شیوه­های روایت در رمان را با دیدگاه‌های متفاوت بررسی می کنند. روایت در وجوه مختلف زندگی بشر جریان دارد. روایت در داستان «به ماجراهایی گفته می شود که در زمان رخ می دهند و از تسلسل برخوردارند که با کنش شخصیت یا از طریق صدای راوی یا تلفیقی از این دو نقل می گردد»(ایگلتون،1368: 145). هچنین در این گونه داستان ها با روایت هایی روبرو می شویم که نویسنده، چینش حوادث روایت را در زمان رمان، جابه جا می کند و با شکست زمان در روایت، زمان ذهنی و عینی را در تقابل یکدیگر قرار می دهد.

در شیوه ی جریان سیال ذهن، احساسات و اندیشه‌ها بدون منطقِ روشن و قابل فهم در ذهن شخصیت داستان جریان می‌یابند. در این شیوه، تک‌گویی درونی شخصیت همان‌گونه که در ذهن جریان دارد، نوشته می‌شود. و تک‌گویی ها بیشتر از زاویه ی دید اول شخص یا من بیان می‌شود، و گاهی نیز از زاویه ی دید سوم شخص یا او بیان می شود. در تک‌گویی درونی، نویسنده، اندیشه‌ها و احساساتی را که در ذهن شخصیت داستان جریان دارد، و هنوز به سطح گفتار نرسیده است، بازگو می کند. اساس تک‌گویی درونی «تداعی معانی» است.

چون مطالب در ذهن غالباً بدون انسجام و نظم در کنار هم قرار می‌گیرند، در این تکنیک نویسنده احساسات، تفکرات، تداعی و خاطراتی را که در ذهن شخصیت‌ها شکل می‌گیرد ، بدون توالی زمانی در قالب داستان‌های کوتاه یا رمان ارائه می‌کند. در این شیوه روایت، احساسات و ادراکات، دارای انسجام و یا رعایت اصول دستوری و توالی زمانی نیست؛ جملات نیز نظم و انسجامی ندارد.

هوشنگ گلشیری(1316-1379)، از جمله نویسندگان بنیانگذار مدرنیسم در ایران است، که در مقایسه با آثار برجسته ی جهانی، که به شیوه و تکنیک جریان سیال ذهن نوشته شده اند، بیش از نویسندگان هم عصر خود که آگاهانه از این شیوه در داستان های خود بهره گرفته اند، با نگارش رمان شازده احتجاب، از تکنیک جریان سیال ذهن برخوردار شده است.

بیان مسأله
یکی از علت های انتخاب موضوع بررسی جریان سیال ذهن در رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری، این بوده است که می توان تا حدودی استفاده ی تمام و کمال از این عرصه را در این اثر جاودان او دید. حوزه ی اصلی مورد بحث در این پایان نامه، بررسی جریان سیال ذهن در این رمان گلشیری است. او با نوشتن این رمان، نویسنده ای مدرن شناخته شد، و در کنار این که از او به عنوان نویسنده ای تکنیکی، آن هم به شیوه ی مدرن یاد می کنند، روش های سنتی را هم فراموش نکرده است، و این را از آثار دیگر او می توان دانست. می توان گفت گلشیری، با رمان شازده احتجاب، به دلیل ساختار ویژه ای که در نگارش آن به کار گرفته است و شیوه های جدیدی که در آن به نمایش گذاشته است، داستان نویسی فارسی را متحول نموده، و رمان های ایرانی را به شیوه های نوین جهانی نزدیک کرده است.

مهم ترین موضوع چالش برانگیز در کتاب شازده احتجاب، ترتیب روایی اثر است، که گلشیری در آن به شیوه جریان سیال ذهن، همه چیز رادر هم آمیخته و خاطرات گوناگون شازده را بدون نظم و ترتیب روایت می کند. حوادثی را در ذهن شخصیت های داستان تکرار می کند و از برخی وقایع، سریع می گذرد. «تداوم در روایت نشان می دهد کدام رخداد یا کارکردهای داستان را می توان گسترش داد یا حذف کرد. یعنی کجا قصه گویی سرعت می گیرد و کجا آرام می شود»(احمدی،1386: 316).

یکی دیگر از چالش های مورد بحث در رمان شازده احتجاب گلشیری، شکست های پیاپی زمان و مکان و سرگردانی شازده میان واقع و وهم، و روایت خاطرات او بدون نظم و ترتیب زمانی است، که کار او را به اثری دشوار بدل کرده، تا جایی که برای فهم درست بعضی قسمت ها باید به عقب برگردیم و دوباره آن را بخوانیم. گلشیری این رمان را از آثار چند لایه و پیچیده از نظر زمان روایی به نگارش آورده است که در آن مسیر طبیعی و خطی زمان را به شیوه ی جریان سیال ذهن، شکسته و با گذشته نگری های پی درپی، شکاف هایی عمیق در زمانبندی روایت این رمان ایجاد کرده است. نمادها، فوران وحشت بار و ابهام، تداعی آزاد و شاعرانگیِ نثر گلشیری در این رمان از دیگر چالش های مورد بحث در این پایان نامه هستند.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
از قرن بیستم، متن های روانکاوی و روانشناسی بر ادبیات و هنر به شکلی چشمگیر تأثیر گذارده اند به این دلیل، کمتر کار ادبی عمده ای وجود دارد که از این تأثیر بی بهره باشد. تأثیر این روانکاوی ها، هم در تکنیک روایی برخی از آثار داستانی، و هم در محتوای آن   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ها به اندازه ای است که گاهی نمی توان ادبیات و روانکاوی را از هم جدا کرد. بنابراین در تمام جهان، نویسندگانی، با توجه آگاهانه به تکنیک های روایت ذهنی داستان، مهم ترین داستان های جریان سیال ذهن را در ادبیات داستانی خلق کرده اند. هوشنگ گلشیری نیز به عنوان یکی از نویسندگان مدرنیست در ایران، با وجود توجه جدی به شیوه های نوین داستان پردازی، به تجربه ی روایت ذهنی شخصیت ها در چند رمان خود از جمله: «شازده احتجاب»، «بره ی گم شده ی راعی» و «آینه های در دار» دست زده است. اما او نسبت به برخی از نویسندگان ایرانی، برخوردار از این تمایز است که معتقد است به جای تقلید صرف و بازنویسی و گرته برداری از آثار نویسندگان غربی و تکنیک های آنان، «باید نخست به سرچشمه های ادب خودمان برگردیم و پس از آشنایی کامل و هضم عمیق، آن ها را بادستاوردهای جهانی داستان نویسی پیوند بزنیم»(گلشیری،1380: 615).

حدود یک قرن از پیدایش داستان نویسی به شیوه ی جریان سیال ذهن در مغرب زمین می گذرد؛ و آشنایی برخی از نویسندگان ایرانی با این تکنیک، از چند دهه پیش صورت گرفته است. با این وجود هنوز بسیاری از منتقدان ادبی، شناخت علمی و دقیقی از آن ندارند. به همین دلیل، بررسی رمان هایی به شیوه ی جریان سیال ذهن از نظر تکنیک روایی داستان و زوایای دید، بررسی توالی و ترتیب زمانی روایت، نمادها، تداعی های آزاد، ابهام و فوران وحشت بار در اینگونه رمان ها، می تواند کمکی شایان توجه در شناخت بیشتر و بهتر نویسنده، اثر نوشته شده به این شیوه، شخصیت های داستان و به طور کلی شناخت انسان از جهت اهمیت ذهن و روح و موجودیت او، داشته باشد.

پیشینه ی تحقیق
حوزه ی مطالعه در باره ی پیدایش داستان نویسی جریان سیال ذهن، بیشتر در غرب است؛ زیرا خاستگاه این گونه داستان ها، و مباحث مربوط به زمینه های اجتماعی و فکری شکل گیری این آثار، در انگلستان و امریکا، یعنی کشورهای انگلیسی زبان است. البته به جز مارسل پروست از نویسندگان نامی این شیوه که فرانسوی زبان است.

در طول این قرن، نویسندگان بسیاری در تمام جهان، جریان سیال ذهن در رمان را مورد بررسی قرار داده اند؛ که این بررسی ها یا فقط به طور کلی، به پیدایش جریان سیال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...