بندها آگاه می شوند تعریف می کند (واترز، 1379).

هاروی بر این باور است که «جهانی شدن همان تراکم زمان و مکان است. بدین ترتیب هر اتفاق در هر گوشه دنیا به سرعت به اطلاع همگان می رسد و عملاً زمان و مکان معنای خود را از دست داده است».

به طور کلی اگر بخواهیم تعریفی بی طرفانه تر از مفهوم جهانی شدن ارائه دهیم، شاید بتوان گفت ” جهانی شدن فرآیند گسترش فزاینده ارتباطات پدیده های مختلف در یک مقیاس جهانی، همراه با حصول آگاهی به این فرآیند است”. در عصر جهانی شدن، ارتباطات اجتناب ناپذیر می شوند و فاصله ها روز به روز کاهش می یابند. به همین لحاظ، موضوعات جهانی پدید می آیند و فرصت های موجود جهانی می شوند. در عرصه های مختلف، الگوهای رفتاری خود را به جهانیان معرفی می کنند و در نهایت، اقدامات مختلف بازتاب جهانی می یابند(قریشی،1381: 43). چنان که ملاحضه می شود جهانی شدن در تعریف فوق به عرصه خاصی محدود نمی شود، بلکه فرایندی است که به تدریج کلیه حوزه های زندگی اعم از علمی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، حقوقی و فرهنگی را در بر می گیرد و بدیهی است که مقوله «بدن» نیز قادر به مستثنی ساختن خود دراین فرایند نیست.

2-1-2- سبک زندگی[4]

در ادﺑﯿﺎت ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﯽ از ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ دو ﺑﺮداﺷﺖ وﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزی وﺟﻮد دارد، ﯾﮑﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﺑـﻪ دﻫـﻪ ی 1920، ﮐـﻪ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻌﺮف ﺛﺮوت و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻓﺮاد و ﻏﺎﻟﺒﺎً ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻃﺒﻘﻪی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻪ ﮐـﺎر رﻓﺘـﻪ اﺳـﺖ (ﭼﺎﭘﯿﻦ 1995). و دوم ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﮑﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﻮﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﻣﺘﻦ ﺗﻐﯿﯿـﺮات ﻣﺪرﻧﯿﺘـﻪ و رﺷـﺪ ﻓﺮﻫﻨـﮓ  ﻣﺼﺮفﮔﺮاﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ (ﮔﯿﺪﻧﺰ 1991؛ ﺑﻮردﯾﻮ 1984).

در اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ راﻫﯽ اﺳـﺖ  ﺑﺮای ﺗﻌﺮﯾﻒ ارزش ﻫﺎ و ﻧﮕﺮش ﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻓﺮاد ﮐﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿـﻞ ﻫـﺎی اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ روز ﺑـﻪ روز اﻓـﺰاﯾﺶ ﻣـﯽ ﯾﺎﺑـﺪ (اﺑﺎذری، 1381). ﺟﻨﺴﻦ [5](2007) ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اوﻗﺎت اﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺪون آﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر دﻗﯿﻖ ﻣﻌﻨـﺎی روش زﻧـﺪﮔﯽ را ﺑﺪﻫﺪ، ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد و در ادﺑﯿﺎت، اﯾﻦ واژه ﺑﻪ روشﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻌﺮﯾـﻒ ﺷـﺪه و اﯾـﻦ ﮐـﻪ در ﭼﻬـﺎر ﺳـﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﻣﻠّﯽ، ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻓﺮدی ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی اﺳﺖ. ﮔﯿﺪﻧﺰ (1382) ﺳـﺒﮏ زﻧـﺪﮔﯽ را ﻣﺠﻤﻮﻋـﻪ ای ﻧﺴـﺒﺘﺎً ﻣﻨﺴـﺠﻢ از ﻫﻤﻪی رﻓﺘﺎرﻫﺎ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﯾﮏ ﻓﺮد ﻣﻌﯿﻦ در ﺟﺮﯾﺎن زﻧﺪﮔﯽ روزﻣﺮه ﺧﻮد ﻣﯽداﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺴـﺘﻠﺰم ﻣﺠﻤﻮﻋـﻪ ای از ﻋـﺎدت ﻫـﺎ و ﺟﻬﺖﮔﯿری ﻫﺎﺳﺖ و ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس از ﻧﻮﻋﯽ وﺣﺪت ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﮔﯿﺪﻧﺰ(1385) ﻣﯽﻧﻮﯾﺴـﺪ: «ﺗﻐﯿﯿـﺮ ﺷـﮑﻞ ﻫﻮﯾﺖ ﺷﺨﺼﯽ و ﭘﺪﯾﺪه ی ﺟﻬﺎﻧﯽﺷﺪن در دوران ﻣﺪرﻧﯿﺘﻪی اﺧﯿﺮ، دو ﻗﻄﺐ دﯾﺎﻟﮑﺘﯿﮏ ﻣﺤﻠﯽ و ﺟﻬﺎﻧﯽ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﻨـﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت روﺷﻦﺗﺮ ﺣﺘﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮات وﺟﻮه ﺑﺴﯿﺎر ﺧﺼﻮﺻﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﯿﺰ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎً ﺑﺎ ﺗﻤﺎسﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺴﯿﺎر وﺳـﯿﻊ و ﭘﺮداﻣﻨﻪ ارﺗﺒﺎط دارد» (ﮔﯿﺪﻧﺰ، 56).

 گیدنز معتقد است که «سبک زندگی را می توان به مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار می گیرد چون نه فقط نیازهای جاری او را بر می آورند بلکه 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...