پایان نامه جایگاه فقهی و حقوقی قرار بازداشت موقت و تعارض آن با حقوق متهم |
گفتار اول- بازداشت برای اقامه حد .103
گفتار دوم- بازداشت برای فاصله انداختن میان دو حد 106
بخش ششم- بازداشت موقت افراد دارای رفتارهای ناهنجارو افراد محکوم به حدود الهی.107
گفتار اول- بازداشت عالم فاسق ، طبیب جاهل و مکری مفلس. 108
گفتار دوم- بازداشت مستان چاقوکش 109
گفتار سوم- زندانی کردن اشرار و فاسدان 110
گفتار چهارم- بازداشت کسی که حد قطع عضو بر او جاری شده تا بهبودی عضوش 111
بخش هفتم- بازداشت موقت در مورد حقوق مالی 113
گفتار اول- بازداشت موقت کسی که از ادای دین خودداری می کند 114
گفتار دوم- بازداشت بدهکار مدعی به اعسار 118
بخش هشتم- بازداشت موقت در سایر موارد 119
گفتار اول- بازداشت شهود 119
گفتار دوم- بازداشت کفیل. 121
گفتار سوم- سکوت نزد حاکم. 122
نتیجه گیری . 123
پیشنهادات . 126
لایحه آیین دادرسی کیفری. 127
فهرست منابع 162
چکیده انگلیسی 168
مقدمه
قرار بازداشت متهم، مهمترین تأمین جزایی است که قانون اعمال آن را تحت ضوابط و شرایط خاصی، در اختیار قضات دادگستری قرار داده است. این نوع تأمین وسیلهای ضروری در رسیدگی به امور کیفری است؛ اما افراط و استفاده بیرویه از آن، بهخصوص بدون رعایت ضوابط قانونی، اقدامی مضر علیه منافع عمومی و آزادیهای فردی است. بازداشت موقت به دلیل اهمیت ویژهای که دارد همیشه موضوع بحث حقوقدانان و متخصصان در امر کیفری بوده و از دیر زمان قواعد و مقررات آن در آیین دادرسی کیفری تغییر و تحول یافته است و امروزه کوشش بر این است که ضمن محدود شدن موارد اعمال و مدت بازداشت، صدور آن تحت شرایط و ضوابط معین و دقیقتری صورت پذیرد و با قبول اعتراض متهم و رسیدگی به آن در مرجع صلاحیتدار، حقوق دفاعی او به نحو مطلوبی تضمین شود و خسارات ناشی از بازداشتهای غیرقانونی و همچنین بازداشتهایی که در صدور آنها ضوابط قانونی رعایت شده، اما تعقیب کیفری در نهایت به قرار منع تعقیب یا برائت متهم منتهی شده است، تأمین و جبران شود. بازداشت موقت مغایر با اصل برائت است، به همین علت باید با کمال دقت و احتیاط به اجرا گذاشته شود تا موجبات خسارت مادی و معنوی متهم، بهویژه افراد بیگناه را فراهم نسازد و به آزادیهای فردی که در قوانین اساسی کشورهای جهان، منشور ملل متحد، اعلامیههای متعدد حقوق بشر و در بسیاری از میثاقهای بینالمللی اعلام و تضمین شده است، لطمهای وارد نیاورد. سعی بیشتر قانونگذاران جهان امروزی این است که موارد بازداشت موقت را به حداقل ممکن کاهش دهند.
در ایران، تا پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 رویکردهای متفاوتی بر نظام دادرسی کیفری حاکم بود. تا پیش از این قانون، قرار بازداشت موقت در قانون آیین دادرسی کیفری 1290 جز در موارد استثنایی به صورت اختیاری بود. در سال 1352 موارد اجباری بیشتری به این قانون الحاق گردید. اگرچه قانونگذار در ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری 1378، تصریح بر بازداشت موقت اجباری نموده، ولی با توجه به مقید نمودن آن به رعایت مفاد بند «د» ماده 32 قانون مزبور میتوان چنین استنباط کرد که به جز قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازداشت موقت اجباری دیگری در سیستم قضایی ایران ملاحظه نمیگردد. (الهی منش، 1391، 19) خوشبختانه به رغم این رویکرد سخت گیرانه و سنتی طی سه دهه گذشته، مقنن در لایحه آیین دادرسی کیفری در جهت تحولات پیش گفته گام برداشته و با استثنایی تلقی نمودن بازداشت موقت، موارد اجباری را از نظام دادرسی کشورمان حذف کرده و با تدوین مؤلفه های دادرسی منصفانه، تفکیک کامل مرحله تحقیق و تعقیب، مطالعه پرونده کیفری متهم توسط وکیل، پیش بینی حق سکوت برای متهم، افزایش قرارهای تأمینی از ۵ قرار به ۱۰ قرار و پیشبینی نظارت قضایی و جلب به دادرسی به جای قرار مجرمیت و نداشتن محدودیت برای داشتن وکیل،
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-03-02] [ 11:42:00 ب.ظ ]
|