کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



 



بدون شـک ،شالـوده ثروت هر سـازمانی را کارکـنان آن در قالـب دانـش ها و مهارت ها و انگیزه هایشان تشکیل می دهند. امروزه برخورداری از چنین ثروتی از آن جهت حائز اهمیت است که در آینده منشاء اصلی برتری، در تکنولوژی جدید ریشه نخواهد داشت بلکه تابع ابتکار عمل، خلاقیت ، تعهد و توانمندی نیروی انسانی خواهد بود.

گذر زمان پرشتاب واجتناب ناپذیر است. آنچه دراین میان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد توجه به عامل دیالکتیک فرهنگی است. دیالکتیک فرهنگی به معنی توجه به ریشه ها وسنتهای قومی وبومی ازیک طرف استفاده ازنوآوریها وتکنیک های جدید وجهانی از طرف دیگر است. بریدن ازریشه ها واصالت ها، بی هویتی به دنبال دارد ونتیجه توجه نکردن به تکنیکها ونو آوریها، ارتجاع وعقب ماندگی خواهد بود. اصل دیالکتیک فرهنگی در مجموع حوزه های تخصصی علوم ودر تمام جنبه های زندگی قابل پیاده

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1398-07-05] [ 01:35:00 ق.ظ ]




 

فصل پنجم: نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات ……………………………………………………………….
56
 

5-1- نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………..
56
5-2- ارائه پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………
59
 
 
پیوست ……………………………………………………………………………………………………..
61
مراجع ……………………………………………………………………………………………………..
71
 
 
 
 
 
 
چکیده
در این پایان نامه، روشی جدید برای برنامه­ریزی نگهداری و تعمیر واحدهای تولیدی در محیط­های تجدید ساختار شده ارائه شده است. در محیط سنتی با ساختار عمودی، بهره­بردار سیستم برنامه­ی تعمیر و نگهداری را برای حفظ قابلیت اطمینان تعیین می کند و همچنین سعی بر کاهش هزینه ها دارد. اما چنین رویه­ای در یک محیط رقابتی قابل قبول نمی­باشد. در محیط تجدید ساختار شده، بهره­بردار همچنان متصدی حفظ قابلیت اطمینان در سطح مطلوب می­باشد. در حالیکه هدف هر تولیدکننده افزایش سود خودش می­باشد، که این ممکن است با هدف حفظ قابلیت اطمینان در تضاد باشد. در این پایان نامه، برای برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری، روشی چندمرحله­ای پیشنهاد شده است. در مرحله­ی اول، تولیدکنندگان با توجه به ارزیابی هزینه/فایده، پیشنهاد خرید تعمیر و نگهداری مربوط به واحد تولیدی مدنظرشان را تهیه و به بهره­بردار مستقل سیستم ارائه می­دهند. در مرحله­ی دوم، بهره­بردار مستقل سیستم با توجه به پیشنهادات ارسال­شده از سوی تولیدکنندگان و همچنین کفایت سیستم، زمان­بندی خروج واحدهای تولیدی را با هدف بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان و حفظ کفایت سیستم تعیین می­کند. در مرحله­ی سوم، با توجه به خصوصیت غیرانتفاعی بهره­بردار مستقل سیستم، یک راهکار بی­طرفانه برای تسویه­ی بازار پیشنهاد شده است.
 
واژه‌های کلیدی: برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری پیشنهادمحور، برنامه­ریزی سیستم­های قدرت، قابلیت اطمینان، تجدید ساختار.
 
 
 
 
 
 
فصل اول
مقدمه
 
 
 
 
 
 
1-1- تعریف تعمیر و نگهداری[1]
تعمیر و نگهداری عملیاتی است که در آن یک وسیله، در بازه­ای معین، مورد ترمیم قرار می­گیرد. تعمیر و نگهداری برای جلوگیری، کاهش یا رفع زوال آن وسیله می­باشد.
هدف از تعمیر و نگهداری توسعه دادن طول عمر تجهیزات یا افزایش زمان متوسط تا خرابی بعدی می­باشد. گذشته از این، انتظار می­رود که سیاست­های موثر تعمیر و نگهداری بتواند فرکانس وقفه­ی[2] خدمات و بسیاری از نتایج نامطلوب آن وقفه­ها را کاهش دهد. تعمیر و نگهداری به صورت واضحی بر روی قابلیت اطمینان[3] اجزا و کل سیستم اثر می­گذارد. کم­توجهی به تعمیر و نگهداری باعث تعداد زیادی خرابی پرهزینه و کارایی ضعیف سیستم می­شود و بنابراین قابلیت اطمینان تنزل پیدا می­کند. توجه بیش از حد به تعمیر و نگهداری گرچه قابلیت اطمینان را افزایش می­دهد، ولی هزینه­ی آن را نیز به شدت افزایش می­دهد. در یک برنامه­ریزی موثر تعمیر و نگهداری باید بین هزینه و قابلیت اطمینان تعادل برقرار کرد [2].
در استانداردهای موجود برای سیستم قدرت، تعمیر و نگهداری تجهیزات الکتریکی این­چنین تعریف شده است:
“تعمیر و نگهداری، حفظ و نگهداری شرایط لازم برای بهره­برداری از تجهیزات الکتریکی در جهتی است که به کار گرفته شده است” [3].
بنابراین، تعمیر و نگهداری تضمین می­کند که سیستم در زمینه­ای که برای کار کردن در آن طراحی شده است، از نظر الکتریکی در شرایط امنی کار کند.
در حالت کلی، تعمیر و نگهداری به دو گروه اصلی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه[4] و تعمیر و نگهداری اصلاحی[5] تقسیم­بندی می­شود. تعمیر و نگهداری پیشگیرانه به منظور حفظ صحت عملکرد سیستم و تامین قابلیت اطمینان مورد نیاز صورت می­گیرد. برای این منظور عملیات منظمی از قبیل بازرسی عملکرد سیستم، تمیزکاری، تنظیم، روغنکاری و نظایر آن اجرا می­شود و قطعاتی که در شروع مرحله­ی فرسایش می­باشند و یا به عنوان قطعه مازاد موازی از کار افتاده­اند، توسط قطعات نو و سالم جایگزین می­شوند. هدف از این عملیات، محافظت سیستم در اجتناب از وقوع از کار افتادن بیش از حدود مطلوب است. تعمیر و نگهداری اصلاحی در صورت وقوع هرگونه نقصان در عملکردهای سیستم انجام می­گیرد و هدف از اجرای آن بازگرداندن سریع سیستم به شرایط مطلوب برای عملکرد کامل است. این کار با تعویض، تعمیر و یا تنظیم قطعاتی که موجب توقف سیستم شده­اند، صورت می­گیرد [4].
1-2- راهکارهای تعمیر و نگهداری
شرکت­های برق به مسئله­ی تعمیر و نگهداری تکیه می­کنند تا تجهیزاتشان را تا جایی که امکان دارد در شرایط کاری خوبی حفظ نمایند. در گذشته، روال اصلی تعمیر و نگهداری بیشتر شامل فعالیت­های از پیش تعریف­شده بود که در بازه­های منظم انجام می­شدند (تعمیر و نگهداری زمان­بندی­شده[6]). ولی، چنین روش تعمیر و نگهداشتی ممکن است مقداری ناکارآمد باشد، زیرا ممکن است در بلند­مدت بسیار پرهزینه باشد و همچنین ممکن است نتواند طول عمر تجهیزات را به اندازه­ای که امکان پذیر می­باشد، افزایش دهد. بنابراین بسیاری از شرکت­ها، برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری با بازه­های ثابت را با برنامه­های انعطاف­پذیر مبتنی بر بررسی­های مورد نیاز و حق تقدم، یا مطالعه­ی اطلاعات بدست آمده از طریق پایش شرایط (تعمیر و نگهداری پیشگویانه[7])، عوض کرده­اند.
روش­های تعمیر و نگهداری پیشگویانه شامل یک گروه از برنامه­ها می­باشد که تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور[8] نامیده می­شوند. در یک راهکار تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور می­توان روش­های تعمیر و نگهداری جایگزین مختلفی را با هم مقایسه کرد و هر کدام که برای حفظ قابلیت اطمینان تجهیزات به صرفه­تر می­باشند را انتخاب کرد. برنامه­های تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان محور توسط برخی از شرکت­های برق به عنوان یک ابزار مفید به کار گرفته شده­اند.
بسیاری از نوشته­ها تنها مربوط به جایگزینی[9] در حالت­های پس از خطا و هنگام تعمیرات می­باشند و احتمال انواع دیگر تعمیر و نگهداری را که منجر به بهبود کمتری با هزینه ی کمتری می­شوند را نادیده می­گیرند. قدیمی­ترین روش­های جایگزینی، روش­های جایگزینی براساس عمر تجهیز[10] و جایگزینی انبوه [11] می­باشند. در جایگزینی براساس سن، یک تجهیز در یک سن معین و یا زمانی که دچار خرابی می­شود، جایگزین می­شود. در جایگزینی فله­ای، تمام تجهیزاتی که در یک کلاس می­باشند، در یک بازه­ی از پیش تعیین­شده، یا زمانی که دچار خرابی می­شوند، جایگزین می­گردند. راهکار جایگزینی فله­ای برای اجرا بسیار آسان می­باشد، به خصوص اگر سن تجهیزات نامعلوم باشد، همچنین می­تواند اقتصادی­تر از راهکارهای مبتنی بر جایگزینی یک تجهیز باشد. راهکارهای جدیدتر برای جایگزینی، گاهی مبتنی بر مدل­های احتمالی می­باشند بنابراین می­توانند خیلی پیچیده­تر باشند. در هر صورت، در بسیاری از کاربردهای الکتریکی، تعمیر و نگهداشتی که بهبود محدودی را نتیجه می­دهد، به عنوان راهکار اصلی استفاده می­گردد و مدل­های جایگزینی فقط نقشی ثانویه دارند.
برنامه­های   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید تعمیر و نگهداری شامل طیف وسیعی می­شوند و می­توانند بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشند. شاید ساده­ترین برنامه، اتخاذ یک زمان­بندی تعمیر و نگهداری انعطاف ناپذیر[12] باشد، که در آن فعالیت­های از پیش تعیین­شده در بازه­های زمانی ثابتی انجام می­شوند. زمانی که تجهیزی دچار خطا می­شود، تعمیر و یا تعویض می گردد. تعمیر و تعویض، هر دو بسیار پرهزینه­تر از یک عمل تعمیر و نگهداری تنها می­باشند. بازه­های تعمیر و نگهداری به طور معمول براساس تجربه­ی طولانی مدت انتخاب می­شوند.
تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور به شدت مبتنی بر ارزیابی منظم شرایط تجهیز می­باشد و بنابراین، زمان­بندی تعمیر و نگهداری انعطاف­ناپذیر را به کار نمی­بندد. مشاهده شده است که تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور تاحدی مفهومی سیال می­باشد و در منابع مختلف به صورت­های متفاوتی تعریف شده است. تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور همیشه مبتنی بر پایش شرایط[13] نمی­باشد، بلکه به دیگر خصوصیات مانند حالات خرابی[14]، بررسی آثار[15]، بررسی نیازهای اجرایی و حق تقدم ها[16] نیز بستگی دارد.
بهینه­سازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه[17]، راهکار دیگری است که ادعا می­شود از تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان­محور کاراتر می­باشد. بهینه­سازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه بیشتر مبتنی بر تجزیه و تحلیل ماموریت[18]، نسبت به تجزیه و تحلیل سیستم می­باشد و دارای قابلیت کاهش موثر تعداد ماموریت­های لازم برای تعمیرات می­باشد. برنامه­هایی مانند تعمیر و نگهداری قابلیت اطمینان محور و بهینه­سازی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه برای تضمین بهره­برداری اقتصادی نیروگاه­ها بسیار مفید می­باشند.
برای یک ارزیابی کامل از تاثیر روش­های تعمیر و نگهداری، اول باید دانست که کاربرد آن روش­ها، چقدر طول عمر یا مدت زمان متوسط تا خطای[19] یک تجهیز را گسترش خواهد داد. برای پی بردن به این، نیاز به یک مدل ریاضی از رویه ی زوال[20] تجهیز می­باشد، که سپس با یک مدل که اثرات تعمیر و نگهداری را توصیف می­کند، ترکیب می­شود. چندین مدل ریاضی برای این منظور پیشنهاد شده­اند، که آن­ها یک پیوند بین تعمیر و نگهداری و قابلیت اطمینان برقرار می­کنند. زمانی که یک مدل ریاضی ساخته شد، فرآیند می­تواند نسبت به تغییر یک یا چند متغیر بهینه شود.
مدل­های ریاضی ساده­تر، مبتنی بر بازه­های ثابت تعمیر و نگهداری می­باشند و نتیجه­ی بهینه­سازی پیدا کردن کم هزینه­ترین تناوب تعمیر و نگهداری می­باشد. مدل­های پیچیده­تر، از ایده­ی پایش شرایط استفاده می­کنند، که تصمیم راجع به زمان و طول بازه­های تعمیر و نگهداری به شرایط واقعی (مرحله زوال) تجهیز بستگی دارد. بنابراین برخی از انواع پایش (برای مثال بازرسی) باید جزئی از مدل باشند. مدل­های ریاضی می­توانند قطعی و یا احتمالی باشند [1].
 
 
1-3- برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری در سیستم های قدرت
امروزه تعمیر و نگهداری یکی از مهم­ترین مسائل مطرح در برنامه­ریزی صنایع می­باشد که صنعت برق نیز از آن مستثنی نیست. با توجه به اهمیت این صنعت در توسعه­ی صنایع دیگر و حجم عظیم سرمایه­های موجود، در این صنعت رویکرد ویژه­ای به مسئله­ی تعمیر و نگهداری صورت می­گیرد. علاوه بر آن، با توجه به افزایش تقاضای توان، سیستم­های قدرت شاهد توسعه­ای سریع در دهه­های اخیر بوده­اند. بنابراین کیفیت توان و قابلیت اطمینان به مقوله­ای مهم در بهره­برداری سیستم­های قدرت تبدیل شدند. این نیز به نوبه­ی خود تعمیر و نگهداری مولدها را در بهره­برداری سیستم قدرت خیلی با اهمیت کرده است .
برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی یکی از مسئله­های مهم مرتبط با برنامه­ریزی و بهره­برداری سیستم­های قدرت می­باشد. برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری بسیاری از برنامه­ریزی های بهره­برداری کوتاه­مدت و بلند­مدت را تحت تاثیر قرار می­دهد. برای مثال در مشارکت واحدها[21]، بهینه­سازی واحدهای آبی و تلمبه­ای ذخیره­ای[22]، محاسبات قابلیت اطمینان و قیمت­گذاری تولید[23]، از برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری به عنوان یک ورودی بهره می­برند. بنابراین برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری غیربهینه می ­تواند تاثیر ناخوشایندی بر روی برنامه­ریزی­های دیگر بگذارد. تعمیر و نگهداشتی که بهینه طراحی نشده باشد، به صورت مستقیم بر روی افزایش انرژی توزیع­نشده[24] اثر می­گذارد. همچنین، برنامه­ریزی تعمیرات غیربهینه موجب افزایش هزینه­ها و کاهش قابلیت اطمینان سیستم می­شود .
برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری برای کاهش خطر خروج و بهبود دسترس­پذیری تجهیزات الکتریکی، ضروری می­باشد. برنامه­ی تعمیر و نگهداری باید پدیده­های مربوط به تولید، خروج تصادفی مولدها، تامین سوخت و انتقال را در نظر بگیرد. یک برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری بهینه باعث افزایش قابلیت اطمینان، کاهش هزینه­های تولید، افزایش طول عمر مولدها و کاهش فشار برای تاسیسات جدید می­شود. بنابراین، برنامه­ی تعمیر و نگهداری بهینه می­تواند منجر به صرفه­جویی قابل توجهی در هزینه­های بهره­برداری و کاهش انرژی توزیع­نشده شود .
مسئله­ی برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری تجهیزات تولید و انتقال، بازه­ی زمانی خروج برای تعمیر و نگهداری برنامه­ریزی­شده برای هر تجهیز را در یک افق زمانی یک یا دو ساله و با هدف کاهش هزینه­ی بهره­برداری و یا افزایش قابلیت اطمینان، تعیین می­کند. بنابراین، هدف مسئله­ی برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری تجهیزات سیستم قدرت، تخصیص بازه­های تعمیر و نگهداری مناسب برای تجهیزات و یافتن جدول زمانی برای آن­ها می­باشد. این برنامه­ریزی منجر به کاهش خطاهای سیستم، افزایش عمر مفید مورد انتظار و بازده­ی اقتصادی سیستم قدرت می شود .
1-4- افق­های زمانی برنامه­ریزی تعمیر و نگهداری
زمان­بندی تعمیر و نگهداری مسئله­ای بهینه­سازی می­باشد، بنابراین تغییر دوره­ی تعمیر تجهیزات سیستم از چند روز تا چند هفته، بر قابلیت اطمینان سیستم اثر می­گذارد. به همین دلیل، مطالعات زمان­بندی تعمیر و نگهداری باید در افق­های زمانی مختلف صورت گیرد. افق­های زمانی مورد نظر در زمان­بندی تعمیر و نگهداری به افق­های زمانی کوتاه­مدت[25]، میان­مدت[26] و بلند­مدت[27] تقسیم می­شود. این تقسیم­بندی با توجه به اطلاعات مورد استفاده در زمان­بندی تعمیر و نگهداری و اهداف متفاوت در هر افق زمانی صورت می­پذیرد.
1-4-1- زمان­بندی تعمیر و نگهداری بلند­مدت
زمان­بندی تعمیر و نگهداری در افق زمانی بلند­مدت براساس عملکرد مستقل یک تجهیز صورت می­گیرد. هدف از آن، حداکثرسازی طول عمر باقیمانده­ی تجهیز و حداقل­سازی هزینه­ی تعمیر و نگهداری و همچنین هزینه­ی اصلاح و جایگزینی آن می­باشد. نتیجه­ی این تحلیل می­تواند فواصل زمانی بازرسی و یا تعمیر تجهیز را مشخص کند. تاثیر این تجهیز بر شبکه نیز به طور معمول در نظر گرفته نمی­شود [4].
 
1-4-2- زمان­بندی تعمیر و نگهداری میان­مدت
در زمان­بندی تعمیر و نگهداری میان­مدت، زمان­بندی بر­اساس پیش­بینی شبکه و شرایط بارگذاری در یک دوره­ی زمانی خاص (معمولا یک سال) با در نظر گرفتن منابع محدود موجود صورت می­پذیرد، که در دوره­ی زمان تعمیر و نگهداری باید تخصیص داده شوند. بدین ترتیب زمان­بندی تعمیر و نگهداری برای دوره­های زمانی مختلف استخراج می­شود، به طوری که قیود زمان­بندی تعمیر و نگهداری ارضا شده و حد قابلیت اطمینان سیستم با توجه به تغییرات بار حداکثر شود [4].
1-4-3- زمان­بندی تعمیر و نگهداری کوتاه­مدت
قیود امنیتی سیستم تحت تاثیرخروج تجهیزات سیستم برای تعمیر و نگهداری می­باشند. مشخص کردن دقیق روز و ساعت شروع تعمیر و نگهداری هر تجهیزی نیاز به دقت بالایی دارد. بنابراین پخش بار سیستم قدرت با توجه به زمان­بندی تعمیر و نگهداری و پیش­بینی بار شبکه باید انجام پذیرد. این نوع مطالعه­ی زمان­بندی تعمیر و نگهداری به نام تعمیر و نگهداری کوتاه­مدت شناخته می­شود [4].
1-5- تجدید ساختار[28] سیستم قدرت و ایجاد بازار برق[29]
شرکت­های برق به مدت چندین دهه به صورت انحصاری[30] عمل می­کردند. این شرکت­های انحصاری، کنترل کامل فروش برق را در محدوده­ی خود در اختیار داشتند و هیچ شرکت دیگری در این محدوده با آن­ها رقابت نداشت. کنترل تجارت برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع صورت می­گرفت. شکل (1-1) نشان­دهنده­ی ساختار انحصاری می­باشد. در چنین ساختاری، یک شرکت برق [10]:

مالکیت بیشتر واحدهای تولیدی و تجهیزات انتقال موجود در محدوده­ی جغرافیایی خود را بر عهده دارد و مسئول کنترل آن­ها می­باشد.
انحصار فروش انرژی الکتریکی در محدوده­ی جغرافیایی خود را در اختیار دارد.
وظیفه­ی تامین انرژی الکتریکی مشترکین بر عهده­ی آن می­باشد.
دارای مالکیت عمومی[31] می­باشد که هدف آن کسب سود نمی­باشد و تعرفه­های آن توسط سازمان­های نظارتی وضع می­شوند.
شکل 1-1: سیستم قدرت انحصاری (الف) با ساختار عمودی[32]، (ب) با ساختار مطابق قانون تنظیم مقررات شرکت­های عمومی برق[33] (PURPA) در سال 1978 [10]
سیستم­های انحصاری با ساختار عمودی دارای کارایی مناسبی نمی­باشند. برخی از مهم ترین عوامل عدم­کارایی این سیستم­ها عبارتند از:

کاهش انگیزه برای بهره­برداری بهینه از سیستم.
سرمایه­گذاری­های غیر­ضروری.
عدم انعکاس قیمت تمام­شده­ی تولید در قیمت فروش آن.
وابستگی بسیار زیاد صنعت برق به دولت.
محدودیت مصرف­کنندگان در انتخاب تامین­کنندگان انرژی خود.
با توجه به این عوامل، بحث تجدید ساختار در صنعت برق مطرح گردید. هدف اصلی از تجدید ساختار، فراهم آوردن شرایطی است که بازار از طریق افزایش رقابت، بهای فروش برق را تعیین کند و هزینه­ها را کاهش دهد. تجدید ساختار بازار آزادی را فراهم می­کند که در آن تامین­کنندگان توان و خدمات انرژی الکتریکی به رقابت با هم می­پردازند. در چنین محیط مبتنی بر رقابتی، مشترکین نیز در انتخاب تامین­کنندگان انرژی خود آزاد می­باشند.
[1]. Maintenance
[2]. Interruptions

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:34:00 ق.ظ ]




در این رساله تلاش می­شود به بررسی زمینه­های تاریخی، اجتماعی  و فرهنگی جنگ و رابطه­ی آن با سینما و همچنین چگونگی بازتاب آن “زمینه” ها در سینما ، در سه دهه بعد از انقلاب پرداخته شود. در واقع نگارنده سه دوره­ی اصلی در بازنمایی فیلم­های سینمایی با موضوعیت جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­ است. هر یک از این سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های  بازنمایی شده در فیلم­(متن)های ابراهیم حاتمی­کیا شناسایی کرد. تمامی فیلم­های انتخاب شده فیلم­های حاتمی­کیا هستند. سه دهه­ی مدنظر شامل  دهه­ی اول که جنگ جریان داشته­، دهه­ی دوم که مصادف با جریان سازندگی بوده است و دهه­ی سوم که دهه­ی اصلاحات است. در این پایان­نامه تنها یک گفتمان جنگ شناسایی می­شود که این گفتمان در طول سه دوره تغییر و تحول می­یابد. به زبانی دیگر سه گفتمان جنگ که هر یک خود را در تقابل با دیگری تعریف کند و جود ندارد، بلکه یک گفتمان مورد توجه قرار می­گیرد که چگونه در طول سه دهه تغییر می­یابد. نگارنده سه دوره­ی اصلی در گفتمان جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده است. هریک از سه دوره و یژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. روش این رساله مبتنی بر مطالعات فرهنگی و تحلیل گفتمان-نظریات لاکلائو وموفه- می­باشد. در این پایان نامه از روش تحلیل گفتمان استفاده شده است که عمدتا آن را هم به مثابه­ی روش و هم به مثابه­ی نظریه در نظر می­گیرند. بواقع رویکرد مطالعات فرهنگی نقشی شناختی برای هنر قائل است و از توجه صرف به مقوله زیبا شناختی فراتر می­رود و آن را در ارتباط با فهم ما از جهان هستی قرار می­دهد،از این رو متن(فیلم)های حاتمی­کیا حوزه­های گفتمانی می­شوند برای شناختن وضعیت دوران­ها.

 

واژه‌های کلیدی:

الف- فارسی:

سینمای­جنگ، تحلیل­گفتمان، دیگری،  لاکلائو، موفه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                             فهرست مطالب:

عنوان                                                                                                                        صفحه

مقدمه: 1

فصل اول. 4

1-1-  بیان مسأله: 5

1-2 – اهداف پژوهش: 7

1-3- انگیزه­های شخصی پژوهش: 8

فصل دوم. 10

2-1- مروری بر پژوهشهای انجام شده: 11

2-2- چیستی وتحلیل گفتمان. 13

2-3- مفاهیم بنیادی نظریه گفتمان لاکلائو و موفه : 18

فصل سوم. 22

3-1- روش تحقیق: 23

3-2- تبارشناسی.. 30

3-3- شناسایی فضای تخاصم. 33

3-4- تعیین زمان و مكان. 33

3-5- منازعات معنایی و تحولات اجتماعی.. 34

3-6-دال مركزی.. 35

3-7- دال شناور. 36

3-8- دال اعظم/ دال متعالی. 36

3-9- وقته، عنصر و بعد. 37

3-10-  روایی و پایایی در تحلیل گفتمان. 37

3-11- روش نمونه گیری و جامعه آماری.. 38

فصل چهارم. 40

4-1- ابراهیم حاتمی­کیا 41

4-2- دهه آغازین سینمای جنگ… 41

4-2-1-  فیلم سینمایی مهاجر. 43

4-2-2- فیلم سینمایی دیده­بان. 54

4-2-3- فیلم سینمایی هویت.. 58

4-2-4- نتیجه گیری دهه اول: 66

4-3- گفتمان دهه دوم بعد از جنگ… 67

4-3-1- فیلم سینمایی از کرخه تا راین. 71

4-3-2- فیلم سینمایی آژانس شیشه‌ای.. 80

4-3-3-نتیجه­گیری دهه دوم: 86

‏4-4- دهه سوم جنگ و استحاله گفتمانی.. 89

‏4-4-1- فیلم سینمایی به نام پدر. 90

4-4-2- نتیجه گیری دهه سوم: 99

فصل پنجم. 102

نتیجه­گیری: 103

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

فهرست منابع: 110

 

فهرست جداول                                                                                   صفحه             
 
 
 
جدول شماره(1)……………………………………………………………………………….16
 
 
 
 
 
 

 

 

 


مقدمه:
هدف اصلی این پژوهش بررسی زمینه­های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جنگ و رابطه آن با سینما در سه دهه بعد از انقلاب است. نگارنده در این رساله، سه دوره­ی اصلی در بازنمایی فیلم جنگ را درطول سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­است. هر یک از این سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های  بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. محور اصلی در این پایان نامه توجه به دال­های مرکزی جنگ و بازنمایی آن در سینمای جنگ در طول سه دهه گذشته است. این رساله از نظر روش تحقیق و مبانی نظری مبتنی بر مطالعات فرهنگی و تحلیل­گفتمان-دیدگاه لاکلائو وموفه-می­باشد. بواقع رویکرد مطالعات فرهنگی نقشی شناختی برای هنر قائل است و از توجه صرف به مقوله زیبا شناختی فراتر می­رود و آن را در ارتباط با فهم ما از جهان هستی قرار می­دهد. در این پایان­نامه تنها یک گفتمان جنگ شناسایی می­شود که این گفتمان در طول سه دوره تغییر و تحول می­یابد. به زبانی دیگر سه گفتمان جنگ که هر یک خود را در تقابل با دیگری تعریف کند و جود ندارد، بلکه یک گفتمان مورد توجه قرار می­گیرد که چگونه در طول سه دهه تغییر می­یابد. نگارنده سه دوره­ی اصلی در گفتمان جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده است. هریک از سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد. بر همین اساس  در این تحقیق فیلم­های حاتمی­کیا انتخاب شده­اند. حاتمی­کیا را می­توان سینماگر جنگ شناخت که در هر سه دوره­ی ذکر شده حضور داشته است. در ادامه فصل بندی رساله را به شکل خلاصه شرح می­دهم.

در ابتدا سعی شد تا در هر دوره فیلم­های انتخاب شود که بتوان بر اساس آنها مفاهیم و دال­های اصلی این گفتمان مشخص شود. در دهه اول سه فیلم”دیده بان”،”مهاجر”و”هویت” مورد تحلیل قرارگرفته است. اکثر این فیلم­ها از سال 1365 به بعد ساخته شده بودند و به واقع این تاخیر چند ساله مهمترین عامل برای ظهور و شکل­گیری این گفتمان بود. این امر به این معنا نیست که این گفتمان تا سال 1365ساخت فیلم­های سینمایی شکل نگرفته بود، بلکه به این دلیل است که سینما به عنوان یک حوزه هنری، لوازم و ابزارهای خاص خود را دارد و این گفتمان چند سال طول کشید تا بتواند به این لوازم دست پیدا کند و از سینما به عنوان یک حوزه برای بازنمایی گفتمانی استفاده کند. گفتمان­های پیش از آن که درباره جنگ، فیلم ساخته بودند، عمدتا یا گفتمان­های ملی­گرایانه و میهن پرستانه­اند (مانند فیلم عقاب­ها) و یا از نظر ژانری بسیار شبیه به فیلم­های هالیوودی هستند که عمدتا اکشن هستند. اما گفتمان رسمی به خوبی توانست مرز مشخصی بین خود و سایر گفتمان­هایی که به نوعی به بازنمایی جنگ می­پرداختند، ترسیم کند.

اما در دهه دوم گفتمان جنگ تا حدود زیادی دچار تغییر و تحول می­شود. دهه اول که با پایان جنگ همراه است و گفتمان جنگ رسوب یافته است، در فیلمی مثل از “کرخه تا راین” ساخته می­شود که به نوع دیگری خود را در یک کشور اروپایی مثل آلمان می­یابد. این گفتمان به گمان حذف سایر رقبا در داخل، در خاج از کشور به دنبال نگاه خیره دیگری است و هویت خود را از طریق ساختن جعلی این نگاه بازسازی می­کند. اما در اویل این دهه است که با ورود سایر گفتمان­ها در عرصه بازنمایی ، و قدرت گرفتن گفتمان­های رقیب، این گفتمان هم دچار بحران می­شود. رویه قالب در این گفتمان دیگر نه طرد و انکار دیگری، بلکه تقابل با دیگری است. این امر متضمن حداقل بازنمایی دیگری است، هر چند این بازنمایی به شکل نابرابری صورت می­گیرد و در اغلب موارد این گفتمان خودی است که به جای گفتمان­های دیگری سخن می­گوید. با این وجود این گفتمان همانطور که در فیلم” آژانس شیشه­ایی” نشان داده­اند، دچار بحران می­شود و عمدتا سعی می­کند با استراتژی حذف موارد ناخالص از خود، گفتمان خود را تبرئه سازد. اما این شکل از تطهیر تا آنجا پیش می­رود که دیگر چیزی از این گفتمان باقی نمی­ماند. به همین دلیل مواجهه این گفتمان با به حاشیه راندن خودش به شکل مرثیه و در نهایت به صورت مالیخولیا خود را نشان می­دهد. به طور مثال در فیلم “آژانس شیشه­ای” عباس به ابژه­ایی تبدیل می­شود که در حال از دست رفتن است و نماد ارزش­هایی می­شود که در حال از دست رفتن است، ارزش­هایی که حتی وجود آنها نیز محل تردید است. این نوع نگاه به ابژه از دست رفته، با آرمانی کردن گذشته و پالودن تمام ناخالصی­ها از آن صورت می­گیرد. شیوه بازنمایی بدن در این دوره نیز با نوعی تناقض همراه است. از یک طرف بدن به نمادی برای مظلومیت و ازدست رفتن ارزش­ها تبدیل شده است و به مهمترین دال مورد ارجاع برای گفتمان رسمی تبدیل می­شود که تاکیدی بر بعد جسمانی بدن است و از طرف دیگر و همانطور که در دهه اول نیز نشان داده شد، بایستی بر بعد روحانی یا همان متا فیزیک رزمنده اشاره کند. به همین دلیل در این فیلم بدن رزمنده به شکلی زیبا شناختی بازنمایی می­شود.

در دهه سوم اما همه چیز تغییر می­کند و تقابل و تخاصم گفتمان به شکل تفاوت گفتمانی و درک دیگری همراه می­شود. فیلم دهه سوم که به” نام پدر” است بیش از هر چیز مربوط می­شود با رویارویی گفتمان کسانی که به جنگ رفته­اند و گفتمان نسل سوم جنگ. اما همانطور که گفته شد، گفتمان رسمی جنگ تا حدود زیادی دچار استحاله شده است و همه چیز در یک تفاوت فرهنگی و درک متقابل پیش می­رود. در گفتمان این دهه، بازنمایی بدن، وجه کاملا متقابلی با دهه اول پیدا می­کند و بر خلاف دهه اول که از بدن رزمنده بدن زدایی شده بود، بدن و سویه جسمانی آن به نمادی برای مقاومت تبدیل شده است. به همین خاطر بدن زخمی شده یک دانشجوی دختر به نمادی برای مخالفت و مقاومت در برابر جنگی تبدیل می­شود که به نظر می رسد بیش از حد طولانی شده است و انتظار می­رود که به فراموشی سپرده شود.

مفهوم دیگری که در ادامه به بحث گذاشته می­شود “استحاله”است. استحاله در این جا به معنای تغییر بنیادین در یک گفتمان نیست، بلکه تغییر تدریجی در مفاهیم و دال­های مرکزی است، به حدی که بتوان گفتمان دهه هفتاد را همان گفتمان دهه شصت دانست و گفتمان دهه هفتاد را نیز همان گفتمان دهه هشتاد. اگر این گفتمان را در روند تاریخی آن بازشناسی کنیم ممکن است گفتمان دهه هشتاد را گفتمانی متفاوت و یا حتی متقابل در برابر گفتمان دهه شصت دانست. از همین رو است که به عقیده من اتخاذ رویکردی تبارشناسانه برای تحلیل هر گفتمانی مشخص است. اینکه سر حد یک گفتمان چیست و یا به عبارت دیگر آیا می­توان منشاء خاصی برای یک گفتمان قائل شد و آن را شناسایی کرد­، اما می­توان به شناسایی این امر پرداخت که یک گفتمان از چه زمانی توانسته است هژمونی خود را تا حدی مسلط کند. از این رو گفتمان رسمی جنگ، بدون شک ریشه در دهه­های پیش از انقلاب نیز دارد، اما آنچه اهمیت دارد این موضع است که این گفتمان در دهه شصت تو انسته است با دستیابی به یک حوزه گفتمانی، یعنی سینما، گفتمان خود را به عنوان گفتمان مسلط در دهه اول- معرفی کند. موضوع مهم دیگر به گفتمان رسمی کشور در طول این سه دهه بازمی­گردد. به واقع هدف من از انتخاب ‏سینمای جنگ، پیگیری گفتمان­های مسلط جمهوری اسلامی در طول این سه دهه بوده است. نتیجه به دست آمده حرکت تاریخی گفتمان در مواجهه با سایر گفتمان ها از یک رویکرد تخاصمی به سمت تفاوت فرهنگی است.

در ادامه کمال تشکر از خانم دکتر مهری بهار  را دارم که اگر نبود راهنمایی ایشان انجام این رساله ممکن نبود.نظریاتشان چون چراغی راه دشوار این رساله را روشن و بار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ق.ظ ]




تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده :
به دلیل مزایای دیجیتال نسبت به آنولوگ دیتای مالتی مدیا عمدتا به صورت دیجیتال
می باشد و این مزایا در چندین دسته قابل تقسیم بندی هستند . اولا ایجاد دیتای مالتی
مدیای دیجیتال ساده تر و در مقابل خطاها ی ایجاد شده مقاوم تر می باشد . ویرایش
و اصلاح اطلاعات در این حالت نسبتا آسان تر انجام می پذیرد . ثانیا دیتای مالتی
مدیای دیجیتال تقریبا بدون  هیچ خطا و تداخلی درشبکه های کامپیوتر قابل دسترسی
و انتقال می باشد .ثالثا پردازش نرم افزاری دیتا در این حالت به جای پردازش سخت
افزاری موجب افزایش قابلیت شکل دهی مجدد اطلاعات سیستم ها می شود .
از طرف دیگر توزیع دیجیتال دیتای مالتی مدیا دارای چندین عیب نیز می باشد .دیتای
دیجیتال بدون هیچ گونه کاهش کیفیت و محتوا قابل کپی کردن می باشد . این ویژگی
مشکل بزرگی در زمینه مالکیت معنوی و حقوق کپی رایت مالکین می باشد .
واتر مارکتینگ یک راه حل برای حل مشکل ذکر شده می باشد که به عنوان جاسازی کردن
غیر قابل مشاهده دیتای دیجیتال در دیتای مالتی مدیای میزبان قابل توصیف است .
برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید />در این گزارش مشهورترین روش های واترمارکینگ و تشخیص واترمارکینگ ها و ویژگی
آنها رابررسی خواهیم کرد .
تعداد صفحه :71
قیمت : شش هزار تومان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ق.ظ ]




1-2-1- هدف کلی.. 9

1-2-2- اهداف اصلی.. 9

1-2-3- سوال های پژوهش…. 10

1-3- تعاریف متغیرها 10

1-3-1- تعاریف مفهومی متغیرها 10

1-3-1-1- ساختار سازمانی.. 10

1-3-1-2- ساختار تواناساز 11

1-3-1-3- ساختار بازدارنده 11

1-3-1-4- سازگاری.. 12

1-3-1-5- سازگاری عاطفی.. 12

1-3-1-6- سازگاری تحصیلی.. 13

1-3-1-7- سازگاری اجتماعی.. 13

1-3-1-8- سازگاری تعهد / دلبستگی.. 13

1-3-2- تعاریف عملیاتی.. 13

1-3-2-1- ساختار سازمانی.. 13

1-3-2-2- سازگاری.. 13

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش

2-1- مبانی نظری.. 15

2-1-1- ساختار سازمانی.. 15

2-1-1-1- کارکردهای ساختار 16

2-1-1-2- ابعاد ساختار سازمانی.. 17

2-1-1-3- انواع ساختار سازمانی.. 18

2-1-1-3-1- ساختار کارکردی.. 18

2-1-1-3-2- ساختار بخشی.. 18

2-1-1-3-3- ساختار ساده 19

2-1-1-3-4- ساختار ادهوکراسی.. 19

2-1-1-3-5- ساختار بوروکراسی ماشینی.. 19

2-1-1-3-6- ساختار بوروکراسی حرفه ای.. 20

2-1-1-3-7- ساختار ماتریسی.. 20

2-1-1-3-8- ساختار افقی.. 20

2-1-1-3-9- ساختار شبکه ای.. 21

2-1-1-3-10- ساختار ستاره ای.. 21

2-1-1-3-11- ساختار تارعنکبوتی.. 21

2-1-1-3-12- ساختار پارندی.. 22

2-1-1-3-13- ساختار خوشه ای.. 22

2-1-1-3-14- ساختار مجازی.. 22

2-1-1-3-15- ساختار وظیفه‌ای.. 23

2-1-1-3-16- ساختار ارگانیکی و  مکانیکی.. 23

2-1-1-3-17- ساختار تواناساز و بازدارنده 24

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

 

2-1-1-3-17-1- رسمیت تواناساز 24

2-1-1-3-17-2- رسمیت بازدارنده 25

2-1-1-3-17-3- تمرکز تواناساز 25

2-1-1-3-17-4- تمرکز بازدارنده 25

2-1-1-3-17-5- فرایند تواناساز 26

2-1-1-3-17-6- فرایند بازدارنده 26

2-1-1-3-17-7- زمینه تواناساز 26

2-1-1-3-17-8- زمینه بازدارنده 27

2-1-1-4- متغیرهای زمینه ای اثرگذار بر ساختار سازمانی.. 27

2-1-1-4-1- استراتژی و هدف… 28

2-1-1-4-2- محیط… 28

2-1-1-4-3- اندازه ی سازمان.. 28

2-1-1-4-4- سن سازمان.. 28

2-1-1-4-5- تکنولوژی.. 28

2-1-2- سازگاری.. 28

2-1-2-1-دیدگاه های نظری درباره ی سازگاری.. 30

2-1-2-2- فرایند سازگاری.. 33

2-1-2-3- سازگاری آموزشی در برابر سازگاری اجتماعی.. 34

2-1-2-4- انتقال و سازگاری.. 35

2-1-3- تاریخچه پژوهش…. 36

2-1-3-1-پژوهشهای خارجی.. 36

2-1-3-1-1-ساختار سازمانی.. 36

2-1-4- پژوهشهای داخلی.. 44

2-1-4-1- ساختار سازمانی.. 44

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

 

2-1-4-2- سازگاری.. 46

2-1-3- نتیجه گیری از مبانی نظری و تاریخچه پژوهش…. 48

 

فصل سوم: روش شناسی

3-1- مقدمه. 50

3-2- روش پژوهش…. 50

3-3- جامعه ی آماری.. 51

3-4- نمونه و روش نمونه گیری.. 51

3-5- ابزار پژوهش…. 53

3-5-1- پرسشنامه نوع ساختار سازمانی (ترک زاده و محترم، 1390) 53

3-5-2- پرسشنامه ی سازگاری (بیکر و سیرک، 1986) 54

3-6- روایی و پایایی پرسشنامه ها 55

3-6-1- روایی و پایایی پرسشنامه نوع ساختار سازمانی (ترک زاده و محترم، 1390) 55

3-6-2- روایی و پایایی پرسشنامه ی سازگاری (بیکر و سیرک، 1986) 56

3-8- روش جمع آوری اطلاعات… 56

3-8-1- روش تجزیه و تحلیل داده هادر پاسخ به سوالات جزئی پژوهش…. 57

 

فصل چهارم: یافته های پژوهش

4-1- مقدمه. 59

4-2- یافته های توصیفی.. 59

4-3-آمار استنباطی.. 60

جمع بندی.. 72

 

 

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

 

فصل پنجم: نتیجه گیری

مقدمه. 75

5-1- بحث و نتیجه گیری.. 75

5-1-1- بررسی نوع غالب ساختار سازمانی دانشکد ه های مهندسی دانشگاه شیراز 75

5-1-2- تعیین میزان سازگاری دانشجویان دانشکده های مهندسی دانشگاه شیراز 76

5-1-3- بررسی رابطه ی بین انواع ساختار سازمانی و انواع سازگاری دانشجویان  دانشکده های مهندسی دانشگاه شیراز 77

5-1-4- آیا انواع ساختارهای سازمانی پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری دانشجویان مهندسی می باشد؟ 78

5-2- نتیجه گیری نهایی.. 80

5-3- محدودیت ها 82

5-3-1- محدودیت های پژوهشی.. 82

5-3-2- محدودیت اجرایی.. 82

5-4- پیشنهادها 83

5-4-1- پیشنهادهای کاربردی.. 83

5-4-2- پیشنهادهای پژوهشی.. 84

 

منابع و مآخذ

منابع فارسی.. 85

منابع انگلیسی.. 89

 

فهرست جداول

 

 

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

جدول شماره ی (3-1): تعداد و درصد دانشجویان کارشناسی رشته های مختلف مهندسی دانشگاه شیراز 51

جدول شماره ی (3-2): تعداد و درصد پاسخ دهندگان به گویه ها بر حسب  ویژگی های جمعیت شناختی  52

جدول شماره (3-3): ابعاد، تعداد سوالات، شماره ی سوالات و روش نمره گذاری  پرسشنامه نوع ساختار سازمانی  53

جدول (3- 4): گویه‌های مربوط به هر یک از ابعاد نوع ساختار سازمانی.. 54

جدول شماره ی (3-5): ابعاد، تعداد سوالات، شماره ی سوالات و روش نمره گذاری  پرسشنامه‌ی سازگاری  54

جدول (3-6) : روایی و پایایی در پرسشنامه نوع ساختار سازمانی (ترک زاده و محترم،1390) 55

جدول شماره (3-7) روایی و پایایی در پرسشنامه ی سازگاری (بیکر و سیرک، 1986) 56

جدول شماره ی (4-1): میانگین و انحراف استاندارد نوع ساختار سازمانی دانشکده های مهندسی دانشگاه شیراز 59

جدول شماره ی (4-2): میانگین و انحراف استاندارد میزان سازگاری دانشجویان  دانشکده های مهندسی دانشگاه شیراز 60

جدول (4-3): مقایسه میزان توانمندسازی و بازدارندگی ساختار سازمانی دانشکده های  مهندسی دانشگاه شیراز 61

 

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

 

جدول شماره ی (4-4): مقایسه ی میزان سازگاری دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز با سطح کفایت قابل قبول (Q2) و سطح مطلوب (Q3) 63

جدول شماره ی (4-5): نتایج ضریب همبستگی متغیرهای تحقیق (ابعاد ساختار سازمانی و انواع سازگاری دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز) 65

جدول شماره ی (4-6): مقایسه ی میزان سازگاری دانشجویان دختر و پسر دانشکده های مهندسی  67

جدول شماره ی (4-7): مقایسه ی میزان سازگاری دانشجویان رشته های مختلف… 68

جدول شماره ی (4-8): مقایسه ی انواع ساختارهای سازمانی در پیش بینی سازگاری دانشجویان  رشته های مختلف مهندسی.. 69

 

 

فهرست شکل ها

عنوان                                                                                                                                                               صفحه

 

شکل شماره ی (2-1): مدل مفهومی رابطه ی بین نوع ساختار سازمانی
و سازگاری دانشجویان.. 48

شکل شماره ی (4-1): پیش بینی سازگاری دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز براساس ادراک آنان از  انواع ساختار سازمانی دانشگاه شیراز 71

 

فصل اول

 مقدمه

در جامعه ی کنونی دانشگاه ها از سازمان های مهم و موثر هستند و در فرآیند توسعه ی یک کشور به عنوان مراکزی تلقی می شوند که به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت می پردازند. از آنجا که دانشگاه نهادی متفکر، آگاه و نوآور در جامعه محسوب می شود، انتظار می رود که با انجام وظایف و رسالت های خود در سه زمینه آموزش، پژوهش و عرضه خدمات علمی و اجتماعی(بازرگان، فتح آبادی و عین اللهی، 1380) بتواند گام های موثرتری در تحقق آرمان های جامعه بردارد و همواره کشور را به سمت پیشرفت رهنمون سازد (نصر و حسینی،1384).

از آنجاکه دانشجویان اصلی ترین و گسترده ترین طیف اعضا و مشتریان دانشگاه ها هستند، می توان آنها را جزء معتبرترین عوامل جهت سنجش عناصر و موارد مرتبط با فرایند یاددهی- یادگیری، محسوب نمود. از طرفی چون دانشگاه ها برای حفظ بقای معنادار و توسعه پایدار خود می بایست که با محیط خود تعامل مطلوبی داشته باشند تا قادر به پاسخگویی مطلوب و منطبق با نیازهای محیطی باشند (ترک زاده، 1385)، دانشجویان وارد شده از محیط، بهترین عامل جهت انعکاس نیازهای محیطی در سیستم هستند. آن ها با انتقال از آموزش متوسطه به دانشگاه مرحله ی انتقالی در رشد جوانی خود را که در آستانه ی ورود به دنیای بزرگسالی هستند،‌ سپری می کنند. دوره ی جدید با آزادی های بیشتر، چالش های تحصیلی، مسئولیت ها و انتظارات متفاوت از دوره های پیشین متمایز می شود. طی این دوره دانشجویان چالش های اجتماعی (مانند دوری از خانواده) و شناختی (مانند ضرورت انجام موفقیت آمیز تکالیف تحصیلی) متعددی را تجربه می کنند که ممکن است با آشفتگی های هیجانی، مانند احساس تنهایی، غم غربت، حالت افسردگی و حتی افزایش مصرف مواد مخدر همراه باشد (لوبکر و اتزل[1]، 2007).

در این دوره جوانان تلاش می کنند تا به خودمختاری و استقلال بیشتر دست یابند تا بتوانند نقش های بزرگسالی را بپذیرند؛ روابط دوستانه و صمیمانه ی جدیدی شکل می گیرد و جوانان حس هویت خود را تحکیم یا بازسازماندهی می کنند (بروکس و دوبویس[2]، 1995). براین اساس، تکالیف تحصیلی، شخصی و اجتماعی متفاوت موجب می شود تا سازگاری با دانشگاه و الزامات آن، از مسایل اساسی و اصلی دانشجویان به شمار آید (لانتینر و ویندهام[3]، 2004). از جمله عواملی که بر سازگاری دانشجویان موثر است، ساختار سازمان و به عبارتی ساختار دانشگاه می باشد. ساختار از جمله عوامل بنیادی در عملکرد سازمان است. ساختار سازمان مکانیزمی است که بر اساس آن، تعاملات افراد در زمان و مکان تنظیم می گردد. این مکانیزم، ارتباطات و فعالیت های افراد را در سازمان شکل می بخشد، سازمان را به سمت فرصت های محیطی سوق داده و گاهی هم از آن باز می دارد (هارگریویست[4]، 2001). ساختار نشان دهنده استراتژی سازمانی است(دفت، 1389).

با توجه به ویژگی های محتوایی و کارکردی ساختار و تاثیرات قابل ملاحظه ای که بر سازمان دارد و با مطالعه و شناخت هر چه بیشتر آن می توان مسیر توسعه ی سازمان را هموار تر نمود. سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه، یکی از بهترین مواردی است که می توان با بررسی آن از تاثیرات ساختار سازمان آگاه شد.

 

1-1- بیان مساله

 

دانشگاه یک سازمان زنده است (مورن[5]، 1388). از ویژگی های بارز آن می توان به وجود انسانها وشاخصه های انسانی (مورگان[6]، 1997) و روابط متقابل آنها با محیط خود (مورن، 1388) اشاره کرد. در یک سازمان زنده مانند دانشگاه که اساتید، دانشجویان و کارکنان مهمترین عوامل تشکیل دهنده آن هستند، توجه به پویایی های انسانی و اجتماعی و تلاش در جهت بهبود فعالیت های افراد، تاثیر بسزایی در رشد و توسعه سازمان و افزایش توان پاسخگویی آن به محیط دارد. در این میان دانشجویان به عنوان یکی از مهم ترین پتانسیل های پویای سیستم که دارای ماهیت چندگانه در آن نیز می باشند، بیشترین توجه را به خود جلب نموده اند. در این سیستم دانشجویان هم به عنوان مشتری، هم به عنوان عضو سازمان و هم به عنوان درونداد و برونداد سیستم، به ایفای نقش می پردازند. جایگاه ویژه دانشجویان به عنوان یکی از اجزا و ارکان اصلی دانشگاه موجب شده تا جهت تدوین هرگونه برنامه ریزی و ساختاربندی در دانشگاه نیازها، اهداف و خواسته های آنان، مورد توجه قرار گیرد. این امر در ارائه خدمات آموزشی، پژوهشی و رفاهی دانشگاه به دانشجویان قابل مشاهده می باشد (فرودی، 1391).

اگر بپذیریم که هدف اصلی آموزش عالی پیشرفت دانش به منظور ایجاد جامعه ای بهتر است، دانشگاه ها باید پاسخگوی نیازهای متقاضیان و استفاده کنندگان از این نهاد آموزشی باشند (مدهوشی، زالی، نجیمی، 1388). دانشگاه به منظور عملکرد بهتر در محیط رقابتی و نیز جهانی عمل کردن، باید دانشجویان را به دید مشتری بنگرد و برنامه های خود را با نیازها و خواسته های آنان هماهنگ کند (وِرنِر[7]، لوک[8]، 2004).دانشجویان از تعامل بیشتری با نظام آموزشی برخوردارند و بخش ادغام شده در فرایند آموزش می باشند. آنها کسانی هستند که در این فرایند، دانش و مهارت دریافت می کنند و آن را با خود به محیط های کاری می برند. بنابراین درک و برآورده ساختن انتظارات دانشجویان یا فراتر رفتن از آن، برای دانشگاه بسیار مهم است (وارن[9]، 2002).

از عوامل موثر و بنیادی در عملکرد سازمان، ساختار سازمان است. ساختار، صحنه عملیات سازمان است (هال[10]، 2002). ساختار، نشان دهنده ترکیب کلی روابط اجزاء سازمان است و اساس و اصولی را که افراد در تعامل با یکدیگر و در راستای وظایف شغلی خود در سازمان باید به کار گیرند را تبیین می نماید (زیمس[11]، 2002). پویایی های محیطی بر ساختار سازمان نیز اثر گذارند. نوع ساختار سازمان متناسب با شرایط محیطی شکل می گیرد و خود صحنه عملیات و عملکرد سازمانی شود و بواسطه ویژگی های محتوایی، ابعادی و محیطی خود تاثیر قابل ملاحظه ای بر توسعه سازمان می گذارد. تمام فعالیت های سازمان مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر ساختار است (مورن،1388)، فعالیت های سازمان هم ساختار را تحت تاثیر خود قرار می دهند. به عبارتی ساختار در یک زمان هم خالق است و هم مخلوق (ران سان، هینینگز و گرینوود،1980). ساختار در همه زمانها ثابت نمی ماند؛ نه تنها امور سازمان را شکل می دهد بلکه امور سازمان هم شکل ساختار را تغییر می دهد (هال، 2002) و این تغییرات به دلیل پویایی محیطی پیوسته ادامه دارد.

طبق تحقیقات هوی و سویتلند[12] (2000 و 2001) سازمان های آموزشی دارای ساختار بورورکراتیکی هستند که بر اساس نحوه کاربرد دو عنصر رسمیت و تمرکز در سازمان، دو نوع ساختار ” تواناساز[13] و بازدارنده[14]” برای آنها می توان در نظر گرفت. در واقع این نوع از ساختار بوروکراتیک همانند یک زنجیره ای است که در یک سر آن توانمندی کامل و در سر دیگر آن بازدارندگی کامل وجود دارد. هوی و میسکل (2005 و 2008) با گسترش تحقیقات خود در این نوع از ساختار، چهار عنصر برای آن درنظر گرفتند.آنها علاوه بر ابعاد رسمیت و تمرکز، ابعاد فرایند و زمینه را هم به آن اضافه نمودند.

در ساختار بوروکراتیکِ تواناساز قوانین در ابعاد رسمیت، تمرکز، فرایند و زمینه دارای خصوصیات انعطاف پذیری و پویایی هستند و رهبری سازمان در جهت ایجاد و گسترش روحیه همکاری بین افراد به اجرای قوانین می پردازد. در مقابل در ساختار بوروکراتیکِ بازدارنده این قوانین بسیار خشک و به گونه ای استبدادی اجرا می گردند؛ بی اعتمادی و عدم صداقت در کار به وضوح دیده می شود و رهبری سازمان به کنترل شدید در اجرای قوانین می پردازد. هر سازمان آموزشی بسته به عملکرد خویش و در ارتباط با محیط خو در جایی از این طیف قرار دارد. بر این اساس قالب الگوی روابط سیستم شکل می گیرد به طوری که در تمام قسمتهای درونداد، فرایند و برونداد سیستم تسری می یابد و به نوعی قابل مشاهده است (فرودی، 1391).

از نظر هال (2002) ساختار سازمانی سه وظیفه اصلی بر عهده دارد: 1) ساختار سازمان باید در خروجی یا بازده سازمان و در نیل سازمان به اهدافش نقش داشته باشد. 2) ساختار سازمان باید در به حداقل رساندن یا در نهایت هماهنگی نقش افراد مختلف در سازمان موثر باشد تا هر فرد بر اساس نظر و سلیقه شخصی اقدام نکند، بلکه در چارچوب اهداف سازمانی گام بردارد. 3) ساختار سازمانی سببمی گردد تا کارکنان با شرایط تدوین شده سازمان خود را منطبق سازند. با توجه به این نکته ها تعیین راهبردهای لازم جهت پژوهش در خروجی سازمان منوط به نوع زمینه ای است که ساختار در سازمان ایجاد می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:31:00 ق.ظ ]