کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



 



بخش اول: کلیات تدلیس…………………………………………………………………………………………….. 12

فصل دوم: کلیات تدلیس…………………………………………………………………………………………….. 13

مبحث اول کلیات تدلیس……………………………………………………………………………………………. 14

گفتار اول ماهیت و قلمرو سوء عرضه در حقوق انگلیس…………………………………………

بخش اول: کلیات تدلیس…………………………………………………………………………………………….. 12

فصل دوم: کلیات تدلیس…………………………………………………………………………………………….. 13

مبحث اول کلیات تدلیس……………………………………………………………………………………………. 14

گفتار اول ماهیت و قلمرو سوء عرضه در حقوق انگلیس…………………………………………………….. 14

گفتار دوم سوءعرضه قابل تعقیب در حقوق انگلیس………………………………………………………….. 18

گفتار سوم تعریف تدلیس و انواع آن …………………………………………………………………………….. 25

گفتار چهارم قلمرو تدلیس …………………………………………………………………………………………. 27

مبحث دوم اقسام تدلیس ……………………………………………………………………………………………. 28

گفتار اول تدلیس اصلی و تدلیس فرعی ………………………………………………………………………… 28

گفتار دوم اظهار خلاف واقع……………………………………………………………………………………….. 30

فصل سوم: تدلیس و نهادهای مشابه………………………………………………………………………………. 33

مبحث اول تدلیس و نهادهای مشابه ……………………………………………………………………………… 34

گفتار اول تدلیس و نظریه اشتباه……………………………………………………………………………………. 34

گفتار دوم تدلیس و قاعده غرور……………………………………………………………………………………. 36

گفتار سوم تدلیس و خیار عیب…………………………………………………………………………………….. 37

گفتار چهارم تدلیس و خیار غبن…………………………………………………………………………………… 38

گفتار پنجم تدلیس و خیار تخلف از شرط صفت………………………………………………………………. 39

بخش دوم: سوء عرضه متقلبانه و غیر متقلبانه ………………………………………………………………….. 41

فصل اول: انواع سوء عرضه…………………………………………………………………………………………. 42

مبحث اول: تاثیر سوءعرضه متقلبانه در حقوق انگلیس………………………………………………………… 43

گفتار اول: اثر تقلّب…………………………………………………………………………………………………… 46

گفتار دوم: زمان سوءعرضه متقلبانه………………………………………………………………………………… 47

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

مبحث دوم: تاثیر سوءعرضه غیر متقلبانه در حقوق انگلیس………………………………………………….. 48

گفتار اول: سوءعرضه ناشی از تسامح……………………………………………………………………………… 48

گفتار دوم: مسئولیت قهری سوء عرضه ناشی از تسامح……………………………………………………….. 49

گفتار سوم: محدودیت وظیفه مراقبت46……………………………………………………………………………… 51

گفتار چهارم: سوء عرضه ناشی از تسامح و بی احتیاطی به موجب قانون سوء عرضه سال 1967……….. 52

گفتار پنجم: سوءعرضه معصومانه یا غیر متقلبانه …………………………………………………………………….. 53

مبحث سوم: افشا نکردن در حقوق انگلیس…………………………………………………………………………… 56

گفتار اول: سکوت و کتمان……………………………………………………………………………………………….. 56

گفتار دوم: سوء عرضه و معافیت از مسئولیت در حقوق انگلیس………………………………………………… 59

گفتار سوم: مسئولیت در شبه جرم و قرار داد…………………………………………………………………………. 61

گفتار چهارم: فسخ قرار داد در حقوق انگلیس……………………………………………………………………….. 63

مبحث چهارم: خسارات در حقوق انگلیس……………………………………………………………………………. 65

گفتار اول: دعوای اخذ خسارت در مورد فریب……………………………………………………………………… 66

گفتار دوم: خسارات برای اظهار ناشی از تسامح براساس کامن لو……………………………………………….. 68

گفتار سوم: سوء عرضه معصومانه و جبران خسارات آن در کامن لو…………………………………………….. 70

گفتار چهارم: جبران خسارت برای سوء عرضه معصومانه بر اساس قانون سوء عرضه سال 1967………. 71

گفتار پنجم: غرامت…………………………………………………………………………………………………………. 72

گفتار ششم شرایط تدلیس………………………………………………………………………………………………… 73

فصل دوم: عملیات فریبنده مدلس ……………………………………………………………………………………… 75

مبحث اول: عنصر مادی تدلیس………………………………………………………………………………………….. 76

گفتار اول: تدلیس قولی (گفتار کاذبانه) ……………………………………………………………………………….. 77

گفتار دوم: تدلیس فعلی (اعمال متقلبانه) ……………………………………………………………………………… 78

گفتار سوم: تدلیس سلبی (سکوت عمدی) ……………………………………………………………………………. 79

مبحث دوم: عنصر روانی تدلیس………………………………………………………………………………………… 81

مبحث سوم: فریب خوردن مدلس………………………………………………………………………………………. 83

گفتار اول: تاثیر تدلیس در وضع روانی مدلس……………………………………………………………………….. 84

گفتار دوم: تاثیر گذاری در وضع دارائی مدلس. …………………………………………………………………….. 84

بخش سوم: آثار حقوقی تدلیس …………………………………………………………………………………………. 86

فصل اول: آثار حقوقی تدلیس……………………………………………………………………………………………. 87

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………….. 88

مبحث اول: ضمانت اجرای تدلیس……………………………………………………………………………………… 88

مبحث دوم: تدلیس در انعقاد قراردادهای الکترونیکی و تدلیس در نکاح………………………………………. 92

گفتار اول: بررسی تطبیقی تدلیس و آثار آن در انعقاد قراردادهای سنتی………………………………………… 93

گفتار دوم: ظهور تدلیس در قراردادهای الکترونیکی………………………………………………………………… 94

مبحث سوم: تدلیس در نکاح……………………………………………………………………………………………… 95

فصل دوم: حسن نیت و قاعده تدلیس…………………………………………………………………………………. 98

مبحث اول: نقش حسن نیت در تدلیس……………………………………………………………………………….. 99

مبحث دوم: تدلیس ثالث………………………………………………………………………………………………… 100

مبحث سوم: حسن نیت و تدلیس ثالث (نَجش) ………………………………………………………………….. 103

گفتار اول: نقش حسن نیت در نجش………………………………………………………………………………… 106

نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 107

منابع…………………………………………………………………………………………………………………………. 116

چکیده

 بنا به ماده 396 قانون مدنی ایران  تدلیس عبارت است ازعملیاتی كه موجب فریب طرف دیگر معامله شود، که البته در حقوق انگلیس تعریف منصوص قانونی از تدلیس در دست نیست، بنا به آنچه از رویه قضایی الزام آور برمی آید تدلیس كه خود در حیطه نظریه وسیعتر سو عرضه در می آید، هنگامی بنا بقواعد كامن لا صورت می پذیرد كه در قلمرو مسئولیت مدنی واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد. بحث تدلیس از جمله مواردی است که می تواند در مسیر قراردادهای گوناگون محقق شود، به همین دلیل بررسی آثار و احکام حقوقی حاکم بر آن در نظام های حقوقی گوناگون بسیار مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف برسی و مطالعه تطبیقی تدلیس در نظام حقوقی ایران و انگلستان به دنبال مشخص نمودن موارد مشترک و متضاد در دو نظام حقوقی است. مطرح شدن مصادیق مختلف از تدلیس و اعمال قواعد متفاوت در قبال موارد پیش آمده، انگیره اصلی جهت انجام این مطالعه می باشد. این بررسی دو نظامه، علی رغم وجود اختلاف در مفاهیم، شیوه های تقسیم بندی هر سیستم و رویه های قضایی، در تلاش است تا با استفاده از مطالعات حقوق تطبیقی و بررسی جامع در سیستم های حقوقی مورد بحث موارد مختلف در قانون دو کشور را تبیین نموده و شیوه اتخاذ شده در قانون مدنی را مورد تامل و کاوش دوباره قرار دهد. این کار به معنای تائید یک نظام حقوقی و رد دیگری نمی باشد و تنها با هدف مقایسه و تبیین انجام می گیرد. در انتها نقطه نظرات و پیشنهادات ارائه خواهند شد.

کلمات کلیدی: تدلیس، نظام حقوقی ایران، نظام حقوقی انگلستان،

 فصل اول:

 کلیات تحقیق

 1-1 مقدمه:

 بنا به ماده 396 قانون مدنی ایران  تدلیس عبارت است ازعملیاتی كه موجب فریب طرف دیگر معامله شود، که البته این تعریف نیز ناقص است زیرا مواردی از قبیل منظور از عملیات و نیز ضابطه تحقق فریب را به روشنی بیان نمی دارد. درحقوق فرانسه قانون مدنی 1804 تدلیس را مستقیماً تعریف نمی كند ولی ماده 1116 بطور ضمنی تعریفی اگر چه ناقص از آن بدست می دهد بنا به آنچه از این ماده استنباط می شودتدلیسی كه از لحاظ حقوقی موثر باشد هنگامی تحقق می پذیرد كه یكی از طرفین عقد عملیات متقلبانه ای انجام دهد كه واضح باشد اگر اینگونه عملیات نمی بود طرف دیگر عقد را منعقد نمی ساخت. این ماده رابطه بین تدلیس و اشتباه را بروشنی نشان می دهد زیرا رضای مدلس, مانند رضای مشتبه ناشی از تصور غلط است منتهی تصور غلطی كه برخلاف مورد اشتباه شخصی نیست و از عمل دیگر حاصل می شود.در حقوق انگلیس تعریف منصوص قانونی از تدلیس در دست نیست. بنا به آنچه از رویه قضایی الزام آور برمی آید تدلیس كه خود در حیطه نظریه وسیعتر سو عرضه در می آید، هنگامی بنا بقواعد كامن لا صورت می پذیرد كه در قلمرو مسئولیت مدنی واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد این شرایط كه بعداً در زیر عناصر مادی و روانی تدلیس به تفصیل بیان خواهد در اصل ناظر بركذب خواه در گفتار یا رفتار هنگامی سبب تدلیس می شود كه مربوط به واقعیت موضوعی و خارجی و برای فریب طرف دیگر وباین قصد باشد كه طرف دیگر طبق آن عمل كند و از طرف دیگر نیز در واقع طبق آن عمل كند و در نتیجه زیان ببیند. در حقوق اسلامی به علت پراكندگی موارد تدلیس و خدعه, دشوار بتوان در آغاز تعریف جامعی از تدلیس عرضه كرد و چنانكه خواهیم دید شاید دشوار بتوان جز از راه بعضی اصول كلی كه در پیش ذكر كرده ایم رابطه مشتركی بین مواد مختلف یافت درنوشته های فقها خواه سنت و خواه شیعه تدلیس مدنی بیشتر به خیار عیب و گاه به مفهوم غبن نزدیك می شود و گاه فاقد ضمانت اجرای حقوقی است. آنچه که در اینجا اهمیت می یابد این است که تاثیر حقوق انگلیس بسیار گسترده است، به طوری که 70 درصد کشورهای جهان، از جمله بعضی از کشورهای اسلامی را شامل می شود. تمام پرونده های مهم و عمده که در دادگاه های این کشورها مورد رسیدگی قرار می گیرند در گزارش های حقوقی منتشر می شوند و در نتیجه دادگاهها دیگر متعاقبا می توانند به آسانی به این آرا مراجعه کنند. اما موارد بس متعددی وجود دارد که این قوانین با ورود به کشورهای مورد نظر تغییر یافته و به گونه ای دیگر در رویه های قضائی تفسیر و اجرا می شوند. حتی ممکن است که در حقوق انگلیس هم در یک موضوع خاص، نظریه های متفاوتی باشد، اما این مشکل، زمانی که اکثر قضات بر نظر معینی متفق شوند یا دادگاه بالاتر نظر یا تصمیم دادگاه پائین تر را رد کند به آسانی حل می شود.ولی در فقه اینگونه نیست. با استناد به مواردی از این قبیل می توان به اهمیت مطالعات تطبیقی در حقوق پی برد. هدف از این کار نفی و یا به نقد کشاندن مسئله ای در قوانین حقوقی نیست بلکه هدف فراهم نمودن زمینه ای برای آشنائی بیشتر در جهت آگاهی رسانی و مقایسه دلایل و پیش زمینه ها و استدلالات موجود در قوانین حقوقی می باشد. روش و سازمان تحقیق حاضر در ادامه به صورتی یکسان نیست ولی قالبا به گونه ای طراحی شده است که پس از بیان موضوعی در حقوق ایران، موضوع مورد نظر در حقوق انگلستان نیز مورد بحث قرار گیرد و جهت روشن تر شده موضوع از منظر تطبیقی چندین پرونده انگلیسی نیز مورد بررسی قرار گیرد.

1-2 بیان مسئله

    در هر قرارداد معتبری که بین دو یا چند نفر منعقد می گردد دو طرف عقد تعهدات متقابلی را می پذیرد به عبارت دیگر می توان  اینگونه گفت که با امضای  قراداد توسط طرفین  قرارداد از آثار حقوقی برخوردار می گردد. به موجب قانون قرارداد پیمانی است که بین دو طرف یعنی مدیون و داین منعقد می گردد و به موجب آن منافعی برای دو طرف محفوظ است. یکی از مواردی که با بسیاری از قراردادها همراه می گردد مسئله فریب دادن طرف قرارداد از جانب یکی ازطرفین است. در حقوق اسلامی مسئله تدریس در قرار دادها تحت عناوین مختلف و ضمن مصادیق پراکنده ای چون تعدیه، غش الخفی،  تدلیس الاشطه، تدلیس در نکاح، خدعه و خدیعه، بیوع الامانات مورد بحث قرار گرفته است. لذا با توجه به گستردگی مفاهیم و کاربرد ارائه مبحث در قالب نظمی جدید و قابل ارائه به خوبی احساس می گردد.  از سوی دیگر در حقوق موضوعه ما با توجه به عنوان خیار تدلیس در قانون مدنی  به نظر می رسد که قانونگذار ، صرفاً ملهم از فقه اسلامی است در حالیکه به واسطه بررسی موضوع به صورت گسترده تر و مقایسه و تطبیق با حقوق سایر کشورها مانند فرانسه که ماخد اصلی قانون مدنی ما در این زمینه است، اختلافات هویدا شده و به نظر خلاف آن ثابت می گردد.

تعریف تدلیس: دست یازیدن به اعمالی که موجب فریب طرف معامله و در نتیجه اضرار مالی او باشد را تدلیس گویند. به عبارتی دیگر به معنی فریب دادن و پنهان کردن واقعیت است[1]. پس بر این اساس پوشاندن عیب کالائی مانند ساختمان جهت فروختن آن به خریداران نوعی تدلیس محسوب می شود. پس تتقلب و ریا لازمه تدلیس است و شخصی بدون در نظر گرفتن شرافت و درستکاری از اعتماد طرف معامله استفاده کرده و وی را فریب می دهد به همین جهت تدلیس در قرار داد با کلاهبرداری به مفهوم جزائی آن قرابت معنایی دارد[2].

در حقوق ایران 1 قانون مدنی در فصل بیع به موجب ماده 396 تدلیس را در زمره خیارات می آورد و سه ماده از 438 تا 440 به آن اختصاص می یابد. در ماده 746 به صراحت بیان شده است که تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است. بر اساس ماده 438 قانون مدنی ایران تدلیس عبارتست از  عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود هرچند که در اینجا منظور از عملیات مشخص نیست. آنچه که دانشمندان ایرانی مطرح کرده اند این است که تدلیس خارج از حیطه قصد و رضا می باشد و همچنان که تقسیم بندی قانون مدنی ایجاب می کند و در فقه و شیوه معمول می باشد از آن ضمن خیارات بحث می شود[3].  عده ای از نویسندگان فرانسوی تدلیس را به تدلیس اصلی و فرعی تقسیم کرده اند. تدلیس در صورتی فرعی است که در اصل مطالعه موثر نباشد و صرفاً شرایط فرعی نامتناسبی را به طرف قرارداد تحمیل  کند و به عبارت دیگر تدلیسی را که عضو تعیین کننده رضا باشد اصطلاحاً تدلیس اصلی می گویند. چرا که فرض بر این است که در علت اصلی عقد اثر می گذارد و در مقابل آن تدلیس فرعی قراردارد که نه درعلت اصلی عقد بلکه در شرایط فرعی و ثانویه آن موثر باشد[4]. این موضوع انگیزه ای شد تا موضوع فوق از منظر تطبیقی بین قانون ایران و انگلستان مورد مطالعه قرار گیرد. در سیستم حقوق انگلیس تدلیس جزئی از نظریه وسیع اظهار خلاف واقع[5] با اقسام و شرایط خاص خود می باشد که در برخی موارد مشابه  دیگر نظام های تحت بررسی و در موارد دیگر با اقسام و شرایط خاص خود می باشد که هر مورد ضمن بررسی تطبیق حاضر در مکان مناسب آن مطرح خواهد شد. خصوصاً به قوانین مختلفی که در این زمینه تدوین شده است و وجوه متمایز مفهوم و احکام تدلیس در کامن لاو انصاف اشاره خواهد شد.

در ارتباط با تدلیس و جایگاه آن در حقوق انگلستان همانطور که قبلاً اشاره شد تدلیس به صورت جزئی  از نظریه وسیع اظهار خلاف واقع تبعیت می نماید که در تعریف آن گفته اند (اظهار خلاف واقع): “اخلال فریبنده ای است که در خلال مذاکراتی که منجر به انعقاد قرارداد می شود مطرح شده است که ممکن است بصورت شرط قراردادی باشد یا به صورت شرط فرعی در آن مطرح شود مشروط به اینکه طرفی که ان اظهار را بیان می کند صحت آن را تضمین نماید و اظهارات مذکور در تمایل طرف مقابل نسبت به انعقاد قرارداد تاثیر بگذارد هرچند که ممکن است هیچ گاه از طرفین معامله چنین قصدی را نداشته باشند که اظهارات مذکور اثر قرادادی داشته باشد[6]“. بر اساس رویه قضایای الزام آور تدلیس هنگامی بنابه قواعد کامن لا تحقق می یابد که در قلمرو و مسئولیت مدنی، واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد. این شرایط که بعداض تحت عنوان عناصر مادی و روانی تدلیس به تفصیل بیان خواهد شد[7]. اصل ناظر به کذب در گفتار است ولی در اینجا به طور  اجمال می توان گفت که کذب – اعم از کذب گفتار یا رفتار هنگامی سبب تدلیس می شود که مربوط به واقعیت خارجی و برای فریب طرف دیگر و به این قصد باشد که طرف دیگر نیز در واقع طبق آن عمل کند و زیان ببیند[8]. با توجه به وجود عنصر تقلیب و یا تدلیس و سو استفاده مدلس از اعتماد طرف دیگرمعامله  در جهت فریفتن او میان این نوع تدلیس (تدلیس مدنی[9]) و کلاهبرداری (تدلیس جزائی[10]) قرابت و مشابهت وجود دارد منتهی این قرابت و نزدیکی نبایستی باعث ایجاد اختلاط این دو مفهوم با یکدیگر گردد. البته هر نوع دروغ و گزافه ای نباید تدلیس شمرد.  مثلا در تبلیغ های تجاری از این قبیل گزافه هابسیار دیده می شود و هر فروشنده ای می کشود تا کالای خود را مرغوب جلوه دهد.

اثر عمل در اراده از اهمیت بالا برخوردارست بر همین اساس اکثر قوانین کنونی تدلیس را در کنار اشتباه و از جمله عیوب  اراده شمرده اند در حالیکه در قانون مدنی ، تدلیس در زمره خیارات آمده است و به زیان دیده حق فسخ قراداد را می دهد. بدین معنا که تدلیس از جمله عیوب اراده به شمار نمی رود و یا به بیان دیگر تصور نادرستی که در نتیجه حیله و فریبکاری طرف معامله در ذهن دیگری بوجود می آید در نفوذ  عقد اثری ندارد. بنابراین  تدلیس در انگیزه اصلی یا علت عمده عقد که از آن به تدلیس جوهره یا اصلی یاد شده است سبب بطلان است نه خیار فسخ. تدلیس اصطلاحی است ودر وصفی انجام می شود که هر چند در شمار انگیزه های تراضی آمده است. و لکن عمده عقد نیست. این اشتباه در صورتیکه بدون دخالت طرف قرارداد حاصل شود جز در موارد غبن فاحش، هیچ اثری در التزام نداشت ولی در فرض های ما که نیرنگ است و مدلس آن را القا کرده است خیار فسخ ایجاد می نماید[11].

شرایط تدلیس: با توجه به تعریفی که در ابتدا از تدلیس (م 438 ق.م) ارائه شده است می توان دریافت که به منظور تحقق تدلیس ارکان و ظاریطی بایستی وجود داشته باشد.

………….. 14

گفتار دوم سوءعرضه قابل تعقیب در حقوق انگلیس………………………………………………………….. 18

گفتار سوم تعریف تدلیس و انواع آن …………………………………………………………………………….. 25

گفتار چهارم قلمرو تدلیس …………………………………………………………………………………………. 27

مبحث دوم اقسام تدلیس ……………………………………………………………………………………………. 28

گفتار اول تدلیس اصلی و تدلیس فرعی ………………………………………………………………………… 28

گفتار دوم اظهار خلاف واقع……………………………………………………………………………………….. 30

فصل سوم: تدلیس و نهادهای مشابه………………………………………………………………………………. 33

مبحث اول تدلیس و نهادهای مشابه ……………………………………………………………………………… 34

گفتار اول تدلیس و نظریه اشتباه……………………………………………………………………………………. 34

گفتار دوم تدلیس و قاعده غرور……………………………………………………………………………………. 36

گفتار سوم تدلیس و خیار عیب…………………………………………………………………………………….. 37

گفتار چهارم تدلیس و خیار غبن…………………………………………………………………………………… 38

گفتار پنجم تدلیس و خیار تخلف از شرط صفت………………………………………………………………. 39

بخش دوم: سوء عرضه متقلبانه و غیر متقلبانه ………………………………………………………………….. 41

فصل اول: انواع سوء عرضه…………………………………………………………………………………………. 42

مبحث اول: تاثیر سوءعرضه متقلبانه در حقوق انگلیس………………………………………………………… 43

گفتار اول: اثر تقلّب…………………………………………………………………………………………………… 46

گفتار دوم: زمان سوءعرضه متقلبانه………………………………………………………………………………… 47

مبحث دوم: تاثیر سوءعرضه غیر متقلبانه در حقوق انگلیس………………………………………………….. 48

گفتار اول: سوءعرضه ناشی از تسامح……………………………………………………………………………… 48

گفتار دوم: مسئولیت قهری سوء عرضه ناشی از تسامح……………………………………………………….. 49

گفتار سوم: محدودیت وظیفه مراقبت46……………………………………………………………………………… 51

گفتار چهارم: سوء عرضه ناشی از تسامح و بی احتیاطی به موجب قانون سوء عرضه سال 1967……….. 52

گفتار پنجم: سوءعرضه معصومانه یا غیر متقلبانه …………………………………………………………………….. 53

مبحث سوم: افشا نکردن در حقوق انگلیس…………………………………………………………………………… 56

گفتار اول: سکوت و کتمان……………………………………………………………………………………………….. 56

گفتار دوم: سوء عرضه و معافیت از مسئولیت در حقوق انگلیس………………………………………………… 59

گفتار سوم: مسئولیت در شبه جرم و قرار داد…………………………………………………………………………. 61

گفتار چهارم: فسخ قرار داد در حقوق انگلیس……………………………………………………………………….. 63

مبحث چهارم: خسارات در حقوق انگلیس……………………………………………………………………………. 65

گفتار اول: دعوای اخذ خسارت در مورد فریب……………………………………………………………………… 66

گفتار دوم: خسارات برای اظهار ناشی از تسامح براساس کامن لو……………………………………………….. 68

گفتار سوم: سوء عرضه معصومانه و جبران خسارات آن در کامن لو…………………………………………….. 70

گفتار چهارم: جبران خسارت برای سوء عرضه معصومانه بر اساس قانون سوء عرضه سال 1967………. 71

گفتار پنجم: غرامت…………………………………………………………………………………………………………. 72

گفتار ششم شرایط تدلیس………………………………………………………………………………………………… 73

فصل دوم: عملیات فریبنده مدلس ……………………………………………………………………………………… 75

مبحث اول: عنصر مادی تدلیس………………………………………………………………………………………….. 76

گفتار اول: تدلیس قولی (گفتار کاذبانه) ……………………………………………………………………………….. 77

گفتار دوم: تدلیس فعلی (اعمال متقلبانه) ……………………………………………………………………………… 78

گفتار سوم: تدلیس سلبی (سکوت عمدی) ……………………………………………………………………………. 79

مبحث دوم: عنصر روانی تدلیس………………………………………………………………………………………… 81

مبحث سوم: فریب خوردن مدلس………………………………………………………………………………………. 83

گفتار اول: تاثیر تدلیس در وضع روانی مدلس……………………………………………………………………….. 84

گفتار دوم: تاثیر گذاری در وضع دارائی مدلس. …………………………………………………………………….. 84

بخش سوم: آثار حقوقی تدلیس …………………………………………………………………………………………. 86

فصل اول: آثار حقوقی تدلیس……………………………………………………………………………………………. 87

مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………….. 88

مبحث اول: ضمانت اجرای تدلیس……………………………………………………………………………………… 88

مبحث دوم: تدلیس در انعقاد قراردادهای الکترونیکی و تدلیس در نکاح………………………………………. 92

گفتار اول: بررسی تطبیقی تدلیس و آثار آن در انعقاد قراردادهای سنتی………………………………………… 93

گفتار دوم: ظهور تدلیس در قراردادهای الکترونیکی………………………………………………………………… 94

مبحث سوم: تدلیس در نکاح……………………………………………………………………………………………… 95

فصل دوم: حسن نیت و قاعده تدلیس…………………………………………………………………………………. 98

مبحث اول: نقش حسن نیت در تدلیس……………………………………………………………………………….. 99

مبحث دوم: تدلیس ثالث………………………………………………………………………………………………… 100

مبحث سوم: حسن نیت و تدلیس ثالث (نَجش) ………………………………………………………………….. 103

گفتار اول: نقش حسن نیت در نجش………………………………………………………………………………… 106

نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………. 107

منابع…………………………………………………………………………………………………………………………. 116

چکیده

 بنا به ماده 396 قانون مدنی ایران  تدلیس عبارت است ازعملیاتی كه موجب فریب طرف دیگر معامله شود، که البته در حقوق انگلیس تعریف منصوص قانونی از تدلیس در دست نیست، بنا به آنچه از رویه قضایی الزام آور برمی آید تدلیس كه خود در حیطه نظریه وسیعتر سو عرضه در می آید، هنگامی بنا بقواعد كامن لا صورت می پذیرد كه در قلمرو مسئولیت مدنی واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد. بحث تدلیس از جمله مواردی است که می تواند در مسیر قراردادهای گوناگون محقق شود، به همین دلیل بررسی آثار و احکام حقوقی حاکم بر آن در نظام های حقوقی گوناگون بسیار مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف برسی و مطالعه تطبیقی تدلیس در نظام حقوقی ایران و انگلستان به دنبال مشخص نمودن موارد مشترک و متضاد در دو نظام حقوقی است. مطرح شدن مصادیق مختلف از تدلیس و اعمال قواعد متفاوت در قبال موارد پیش آمده، انگیره اصلی جهت انجام این مطالعه می باشد. این بررسی دو نظامه، علی رغم وجود اختلاف در مفاهیم، شیوه های تقسیم بندی هر سیستم و رویه های قضایی، در تلاش است تا با استفاده از مطالعات حقوق تطبیقی و بررسی جامع در سیستم های حقوقی مورد بحث موارد مختلف در قانون دو کشور را تبیین نموده و شیوه اتخاذ شده در قانون مدنی را مورد تامل و کاوش دوباره قرار دهد. این کار به معنای تائید یک نظام حقوقی و رد دیگری نمی باشد و تنها با هدف مقایسه و تبیین انجام می گیرد. در انتها نقطه نظرات و پیشنهادات ارائه خواهند شد.

کلمات کلیدی: تدلیس، نظام حقوقی ایران، نظام حقوقی انگلستان،

 فصل اول:

 کلیات تحقیق

 1-1 مقدمه:

 بنا به ماده 396 قانون مدنی ایران  تدلیس عبارت است ازعملیاتی كه موجب فریب طرف دیگر معامله شود، که البته این تعریف نیز ناقص است زیرا مواردی از قبیل منظور از عملیات و نیز ضابطه تحقق فریب را به روشنی بیان نمی دارد. درحقوق فرانسه قانون مدنی 1804 تدلیس را مستقیماً تعریف نمی كند ولی ماده 1116 بطور ضمنی تعریفی اگر چه ناقص از آن بدست می دهد بنا به آنچه از این ماده استنباط می شودتدلیسی كه از لحاظ حقوقی موثر باشد هنگامی تحقق می پذیرد كه یكی از طرفین عقد عملیات متقلبانه ای انجام دهد كه واضح باشد اگر اینگونه عملیات نمی بود طرف دیگر عقد را منعقد نمی ساخت. این ماده رابطه بین تدلیس و اشتباه را بروشنی نشان می دهد زیرا رضای مدلس, مانند رضای مشتبه ناشی از تصور غلط است منتهی تصور غلطی كه برخلاف مورد اشتباه شخصی نیست و از عمل دیگر حاصل می شود.در حقوق انگلیس تعریف منصوص قانونی از تدلیس در دست نیست. بنا به آنچه از رویه قضایی الزام آور برمی آید تدلیس كه خود در حیطه نظریه وسیعتر سو عرضه در می آید، هنگامی بنا بقواعد كامن لا صورت می پذیرد كه در قلمرو مسئولیت مدنی واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد این شرایط كه بعداً در زیر عناصر مادی و روانی تدلیس به تفصیل بیان خواهد در اصل ناظر بركذب خواه در گفتار یا رفتار هنگامی سبب تدلیس می شود كه مربوط به واقعیت موضوعی و خارجی و برای فریب طرف دیگر وباین قصد باشد كه طرف دیگر طبق آن عمل كند و از طرف دیگر نیز در واقع طبق آن عمل كند و در نتیجه زیان ببیند. در حقوق اسلامی به علت پراكندگی موارد تدلیس و خدعه, دشوار بتوان در آغاز تعریف جامعی از تدلیس عرضه كرد و چنانكه خواهیم دید شاید دشوار بتوان جز از راه بعضی اصول كلی كه در پیش ذكر كرده ایم رابطه مشتركی بین مواد مختلف یافت درنوشته های فقها خواه سنت و خواه شیعه تدلیس مدنی بیشتر به خیار عیب و گاه به مفهوم غبن نزدیك می شود و گاه فاقد ضمانت اجرای حقوقی است. آنچه که در اینجا اهمیت می یابد این است که تاثیر حقوق انگلیس بسیار گسترده است، به طوری که 70 درصد کشورهای جهان، از جمله بعضی از کشورهای اسلامی را شامل می شود. تمام پرونده های مهم و عمده که در دادگاه های این کشورها مورد رسیدگی قرار می گیرند در گزارش های حقوقی منتشر می شوند و در نتیجه دادگاهها دیگر متعاقبا می توانند به آسانی به این آرا مراجعه کنند. اما موارد بس متعددی وجود دارد که این قوانین با ورود به کشورهای مورد نظر تغییر یافته و به گونه ای دیگر در رویه های قضائی تفسیر و اجرا می شوند. حتی ممکن است که در حقوق انگلیس هم در یک موضوع خاص، نظریه های متفاوتی باشد، اما این مشکل، زمانی که اکثر قضات بر نظر معینی متفق شوند یا دادگاه بالاتر نظر یا تصمیم دادگاه پائین تر را رد کند به آسانی حل می شود.ولی در فقه اینگونه نیست. با استناد به مواردی از این قبیل می توان به اهمیت مطالعات تطبیقی در حقوق پی برد. هدف از این کار نفی و یا به نقد کشاندن مسئله ای در قوانین حقوقی نیست بلکه هدف فراهم نمودن زمینه ای برای آشنائی بیشتر در جهت آگاهی رسانی و مقایسه دلایل و پیش زمینه ها و استدلالات موجود در قوانین حقوقی می باشد. روش و سازمان تحقیق حاضر در ادامه به صورتی یکسان نیست ولی قالبا به گونه ای طراحی شده است که پس از بیان موضوعی در حقوق ایران، موضوع مورد نظر در حقوق انگلستان نیز مورد بحث قرار گیرد و جهت روشن تر شده موضوع از منظر تطبیقی چندین پرونده انگلیسی نیز مورد بررسی قرار گیرد.

1-2 بیان مسئله

    در هر قرارداد معتبری که بین دو یا چند نفر منعقد می گردد دو طرف عقد تعهدات متقابلی را می پذیرد به عبارت دیگر می توان  اینگونه گفت که با امضای  قراداد توسط طرفین  قرارداد از آثار حقوقی برخوردار می گردد. به موجب قانون قرارداد پیمانی است که بین دو طرف یعنی مدیون و داین منعقد می گردد و به موجب آن منافعی برای دو طرف محفوظ است. یکی از مواردی که با بسیاری از قراردادها همراه می گردد مسئله فریب دادن طرف قرارداد از جانب یکی ازطرفین است. در حقوق اسلامی مسئله تدریس در قرار دادها تحت عناوین مختلف و ضمن مصادیق پراکنده ای چون تعدیه، غش الخفی،  تدلیس الاشطه، تدلیس در نکاح، خدعه و خدیعه، بیوع الامانات مورد بحث قرار گرفته است. لذا با توجه به گستردگی مفاهیم و کاربرد ارائه مبحث در قالب نظمی جدید و قابل ارائه به خوبی احساس می گردد.  از سوی دیگر در حقوق موضوعه ما با توجه به عنوان خیار تدلیس در قانون مدنی  به نظر می رسد که قانونگذار ، صرفاً ملهم از فقه اسلامی است در حالیکه به واسطه بررسی موضوع به صورت گسترده تر و مقایسه و تطبیق با حقوق سایر کشورها مانند فرانسه که ماخد اصلی قانون مدنی ما در این زمینه است، اختلافات هویدا شده و به نظر خلاف آن ثابت می گردد.

تعریف تدلیس: دست یازیدن به اعمالی که موجب فریب طرف معامله و در نتیجه اضرار مالی او باشد را تدلیس گویند. به عبارتی دیگر به معنی فریب دادن و پنهان کردن واقعیت است[1]. پس بر این اساس پوشاندن عیب کالائی مانند ساختمان جهت فروختن آن به خریداران نوعی تدلیس محسوب می شود. پس تتقلب و ریا لازمه تدلیس است و شخصی بدون در نظر گرفتن شرافت و درستکاری از اعتماد طرف معامله استفاده کرده و وی را فریب می دهد به همین جهت تدلیس در قرار داد با کلاهبرداری به مفهوم جزائی آن قرابت معنایی دارد[2].

در حقوق ایران 1 قانون مدنی در فصل بیع به موجب ماده 396 تدلیس را در زمره خیارات می آورد و سه ماده از 438 تا 440 به آن اختصاص می یابد. در ماده 746 به صراحت بیان شده است که تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است. بر اساس ماده 438 قانون مدنی ایران تدلیس عبارتست از  عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود هرچند که در اینجا منظور از عملیات مشخص نیست. آنچه که دانشمندان ایرانی مطرح کرده اند این است که تدلیس خارج از حیطه قصد و رضا می باشد و همچنان که تقسیم بندی قانون مدنی ایجاب می کند و در فقه و شیوه معمول می باشد از آن ضمن خیارات بحث می شود[3].  عده ای از نویسندگان فرانسوی تدلیس را به تدلیس اصلی و فرعی تقسیم کرده اند. تدلیس در صورتی فرعی است که در اصل مطالعه موثر نباشد و صرفاً شرایط فرعی نامتناسبی را به طرف قرارداد تحمیل  کند و به عبارت دیگر تدلیسی را که عضو تعیین کننده رضا باشد اصطلاحاً تدلیس اصلی می گویند. چرا که فرض بر این است که در علت اصلی عقد اثر می گذارد و در مقابل آن تدلیس فرعی قراردارد که نه درعلت اصلی عقد بلکه در شرایط فرعی و ثانویه آن موثر باشد[4]. این موضوع انگیزه ای شد تا موضوع فوق از منظر تطبیقی بین قانون ایران و انگلستان مورد مطالعه قرار گیرد. در سیستم حقوق انگلیس تدلیس جزئی از نظریه وسیع اظهار خلاف واقع[5] با اقسام و شرایط خاص خود می باشد که در برخی موارد مشابه  دیگر نظام های تحت بررسی و در موارد دیگر با اقسام و شرایط خاص خود می باشد که هر مورد ضمن بررسی تطبیق حاضر در مکان مناسب آن مطرح خواهد شد. خصوصاً به قوانین مختلفی که در این زمینه تدوین شده است و وجوه متمایز مفهوم و احکام تدلیس در کامن لاو انصاف اشاره خواهد شد.

در ارتباط با تدلیس و جایگاه آن در حقوق انگلستان همانطور که قبلاً اشاره شد تدلیس به صورت جزئی  از نظریه وسیع اظهار خلاف واقع تبعیت می نماید که در تعریف آن گفته اند (اظهار خلاف واقع): “اخلال فریبنده ای است که در خلال مذاکراتی که منجر به انعقاد قرارداد می شود مطرح شده است که ممکن است بصورت شرط قراردادی باشد یا به صورت شرط فرعی در آن مطرح شود مشروط به اینکه طرفی که ان اظهار را بیان می کند صحت آن را تضمین نماید و اظهارات مذکور در تمایل طرف مقابل نسبت به انعقاد قرارداد تاثیر بگذارد هرچند که ممکن است هیچ گاه از طرفین معامله چنین قصدی را نداشته باشند که اظهارات مذکور اثر قرادادی داشته باشد[6]“. بر اساس رویه قضایای الزام آور تدلیس هنگامی بنابه قواعد کامن لا تحقق می یابد که در قلمرو و مسئولیت مدنی، واجد شرایط لازم برای اقامه دعوای فریب باشد. این شرایط که بعداض تحت عنوان عناصر مادی و روانی تدلیس به تفصیل بیان خواهد شد[7]. اصل ناظر به کذب در گفتار است ولی در اینجا به طور  اجمال می توان گفت که کذب – اعم از کذب گفتار یا رفتار هنگامی سبب تدلیس می شود که مربوط به واقعیت خارجی و برای فریب طرف دیگر و به این قصد باشد که طرف دیگر نیز در واقع طبق آن عمل کند و زیان ببیند[8].

&nbsp;

<a href="http://zusa.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d8%aa%d8%b7%d8%a8%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%aa%d8%af%d9%84%db%8c%d8%b3-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d8%b8%d8%a7%d9%85/"><img class="alignnone size-medium wp-image-170861″ src="https://arshadfile.ir/wp-content/uploads/2019/08/erer_001-300x254-300x254.png” alt="برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید” width="300″ height="254″ /></a>

 

با توجه به وجود عنصر تقلیب و یا تدلیس و سو استفاده مدلس از اعتماد طرف دیگرمعامله  در جهت فریفتن او میان این نوع تدلیس (تدلیس مدنی[9]) و کلاهبرداری (تدلیس جزائی[10]) قرابت و مشابهت وجود دارد منتهی این قرابت و نزدیکی نبایستی باعث ایجاد اختلاط این دو مفهوم با یکدیگر گردد. البته هر نوع دروغ و گزافه ای نباید تدلیس شمرد.  مثلا در تبلیغ های تجاری از این قبیل گزافه هابسیار دیده می شود و هر فروشنده ای می کشود تا کالای خود را مرغوب جلوه دهد.

اثر عمل در اراده از اهمیت بالا برخوردارست بر همین اساس اکثر قوانین کنونی تدلیس را در کنار اشتباه و از جمله عیوب  اراده شمرده اند در حالیکه در قانون مدنی ، تدلیس در زمره خیارات آمده است و به زیان دیده حق فسخ قراداد را می دهد. بدین معنا که تدلیس از جمله عیوب اراده به شمار نمی رود و یا به بیان دیگر تصور نادرستی که در نتیجه حیله و فریبکاری طرف معامله در ذهن دیگری بوجود می آید در نفوذ  عقد اثری ندارد. بنابراین  تدلیس در انگیزه اصلی یا علت عمده عقد که از آن به تدلیس جوهره یا اصلی یاد شده است سبب بطلان است نه خیار فسخ. تدلیس اصطلاحی است ودر وصفی انجام می شود که هر چند در شمار انگیزه های تراضی آمده است. و لکن عمده عقد نیست. این اشتباه در صورتیکه بدون دخالت طرف قرارداد حاصل شود جز در موارد غبن فاحش، هیچ اثری در التزام نداشت ولی در فرض های ما که نیرنگ است و مدلس آن را القا کرده است خیار فسخ ایجاد می نماید[11].

شرایط تدلیس: با توجه به تعریفی که در ابتدا از تدلیس (م 438 ق.م) ارائه شده است می توان دریافت که به منظور تحقق تدلیس ارکان و ظاریطی بایستی وجود داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-07-04] [ 06:57:00 ب.ظ ]




1-5 پیشینه تحقیق.. 6

1-6 اهداف تحقیق.. 6

1-7 فرضیه های تحقیق.. 7

1-8 تعاریف واژه های کلیدی.. 7

1-9 محدوده و قلمرو تحقیق.. 7

فصل دوم: بنیاد نظری (عناصرداستان)

2-1 طرح.. 9

2-1-1 انواع پیرنگ… 9

2-1-2 خصوصیات طرح.. 10

2-1-3 تفاوت داستان و طرح.. 11

2-2 عناصر ساختاری طرح.. 11

2-2-1 شروع. 12

2-2-2 ناپایداری.. 12

2-2-3 گسترش… 12

2-2-4 تعلیق.. 13

2-2-5 بحران. 14

2-2-6 اوج یا بزنگاه 14

2-2-7 گره گشایی.. 14

2-2-8 پایان. 15

2-3 موضوع. 15

2-3-1 انواع موضوع داستان. 16

2-3-2 تفاوت موضوع یا درونمایه. 16

2-4 شخصیت… 16

2-4-1 تعریف و پیشینه. 16

2-4-2 ویژگی های شخصیت… 18

2-4-3 طبقه بندی شخصیت… 19

2-4-3-1 شخصیت از نظر ماهیت… 19

2-4-3-2 شخصیت از جهت تحویل پذیری یا تحویل ناپذیری.. 19

2-4-3-3 شخصیت از نظر میزان گستردگی و کمال. 20

2-4-3-4 شحصیت از جهت نوع کاربرد. 21

2-4-3-5 شخصیت از نظر نقش داستانی.. 23

2-4-4 شیوه های شخصیت سازی.. 24

2-5 گفت و گو. 25

2-5-1 ویژگی های «گفت و گو» در شاهکارهای ادبی.. 26

2-5-2 کارکردهای گفت و گو. 26

2-5-3 سیاق گفت و گو. 27

2-5-4 انواع گفت و گو. 27

2-5-4-1 گفت و گوی دو طرفه و تک گویی.. 27

2-5-4-2 انواع تک گویی.. 27

2-6 لحن / نواخت… 28

2-6-1 تعریف… 28

2-6-2 انواع لحن.. 28

2-6-3 عناصر سازنده لحن.. 29

2-7 زاویه دید. 29

2-7-1 تعریف… 29

2-7-2 انواع زوایه ی دید. 30

2-7-2-1 زاویه دید بیرونی.. 30

2-7-2-2 زاویه ی دید درونی.. 31

2-7-3 زاویه دید متغیر و جا به جا شونده 31

2-8 صحنه. 31

2-8-1 اجزای صحنه. 32

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-8-2 شیوه ی صحنه پردازی.. 32

2-8-3 وظیفه صحنه. 33

2-9 زبان. 33

2-9-1 زیان از دیدگاه ادبیات داستانی.. 33

2-9-2 عناصر هویت دهنده ی زبان. 33

2-10 درونمایه و مضمون. 34

2-10-1 انواع درونمایه. 34

2-10-2 نحوه ی ارائه درونمایه. 35

فصل سوم: آثار و احوال مجید دانش آراسته

3-1 معرفی مولف و متن.. 37

فصل چهارم: بررسی ساختاری مجموعه

4-1 داستان اول «احضار» 46

4-1-1 موضوع. 46

4-1-2 طرح.. 46

4-1-3 ساختار طرح.. 46

4-1-3-1 شروع. 46

4-1-3-2 ناپایداری.. 47

4-1-3-3 گسترش… 47

4-1-3-4 تعلیق.. 48

4-1-3-5 بحران. 48

4-1-3-6 نقطه ی اوج.. 48

4-1-3-7 گره گشایی.. 49

4-1-3-8 پایان. 49

4-1-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 50

4-1-5 شخصیت… 50

4-1-5-1 شخصیت از نظر ماهیت…… 50

4-1-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 50

4-1-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 51

4-1-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 51

4-1-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 52

4-1-6 شیوه شخصیت پردازی.. 52

4-1-7 گفت و گو. 52

4-1-8 لحن.. 53

4-1-8-1 لحن کلی داستان. 53

4-1-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 53

4-1-9 زاویه دید. 54

4-1-10 صحنه. 55

4-1-10-1 محل جغرافیایی.. 55

4-1-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 55

4-1-10-3 زمان. 55

4-1-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 55

4-1-11 زبان داستان. 56

4-1-11-1 استفاده از زبان توصیف… 56

4-1-11-2 استفاده از اطناب… 56

4-1-12 درونمایه. 56

4-2 قصه ی دوم (تقویم دیواری) 56

4-2-1 موضوع. 56

4-2-2 طرح.. 57

4-2-3 ساختار طرح.. 57

4-2-3-1 شروع. 57

4-2-3-2 ناپایداری.. 57

4-2-3-3 گسترش… 57

4-2-3-4 تعلیق.. 58

4-2-3-5 بحران. 58

4-2-3-6 اوج.. 58

4-2-3-7 گره گشایی.. 58

4-2-3-8 پایان. 59

4-2-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 59

4-2-5 شخصیت… 59

4-2-5-1 شخصیت از جهت اهمیت… 59

4-2-5-2 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 60

4-2-5-3 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 60

4-2-6 شیوه شخصیت پردازی.. 61

4-2-7 گفت گو. 61

4-2-8 لحن.. 61

4-2-8-1 لحن کلی داستان. 61

4-2-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 61

4-2-9 زاویه دید. 62

4-2-10 اجزای صحنه. 62

4-2-10-1 محل جغرافیایی.. 62

4-2-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 62

4-2-10-3 زمان. 63

4-2-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 63

4-2-11 زبان داستان. 63

4-2-11-1 استفاده از توصیف… 63

4-2-11-2 استفاده از ضرب المثل (مثل سایر) 63

4-2-11-3 به کارگیری کلمات و ترکیبات خارجی.. 64

4-2-12 درون مایه. 64

4-3 داستان پنجم: سالن تابستانی.. 64

4-3-1 موضوع داستان پنجم. 64

4-3-2 طرح.. 64

4-3-3 ساختار طرح.. 65

4-3-3-1 شروع. 65

4-3-3-2 ناپایداری.. 65

4-3-3-3 گسترش… 65

4-3-3-4 تعلیق.. 66

4-3-3-5 بحران. 66

4-3-3-6 نقطه اوج.. 66

4-3-3-7 گره گشایی.. 67

4-3-3-8 پایان. 67

4-3-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 67

4-3-5 شخصیت… 67

4-3-5-1 از نظر ماهیت… 67

4-3-5-2 شخصیت از نظر ماهیت… 68

4-3-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 68

4-3-5-4 شخصیت از جهت گستردگی کمال. 68

4-3-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 68

4-3-6 شیوه شخصیت پردازی.. 69

4-3-7 گفت و گو. 69

4-3-8 لحن.. 70

4-3-8-1 لحن کلی داستان. 70

4-3-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 70

4-3-9 زاویه دید. 70

4-3-10 صحنه. 71

4-3-10-1 کار و پیشه ی شخصیت ها 71

4-3-10-2 زمان. 71

4-3-10-3 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 71

4-3-11 زبان داستان. 71

4-3-11-1 توصیف… 72

4-3-11-2 به کارگیری کلمات و ترکیبات عامیانه. 72

4-3-11-3 استفاده از ضرب المثل (مثل سایر) 72

4-3-12 درونمایه. 72

4-3-13 موضوع. 73

4-3-14 طرح.. 73

4-3-15 ساختار طرح.. 73

4-3-15-1 شروع. 73

4-3-15-2 ناپایداری.. 73

4-3-15-3 گسترش… 74

4-3-15-4 تعلیق.. 74

4-3-15-5 بحران. 74

4-3-15-6 اوج.. 75

4-3-15-7 گره گشایی.. 75

4-3-15-8 پایان. 75

4-3-16 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 76

4-3-17 شخصیت… 76

4-3-17-1 شخصیت از نظر ماهیت… 76

4-3-17-2 شخصی از جهت اهمیت… 76

4-3-17-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 77

4-3-17-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 77

4-3-17-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 78

4-3-18 شیوه شخصیت پردازی.. 78

4-3-19 گفت و گو. 79

4-3-20 لحن.. 79

4-3-20-1 لحن کلی داستان. 79

4-3-20-2 لحن گفتاری شخصیت ها 79

4-3-21 زاویه ی دید. 80

4-3-22 اجزای صحنه. 80

4-3-22-1 محل جغرافیایی.. 80

4-3-22-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 81

4-3-22-3 زمان. 81

4-3-22-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 81

4-3-23 زبان داستان. 81

4-3-23-1 توصیف… 81

4-3-23-2 استفاده از ضرب المثل / مثل سائر. 81

4-3-23-3 استفاده از کلمات عامیانه. 82

4-3-24 درون مایه. 82

4-4 داستان هفتم: خط حایل بین شما 83

4-4-1 موضوع. 83

4-4-2 طرح.. 83

4-4-3 ساختار طرح.. 83

4-4-3-1 شروع. 83

4-4-3-2 ناپایداری.. 83

4-4-3-3 گسترش… 84

4-4-3-4 تعلیق.. 84

4-4-3-5 بحران. 84

4-4-3-6 نقطه ی اوج.. 84

4-4-3-7 گره گشایی.. 85

4-4-3-8 پایان. 85

4-4-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 85

4-4-5 شخصیت… 85

4-4-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 85

4-4-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 85

4-4-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 86

4-4-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 86

4-4-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 86

4-4-6 شیوه شخصیت پردازی.. 86

4-4-7 گفت و گو. 87

4-4-7-1 کارکرد گفت و گو. 87

4-4-8 لحن.. 87

4-4-8-1 لحن کلی داستان. 87

4-4-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 87

4-4-9 زاویه دید. 88

4-4-10 اجزای صحنه. 88

4-4-10-1 محل جغرافیایی.. 88

4-4-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 88

4-4-10-3 زمان. 88

4-4-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 89

4-4-11 زبان داستان. 89

4-4-11-1 استفاده از توصیف… 89

4-4-11-2 استفاده از ضرب المثل/ مثل سائر. 89

4-4-11-3 استفاده از کلمات عامیانه. 89

4-4-12 درون مایه. 90

4-5 قصه ی هشتم: گنجشک ها در بالکن.. 90

4-5-1 موضوع. 90

4-5-2 طرح.. 90

4-5-3 ساختار طرح.. 91

4-5-3-1 شروع. 91

4-5-3-2 ناپایداری.. 91

4-5-3-3 گسترش… 91

4-5-3-4 تعلیق.. 91

4-5-3-5 بحران. 92

4-5-3-6 نقطه ی اوج.. 92

4-5-3-7 گره گشایی.. 92

4-5-3-8 پایان. 93

4-5-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 93

4-5-5 شخصیت… 93

4-5-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 93

4-5-5-2 شخصیت از جهت ماهیت… 93

4-5-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 94

4-5-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 94

4-5-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 94

4-5-6 شیوه شخصیت پردازی.. 94

4-5-7 گفت و گو. 94

4-5-8 لحن.. 95

4-5-8-1 لحن کلی داستان. 95

4-5-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 95

4-5-9 زاویه ی دید. 96

4-5-10 صحنه. 96

4-5-10-1 محل جغرافیایی.. 96

4-5-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 96

4-5-10-3 زمان. 96

4-5-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 96

4-5-11 زبان داستان. 97

4-5-11-1 استفاده از توصیف… 97

4-5-11-2 استفاده از کلمات عامیانه. 97

4-5-12 درون مایه. 97

4-6 داستان نهم: آبشار. 97

4-6-1 موضوع. 97

4-6-2 طرح.. 97

4-6-3 ساختار طرح.. 98

4-6-3-1 شروع. 98

4-6-3-2 ناپایداری.. 98

4-6-3-3 گسترش… 98

4-6-3-4 تعلیق.. 98

4-6-3-5 بحران. 99

4-6-3-6 نقطه ی اوج.. 99

4-6-3-7 گره گشایی.. 99

4-6-3-8 پایان. 99

4-6-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 100

4-6-5 شخصیت… 100

4-6-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 100

4-6-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 100

4-6-5-3 شخصت از جهت تحول پذیری.. 100

4-6-5-4 شخصیت از جهت گسترگی و کمال. 100

4-6-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 101

4-6-6 شیوه شخصیت پردازی.. 101

4-6-7 لحن.. 101

4-6-7-1 لحن کلی داستان. 101

4-6-7-2 لحن گفتاری شخصیت ها 102

4-6-8 زاویه ی دید. 102

4-6-9 صحنه. 102

4-6-9-1 محل جغرافیایی.. 102

4-6-9-2 کار و پیشه شخصیت ها 102

4-6-9-3 زمان. 102

4-6-9-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 102

4-6-10 زبان داستان. 103

4-6-10-1 استفاده از توصیف… 103

4-6-11 درون مایه. 103

4-7 داستان دهم: یکی از هزار. 103

4-7-1 موضوع. 103

4-7-2 طرح.. 103

4-7-3 ساختار طرح.. 104

4-7-3-1 ساختار طرح.. 104

4-7-3-2 ناپایداری.. 104

4-7-3-3 گسترش… 104

4-7-3-4 تعلیق.. 104

4-7-3-5 بحران. 105

4-7-3-6 نقطه ی اوج.. 105

4-7-3-7 گره گشایی.. 105

4-7-3-8 پایان. 105

4-7-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 106

4-7-5 شخصیت… 106

4-7-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 106

4-7-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 106

4-7-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 106

4-7-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 106

4-7-5-5 شخصیت از نظر نوع کاربرد. 107

4-7-6 شیوه شخصیت پردازی.. 107

4-7-7 گفت و گو. 107

4-7-8 لحن.. 108

4-7-8-1 لحن کلی داستان. 108

4-7-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 108

4-7-9 زاویه ی دید. 109

4-7-10 اجزای صحنه. 109

4-7-10-1 محل جغرافیایی.. 109

4-7-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 109

4-7-10-3 زمان. 109

4-7-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 109

4-7-11 زبان داستان. 110

4-7-12 درون مایه. 110

4-8 داستان یازدهم: مشایعت کنندگان. 110

4-8-1 موضوع. 110

4-8-2 طرح.. 110

4-8-3 ساختار طرح.. 111

4-8-3-1 شروع. 111

4-8-3-2 ناپایداری.. 111

4-8-3-3 گسترش… 111

4-8-3-4 تعلیق.. 111

4-8-3-5 بحران. 112

4-8-3-6 نقطه ی اوج.. 112

4-8-3-7 گره گشایی.. 112

4-8-3-8 پایان. 112

4-8-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 113

4-8-5 شخصیت… 113

4-8-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 113

4-8-5-2 شخصیت غیر انسان. 113

4-8-5-3 شخصیت از جهت اهمیت… 113

4-8-5-4 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 113

4-8-5-5 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 113

4-8-5-6 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 114

4-8-6 شخصیت پردازی.. 114

4-8-7 گفت و گو. 114

4-8-8 لحن.. 115

4-8-8-1 لحن کلی داستان. 115

4-8-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 115

4-8-9 زاویه دید. 115

4-8-10اجزای صحنه. 115

4-8-10-1 محل جغرافیایی.. 115

4-8-10-2 کار و پیشه ی شخصیت… 115

4-8-10-3 زمان. 116

4-8-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 116

4-8-11 زبان داستان. 116

4-8-11-1 استفاده از توصیف… 116

4-8-11-2 استفاده از ابیات شاعر. 116

4-8-11-3 استفاده از تشبیه. 116

4-8-12 درون مایه. 117

4-9 داستان دوازدهم : عشق فقیر من.. 117

4-9-1 موضوع. 117

4-9-2 طرح.. 117

4-9-3 ساختار طرح.. 117

4-9-3-1 شروع. 117

4-9-3-2 ناپایداری.. 117

4-9-3-3 گسترش… 118

4-9-3-4 تعلیق.. 118

4-9-3-5 بحران. 118

4-9-3-6 نقطه اوج.. 118

4-9-3-7 گره گشایی.. 119

4-9-3-8 پایان. 119

4-9-4 پیرنگ باز یا پیرنگ بسته. 119

4-9-5 شخصیت… 119

4-9-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 119

4-9-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 119

4-9-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 120

4-9-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 120

4-9-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 120

4-9-6 شیوه ی شخصیت پردازی.. 120

4-9-7 گفت و گو. 120

4-9-8 لحن.. 121

4-9-8-1 لحن کلی داستان. 121

4-9-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 121

4-9-9 زاویه دید. 121

4-9-10 اجزای صحنه. 122

4-9-10-1 محل جغرافیایی.. 122

4-9-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 122

4-9-10-3 زمان. 122

4-9-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 122

4-9-11 زبان داستان. 122

4-9-11-1 استفاده از توصیف… 122

4-9-12 درون مایه. 123

4-10 داستان سیزدهم: اعلیحضرت… 123

4-10-1 موضوع. 123

4-10-2 طرح.. 123

4-10-3 ساختار طرح.. 123

4-10-3-1 شروع. 123

4-10-3-2 ناپایداری.. 124

4-10-3-3 گسترش… 124

4-10-3-4 تعلیق.. 124

4-10-3-5 بحران. 125

4-10-3-6 نقطه اوج.. 125

4-10-3-7 گره گشایی.. 125

4-10-4-8 پایان. 125

4-10-5 پیرنگ بسته تا پیرنگ باز. 125

4-10-6 شخصیت… 126

4-10-6-1 شخصیت از نظر ماهیت… 126

4-10-6-2 شخصیت از جهت اهمیت… 126

4-10-6-3 شخصیت از جهت تحویل پذیری.. 126

4-10-6-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 126

4-10-6-5 شخصیت از جهت نوع کارکرد. 126

4-10-7 شیوه ی شخصیت پردازی.. 127

4-10-8 گفت و گو. 127

4-10-9 لحن.. 128

4-10-9-1 لحن گفت شخصیت ها 128

4-10-10 زاویه دید. 129

4-10-11 اجزای صحنه. 129

4-10-11-1 محل جغرافیایی.. 129

4-10-11-2 کار و پیشه ی شخصیت… 129

4-10-11-3 زمان. 129

4-10-11-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 130

4-10-12 زبان داستان. 130

4-10-12-1 استفاده از توصیف… 130

4-10-12-2 استفاده از ضرب المثل (مثل سائر) 130

4-10-12-3 استفاده از اشعار و ابیات شاعران. 130

4-10-12-4 ذکر نام بعضی از شاعران و اشخاص…. 130

4-10-12-5 استفاده از کلمات عامیانه و بی ادبانه. 131

4-10-13 درون مایه. 131

4-11 داستان چهاردهم: اجرای مردمی.. 131

14-11-1 موضوع. 131

4-11-2 طرح.. 131

14-11-3 ساختار طرح.. 131

4-11-3-1 شروع. 132

4-11-3-2 ناپایداری.. 132

4-11-3-3 گسترش… 132

4-11-3-4 تعلیق.. 132

4-11-3-5 بحران. 133

4-11-3-6 نقطه ی اوج.. 133

4-11-3-7 پایان. 133

4-11-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 133

4-11-5 شخصیت… 134

4-11-5-1 شخصیت از نظر ماهیت هستند. 134

4-11-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 134

4-11-5-3 شخصیت از جهت تحویل پذیری.. 134

4-11-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 134

4-11-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 134

4-11-6 شیوه شخصیت پردازی.. 135

4-11-7 گفت و گو. 135

4-11-8 لحن.. 136

4-11-8-1 لحن کلی داستان. 136

4-11-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 136

4-11-9 زاویه دید. 136

4-11-10 اجزای صحنه. 137

4-11-10-1 محل جغرافیایی.. 137

4-11-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 137

4-11-10-3 زمان. 137

4-11-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 137

4-11-11 زبان داستان. 137

4-11-11-1 استفاده از توصیف… 137

4-11-11-2 استفاده از ضرب المثل/ مثل سائر. 138

4-11-11-3 ذکر نام شاعران. 138

4-11-12 درونمایه. 138

4-12 داستان پانزدهم: شهر کوران. 138

4-12-1 موضوع. 138

4-12-2 طرح.. 138

4-12-3 ساختار طرح.. 138

4-12-3-1 شروع. 139

4-12-3-2 ناپایداری.. 139

4-12-3-3 گسترش… 139

4-12-3-4 تعلیق.. 139

4-12-3-5 بحران. 139

4-12-3-6 نقطه ی اوج.. 140

4-12-3-7 پایان. 140

4-12-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 140

4-12-5 شخصیت… 141

4-12-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 141

4-12-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 141

4-12-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 141

4-12-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 141

4-12-5-5 شخصیت از نطر نوع کاربرد. 142

4-12-6 شیوه شخصیت پردازی.. 142

4-12-7 گفت و گو. 142

4-12-8 لحن.. 143

4-12-8-1 لحن کلی داستان. 143

4-12-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 143

4-12-9 زاویه دید. 143

4-12-10 اجزای صحنه. 144

4-12-10-1 محل جغرافیایی.. 144

4-12-10-2 کار پیشه ی شخصیت ها 144

4-12-10-3 زمان. 144

4-12-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 144

4-12-11 زبان داستان. 145

4-12-11-1 استفاده از توصیف… 145

4-12-11-2 استفاده از ضرب المثل / (مثل سائر) 145

4-12-11-3 استفاده از اشعار و ابیات شاعران. 145

4-12-11-4 استفاده از کلمات عامیانه. 145

4-12-12 درون مایه. 146

4-13 داستان شانزدهم کوچه های پیر. 146

4-13-1 موضوع. 146

4-13-2 طرح.. 146

4-13-3 ساختار طرح.. 146

4-13-3-1 شروع. 146

4-13-3-2 ناپایداری.. 147

4-13-3-3 گسترش… 147

4-13-3-4 تعلیق.. 147

4-13-3-5 بحران. 148

4-13-3-6 نقطه ی اوج.. 148

4-13-3-7 گره گشایی.. 148

4-13-3-8 پایان. 149

4-13-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 149

4-13-5 شخصیت… 149

4-13-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 149

4-13-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 150

4-13-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 150

4-13-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 150

4-13-5-5 شخصیت از جهت از نوع کاربرد. 151

4-13-6 شیوه شخصیت پردازی.. 151

4-13-7 گفت و گو. 151

4-13-8 لحن داستان. 152

4-13-8-1 لحن کلی داستان. 152

4-13-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 152

4-13-9 زاویه ی دید. 153

4-13-10 صحنه. 153

4-13-10-1 محل جغرافیایی.. 153

4-13-10-2 زمان. 154

4-13-10-3 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 154

4-13-11 زبان داستان. 154

4-13-11-1 استفاده از توصیف… 154

4-13-11-2 استفاده از ضرب المثل / مثل سائر. 154

4-13-11-3 استفاده از کلمات عامیانه و محلی.. 155

4-13-11-4 ذکر اسامی نویسندگان و اشخاص…. 155

4-13-12 درون مایه. 155

4-14داستان هیجدهم: فردا چه روزی است… 156

4-14-1 موضوع. 156

4-14-2 طرح.. 156

4-14-3 ساختار طرح.. 156

4-14-3-1 شروع. 156

4-14-3-2 ناپایداری.. 157

4-14-3-3 گسترش… 157

4-14-3-4 تعلیق.. 157

4-14-3-5 بحران. 157

4-14-3-6 نقطه ی اوج.. 158

4-14-3-7 گره گشایی.. 158

4-14-3-8 پایان. 158

4-14-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 158

4-14-5 شخصیت… 158

4-14-5-1 شخصیت از نظر ماهیت… 158

4-14-5-2 شخصیت از جهت اهمیت… 159

4-14-5-3 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 159

4-14-5-4 شخصیت از جهت گستردگی و کمال. 159

4-14-5-5 شخصیت از جهت نوع کاربرد. 159

4-14-6 شیوه ی شخصیت پردازی.. 160

4-14-7 گفت و گو. 160

4-14-8 لحن.. 161

4-14-8-1 لحن کلی داستان. 161

4-14-9 زاویه دید. 161

4-14-10 اجزای صحنه. 161

4-14-10-1 محل جغرافیایی.. 161

4-14-10-2 کار و پیشه ی شخصیت ها 162

4-14-10-3 زمان. 162

4-14-10-4 محیط کلی و عمومی شخصیت ها 162

4-14-11 زبان داستان. 162

4-18-11-1 استفاده از توصیف… 162

4-14-11-2 استفاده از ضرب المثل / مثل سایر. 162

4-14-11-3 ذکر نام بعضی از نویسندگان. 163

4-14-12 درون مایه. 163

4-15 داستان نوزدهم: پرسه ای در قاب عکس کلاس پنجم ابتدایی.. 163

4-15-1 موضوع. 163

4-15-2 طرح.. 163

4-15-3 ساختار طرح.. 163

4-15-3-1 شروع. 163

4-15-3-2 ناپایداری.. 164

4-15-3-3 گسترش… 164

4-15-3-4 تعلیق.. 164

4-15-3-5 بحران. 164

4-15-3-6 نقطه اوج.. 164

4-15-3-7 گره گشایی.. 165

4-15-3-8 پایان. 165

4-15-4 پیرنگ بسته یا پیرنگ باز. 165

4-15-5 شخصیت… 165

4-15-5-1 شخصیت از جهت اهمیت… 165

4-15-5-2 شخصیت از جهت تحول پذیری.. 166

4-15-5-3 شخصیت از لحاظ گستردگی و کمال. 166

4-15-5-4 شخصیت از نظر نوع کاربرد. 166

4-15-6 شیوه شخصیت پردازی.. 167

4-15-7 گفت و گو. 167

4-15-8 لحن.. 168

4-15-8-1 لحن کلی داستان. 168

4-15-8-2 لحن گفتاری شخصیت ها 168

4-15-9 زاویه دید. 169

4-15-10 اجزای صحنه. 169

4-15-10-1 محل جغرافیایی.. 169

4-15-10-2 کارو پیشه ی شخصیت ها 169

4-15-10-3 زمان. 170

4-15-10-4 محیط کلی و عمومی داستان. 170

4-15-11 زبان داستان. 170

4-15-11-1 استفاده از توصیف… 170

4-15-11-2 استفاده از کلمات عامیانه. 170

4-15-12 درون مایه. 170

فصل پنجم: نتایج، پیشنهادات

5-1 نتیجه. 172

5-2 پیشنهادات… 174

منابع و مآخد. 179

چکیده

داستان کوتاه، به شکل والگوی امروزی در قرن نوزدهم ظهور کرد و روایت کوتاهی است که حادثه وعمل واحدی را در برهه ای از زمان گزارش می کند که بتوان آن را در یک وهله خواند. مجموعه داستان های کوتاه «گنجشک ها در بالکن» مجید دانش آراسته یکی از داستان های کوتاه است که در این تحقیق از لحاظ طرح، عناصر ساختاری طرح، موضوع، شخصیت، گفت و گو، لحن، زاویه دید، صحنه، زبان و درونمایه به روش کتابخانه ای به صورت توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. طرح بیشترداستان ها یاد آور خاطرات گذشته است که در ذهن مخاطب ترسیم می شود. از لحاظ ساختاری نویسنده سعی بر آن داشته است تا در مورد تمام مولفه ها از یک ساختار مشابه استفاده کند. نویسنده در این اثر از موضوعات متنوع مسایل استفاده نموده است. شخصیت ها در داستان ها انسانی و غیر انسانی، اصلی و فرعی، ایستا و پویا، ساده و جامع، قالبی و غیره می باشند. گفت و گو به صورت مستقیم، دو طرفه می باشد، تک گویی و نمایشی بوده و از لحن توصیفی استفاده شده است. لحن کلی داستان توصیفی و حاصل تجربه ی شخصی نویسنده یا راوی است و گاهی هم انتقادی است. بیشتر داستان ها از زاویه دید دانای کل روایت شده است و خواننده حضور نویسنده را به عنوان راوی در کل داستان حس میکند. در صحنه های داستان از محل جغرافیایی، کار و پیشه ی شخصیت ها، زمان و محیط کلی و عمومی شخصیت ها استفاده شده است. زبان داستان ها روان، گاهی همراه با توصیف و ضرب المثل و کلمات و اصطلاحات عامیانه بیان شده است. درونمایه در این داستان ها شامل توجه به رویاپردازی، مقاومت و صبر در برابر مصایب و مشکلات و قدردانی از همنوعان در زمان حیات می باشد. مهمترین ویژگی داستا ن های دانش آراسته مبتنی بر واقعیت گرایی و تعلیم اصول اخلاقی است که برای نیل به این مهم در بیشتر داستان ها از عنصر درونمایه بهره برده است. نثر داستان ها به صورت ساده و به گونه ای مستقیم و بدون پیچیدگی بیان می شود و از عناصر سازنده زبان که شامل توصیف و بکارگیری کلمات و ترکیبات عامیانه و ضرب المثل ها است، استفاده شده است.

کلید واژه: عناصر داستان، داستان کوتاه، مجید دانش آراسته، شخصیت، تجزیه و تحلیل، ساختار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




از آن زمانی که حاکمیت یگانه قبله گاه جامعه بین المللی محسوب می گردید وحقوق بین الملل درمقام تکریم حاکمیت، اصولا” دولتها را ازمداخله در امور یکدیگر منع و آنها را حاکم مطلق بر سرنوشت اتباع خویش قلمداد می نمود مدت زمان بسیاری گذشته است.

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]




1-1- مقدمه. 2

1-2- اهمیت موضوع. 2

1-3- سؤالات پژوهش… 3

1-4- فرضیات پژوهش… 3

1-5- روش تحقیق.. 3

1-6- روش و ابزار گردآوری اطلاعات.. 3

1-7- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 4

1-8- تعریف واژه­های تحقیق.. 4

1-8-1- تکانه نفتی.. 4

1-8-2- اندازه دولت.. 4

1-8-3- جهانی شدن تجارت.. 4

فصل دوم. 6

مروری بر ادبیات موضوع. 6

2-1- مقدمه. 7

2-2- مبانی نظری.. 7

2-2-1- تکانه نفتی.. 8

2-2-2- تأثیر تکانه­های نفتی بر اقتصاد کلان. 9

2-2-2-1- کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی.. 9

2-2-2-2- کشورهای توسعه‌نیافته مصرف‌کننده نفت.. 10

2-2-2-3- کشورهای صادرکننده نفت.. 11

2-2-3- اندازه دولت.. 13

2-2-4- تأثیر تکانه­های نفتی بر اندازه دولت.. 14

2-2-4-1- تقاضای کل.. 15

2-2-4-2- عرضه کل.. 16

2-2-5- تکانه­های نفتی و بیماری هلندی.. 17

2-3- پیشینه پژوهش… 19

2-3-1- مطالعات خارجی.. 19

2-3-2- مطالعات داخلی.. 21

2-4- نتیجه­گیری.. 26

فصل سوّم. 27

روش تحقیق وجمع آوری اطلاعات.. 27

3-1- مقدّمه. 28

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

3-2- ایستایی (ریشه واحد) 29

3-3- مقدّمهای بر تحلیل­های خود رگرسیونی برداری (VAR) 30

3-4- ثبات و مانایی.. 34

3-5- تخمین و تشخیص… 37

3-6- وقفه و نقش آن در اقتصاد. 38

3-7- تعیین وقفه بهینه. 39

3-8- تابع عکس العمل آنی.. 40

3-9- تجزیه واریانس… 42

4-1- مقدمه. 47

4-2- برآورد الگو در ایران. 48

4-2-1- آزمون پایایی متغیّرهای الگو. 48

4-2-2- برآورد الگوی VAR.. 49

4-2-2-1- تعیین وقفه بهینه. 49

4-2-2-2-تخمین الگوی VAR.. 49

4-2-3- ماتریس واریانس – کوواریانس… 51

4-2-4- توابع عکس­العمل آنی (واکنش به ضربه) 52

4-2-5- تجزیه واریانس خطای پیش­بینی.. 56

4-3- برآورد الگو در ونزوئلا. 59

4-3-1- آزمون پایایی متغیّرهای الگو. 60

4-3-2- برآورد الگوی VAR.. 60

4-3-2-1- تعیین وقفه بهینه. 60

4-3-2-2-تخمین الگوی VAR.. 61

4-3-3- ماتریس واریانس – کوواریانس… 62

4-3-4- توابع عکس­العمل آنی (واکنش به ضربه) 62

4-3-5- تجزیه واریانس خطای پیش­بینی.. 66

فصل پنجم.. 69

نتیجه گیری.. 69

مقدمه. 70

نتیجه گیری.. 72

پیشنهادها 72

منابع……………………………….73

چکیده­ ا­­نگلیسی……………….78

پیوست……………………….79

– مقدمه
از آن جا که برای شروع یک طرح تحقیقاتی بیان مسئله گام اساسی به شمار می رود، لذا در این فصل به شناخت موضوع و همچنین بیان اهمیت آن پرداخته و پس از طی مراحل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]




این بدان معناست که خداوند خود مقام و منزلت علمی و ادبی وی را بلند مرتبه و عالی قرار داد به خاطرحقانیت وی و دفاع جانانه اش از اهل بیت علیهم السلام.

همان گونه که بیان شد ، مهم ترین چیزی که برای ما مسلمانان و به ویژه تشیّع ارزش دارد ، وجود شخصیت هایی است که مانند ابویوسف یعقوب بن اسحاق سکّیت   در مقابل نا حق سر فرود نیاوردند و با عزت و سربلندی و ولایت پذیری تمام در برابر دستگاه جور و ستم بنی عباس عمر جاودان یافتند،  و تعدادشان کم نیست . زیرا الگوی آنان مولا و مقتدایشان امام حسین (ع) هم در برابر ظلم و ستم ایستاد

 وبا این که می دانست با وجود یاران اندکی که دارد شهید می شود ، شهادت را به جان خرید و نوای     « هل من ناصر ینصرنی » ایشان در تاریخ طنین انداز شد. و تا همیشه ایّام به ما آموخت که زندگی با ذلت ارزشی ندارد و مرگ با عزّت بسیار با ارزش تر از آن است.

دانشمندان بزرگوار شیعه با وجود زندگی سراسر علم و دانش اندوزی شان و با وجود اینکه زندگی و حیات آن ها به تربیت شاگردان بزرگی چون خودشان می انجامید. وبا وجودشان نهال دین هرروز پربارتر م   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ی شد ، ولی به پیروی از اهل بیت(ع) و امامان عصر خویش مانند اصحاب و یاران امام حسین(ع) در کربلا ء ، با خون خویش درخت نوپای اسلام را آبیاری نمودند.

یکی از این جان برکفان و سربداران ولایت، یعقوب بن اسحاق سکّیت بود که نزد دو امام بزرگوار شیعه ابو جعفر حضرت امام جواد(ع) و حضرت ابوالحسن امام هادی (ع) بسیار مقرّب بود ، و از یاران نزدیک ایشان بودند .و در زمان ستمکارترین خلیفه های عباسی، به کسب معرفت از این ائمه بزرگوار و انتشار فرهنگ شیعه و دفاع از حقانیت آن پرداخت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]