-1 کلیات

زبان‌ ایرانی باستان که شاخه‌ای از زبان‌های «هند و اروپایی» است، نیای زبان فارسی باستان به حساب می‌آید و هیچ نوشته ای هم از آن در دست نیست. از فارسی باستان اسناد و کتیبه‌هایی از شاهان هخامنشی در دست است ولی با به پایان رسیدن دوران حکومت هخامنشیان، خط و زبان رایج آن زمان از بین رفت و البته تاریخ دقیقی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. حدوداً پس از حمله اسکندر که در تاریخ 331 ق.م صورت گرفت و حدوداً تا سه قرن بعد از ظهور دین اسلام را برای این دوره در نظر گرفته اند، چون بعد از سقوط ساسانیان هنوز هم آثاری به این زبان نوشته می شده و هنوز در مناطقی از ایران این زبان رایج بوده است.

  اصطلاح «ایرانی میانه» به زبان‌هایی اطلاق می‌شود که از پایان شاهنشاهی هخامنشی تا آغاز اسلام در سرزمین پهناور ایران به کار می‌رفته است. اما این حدود زمانی به کلی تقریبی است و برای تعریف این اصطلاح کفایت نمی‌کند. زیرا که از یک طرف قدیمی‌ترین آثاری که از این دوره باقی است متعلق به اواخر قرن اول پیش از میلاد مسیح است و بنابراین سه قرن با انقراض خاندان هخامنشی فاصله دارد؛ از طرف دیگر اسناد و نوشته‌هایی که مربوط به این دوره از زبان‌های ایرانی است تا اواخر قرن سوم هجری (اواسط قرن دهم میلادی) نیز وجود داشته و به دست آمده است. در حقیقت اصطلاح «ایرانی میانه»، اگر چه شامل زبان‌هایی است که در این دوره تاریخی متداول بوده، بیشتر ناظر به ساختمان این زبان‌ها است (خانلری، 201:1382).

زبان‌های دوره‌ی میانه را به دو گروه زبان‌های «ایرانی میانه غربی» و «ایرانی میانه شرقی» تقسیم می‌کنند. از گروه زبان‌های « ایرانی میانه غربی » از دو زبان آثار عمده ای در دست است: زبان‌های«پارتی» و «فارسی میانه یا پهلوی». زبان پارتی، زبان رایج دوره‌ی اشکانیان بوده که تا اوایل دوره‌ی ساسانی نیز بدان آثاری تالیف می شده است. این زبان در شمال و شمال شرقی ایران متداول بوده است. زبان فارسی میانه یا پهلوی، زبان جنوب و جنوب غربی ایران بوده و زبان رسمی دوران ساسانی به شمار می رفته است (تفضّلی، 1386: 12).

از زبان پهلوی اشکانی که «پهلوی» یا «پهلوانی» باید نامیده شود در دوره باستان اثری به جای نمانده است. از دوره میانه از این زبان، آثار زیادی به جای مانده است. این زبان در اوایل دوره اسلامی از میان رفته بوده و جای خود را به فارسی داده بوده است (ابوالقاسمی،131:1385).

از سده‌ی سوم هجری به بعد، اصطلاحپارسی/ فارسی تنها به فارسی دری اطلاق می‌شد و اصطلاح پهلوی/ فهلوی را برای زبان به کار رفته در متن های زرتشتی که در واقع بازمانده‌ی زبان رایج در روزگار ساسانیان پارسیگ (pārsīg) بود، بکار می‌بردند. به عبارتی دیگر، واژه‌ی پَهلَویگ (pahlawīg) که در روزگار ساسانیان تنها به زبان پارتی اطلاق می‌شد، در دوره‌ی اسلامی به صورت پهلوی/فهلوی به نامی برای زبان ساسانیان، که خودشان آن را پارسیگ می‌نامیدند، بدل شد. پس زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را فارسی میانه یا پهلوی ساسانی یا فقط پهلوی می نامند» (رضایی باغ بیدی، 1388: 135).

نوشته‌هایی که از زبان فارسی میانه یا پهلوی بر جای مانده، متنوع هستند. این آثار به دو دسته‌ی آثار «دینی» و «غیر دینی» تقسیم می شوند. البته آثار «غیر دینی» مانند تاریخ ، جغرافی و رسالات کوچک تعلیمی نیز رنگ و بوی دینی دارند و علت آن این است که چون قلم در دست علمای زردشتی و موبدان بوده است، بی تردید ردپایی از عقاید و مذهب زردشتی را در آنها می بینیم. آثار ادبی صِرف، از میان رفته است.

آثار باقیمانده از دوره‌ی میانه به چهار دسته با چهار نوع الفبا تقسیم می شود: الف)کتیبه‌های شاهان و رجال ساسانی؛ به زبانی که این کتیبه ها بدان نوشته شده است «فارسی میانه‌ی کتیبه‌ای» می گویند. ب) نوشته‌ی مسیحیان ایران؛ به زبانی که نوشته‌ی مسیحیان بدان نوشته شده است «فارسی میانه‌ی مسیحی» می گویند. ج) نوشته‌های زردشتیان ایران؛ به زبانی که نوشته‌های زردشتیان بدان نوشته شده است «فارسی میانه‌ی زردشتی» می‌گویند. د) نوشته های مانی و پیروان او؛ به زبانی که نوشته‌های زردشتیان بدان نوشته شده است «فارسی میانه‌ی ترفانی» می‌گویند (ابوالقاسمی، 1388: 156).

آثار «فارسی میانه‌ی زردشتی» متنوع هستند که شامل اندرزنامه ها، متون فلسفی و کلامی، متون فقهی و حقوقی، متون تاریخ و جغرافیا و رساله های کوچک تعلیمی می باشند. متن مورد نظر این پژوهش «ماه فروردین روز خرداد» نام دارد که در مجموعه‌ی رساله های کوچک تعلیمی قرار دارد.

«ماه فروردین روز خرداد» از متون متاخر دوره‌ی ساسانیان محسوب می شود و از لحاظ زبانی به فارسی نو نزدیک است و این احتمال وجود دارد که بعدها در آن دستکاری هایی صورت گرفته است، زیرا نفوذ فارسی نو در آن دیده می شود. این رساله درباره‌ی خجستگی روز ششم فروردین (که در ایران باستان روز خرداد نامیده می شد) است و در آن به رویدادهای اساطیری برجسته ای اشاره شده   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید است که از آغاز آفرینش تا پایان جهان در این روز روی داده و یا روی خواهد داد. این رساله شامل چهل و هفت بند است. جملات آن ساده و روان است. رویـدادهای این متن از لحاظ زمانی به دو بخش تقسیم می شوند. بخش نخست شامل ( بند 1 تا 27) رویدادهایی هستند که به وقوع پیوسته اند و بخش دوم (بند 28 تا 47) رویدادهایی هستند که در آینده به وقوع خواهند پیوست. متن با پرسش زردشت از اهورا مزدا شروع می شود. اینکه چرا روز خرداد از ماه فروردین، از دیگر روزها بزرگتر و بهتر است و پاسخ‌های هرمزد به زردشت، محتوای متن را تشکیل می دهد. پیدایش کیومرث در جهان ، هوشنگ، سوار شدن تهمورث بر پشت اهریمن، بی مرگ شدن جهان بواسطه‌ی جم و چندین رویداد دیگر، در این روز خاص به وقوع پیوسته است. در بخش دوم متن به رویدادهایی که در آینده به وقوع خواهند پیوست، پرداخته می شود؛ مانند: ظهور بهرام و رجاوند، بیرون آمدن پشوتن از کنگدژ، ظهور سوشیانس و رستاخیز و … . متن از لحاظ در برداشتن مطالب اسطوره‌ای، با اهمیت است. هر بند این رساله موضوع مجزا و واحدی دارد و مستقل از دیگر بندهاست و رویدادها به ترتیب زمانی نوشته شده‌اند و جملات به صورت خبری و کوتاه آمده اند و افعال هم به صورت گذشته و آینده در این متن وجود دارند. در مجموع این ویژگی ها باعث منحصر به فرد شدن این متن شده‌اند (تفضلی، 1386: 293-294).

اکثر شخصیت‌های یاد شده در این رساله را، در شاهنامه فردوسی و متون اوستایی می‌بینیم؛ اما این شخصیت ها در متون پهلوی، اوستا و شاهنامه دقیقاً مشابه هم نیستند.

اسطوره ها بخش مهمی از تاریخ را در بر می گیرند و به نوعی بیانگر اعتقادات و تفکرات مردم و فرهنگ جامعه اند و سینه به سینه به نسل های بعدی در قالب داستان‌های نغز و شیرین منتقل می شدند. بنابراین موضوع اسطوره در ادبیات ما جایگاه مهمی دارد و نقل اسطوره در کتابهای ادبی و تاریخی بیانگر اهمیت آنها در فرهنگ و جامعه‌ی ایرانی است. بنابراین کار بر روی این پژوهش، نیازمند دانش دقیق در مورد اسطوره ها و شخصیت های اسطوره ای یاد شده در متن است.

این متن در مجموعه DP نسخه‌ای کهن که متعلق به دستور پشوتن سنجانا بوده و تاریخ کتابت ندارد، به چاپ رسیده است (تفضلی، 1386: 329).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...