-آیا بین احساس بیگانگی اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

-آیا بین احساس عدالت اجتماعی و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین جنس و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج تفاوت وجود دارد؟

ـ آیا بین میزان تحصیلات و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین سن و بی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیا بین وضعیت تأهل و بی­رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

ـ آیابین سابقه خدمت وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

-آیا بین رشته تحصیلی وبی رمقی اجتماعی معلمان متوسطه شهر یاسوج رابطه وجود دارد؟

2ـ1ـ مرور برادبیات تحقیق2ـ2ـ پیشینه تحقیق
بررسی نتایج پژوهش­های مرتبط داخلی و خارجی در هر پژوهشی مقدم بر اجرای آن است. بررسی­های پژوهشی در مورد موضوع «بی­رمقی اجتماعی»و«بی­تفاوتی اجتماعی»درایران ورویکردهای مرتبط با آن، نشان می­دهد که پژوهشی که به طور دقیق منطبق با موضوع این پژوهش انجام گرفته باشد انجام نشده، اما با توجه به بررسی­ها و پژوهش­های که در زمینه­های مشابه صورت گرفته است می­توان نوعی پیشینه پژوهشی را ملحوظ نظر داشت که عمدتاً در برخی از مطالعات به گونه کلی و یا صرفاً به جنبه­های خاصی از آن پرداخته شده است.

2-2-1- تحقیقات خارجی
1ـ ساروس(1988) تحلیل رفتگی(بی رمقی)شغلی مدیران آموزش را در کانادا بررسی کرد. یافته­های تحقیق او نشان داد که بی رمقی(تحلیل رفتگی) شغلی در بین مدیران آموزشی کمتر از حد متوسطه بود. میزان مسخ شخصیت در مدیران آموزشی مرد بیش از مدیران زن بود.همچنین میزان بی رمقی(تحلیل ر فتگی) در مدیرانی که سابقه مدیریت آنان بیش از شانزده سال بود بیش از مدیرانی بود که سابقه مدیریت آنان کمتر از ده سال بوده است.

2ـ مارتین (1989) در پژوهشی سطوح بی رمقی”تحلیل رفتگی” شغلی مدیران آموزشی مدارس دولتی ایالت نیوهمشایر” را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که مدیران آموزش بی رمقی(تحلیل رفتگی) کم و متوسطی را در سه بعد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فرد داشتند. در این پژوهش شغل مدیریت مدارس، شغلی توأم با ابهام شناخته شده بود و متغیرهای جنس، سابقه مدیریت، رضایت شغلی و عوامل سازمانی در تحلیل رفتگی(بی رمقی)شغلی مدیران تأثیر داشت.

3-گنس[10] (1992) در پژوهشی با عنوان«بررسی رابطه میان مشارکتسیاسی و بی­تفاوتی در ایالات متحده» پرداخته و با توجه به کاهش علاقه افراد به پیگیری مسائل جامعه خود، بی­تفاوتی را به عنوان مسأله­ای مهم در این کشور معرفی کرده است. وی مسائل بی­تفاوتی را در ارتباط با متغیرهای مهمی مانند احساس ناتوانی، بیگانگی اجتماعی، نارضایتی از نظام اجتماعی، تقلیل تعلق اجتماعی و انگیزه­های فردی و مواردی از این قبیل قرار داده و معتقد است بی­تفاوتی اجتماعی زمانی بروز و شیوع بیشتری می­یابد که متغیرهای یاد شده، فراوانی کمی و کیفی بیشتری داشته باشد.

4ـ ون اسنینبیرگ وشیپرر[11](1991) درپژوهشی با عنوان«طبقه اجتماعی و رفتار سیاسی در خلال یک دوره رکود  اقتصادی: بی تفاوتی و رادیکالیسم»نیز افزایش بی­تفاوتی اجتماعی در هلند سال 1985 را به ازای اعتراض سیاسی عظیم طبقاتی دانسته­اند که به شدت از رکود اقتصادی ضربه خورده اند، به همین دلیل، الگوی را برای تبیین بی­تفاوتی سیاسی در میان افراد طبقات پایین در اواسط دهۀ(1980) دارند طراحی کردند. در عین حال به طراحی یک الگوی تبینی برای انگیزه های آنها که در خلال این دوره رکود هنوز به رفتار سیاسی متمایل بودند اقدام نموده­اند. در این مطالعه، نتایج تحلیل شاخصی که نشانگر یک طبقه محروم بوده احتمال آنومی بیشتری را افزایش می­داد. همچنین، آنومی موجب بی­تفاوتی سیاسی بالاتری شده و از سوی دیگر این پژوهش نشان می­دهد که آموزش باعث کاهش بی تفاوتی سیاسی شده است.

5ـ المیز حاجی(2001) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه میان بوروکراسی در کشور عربستان سعودی» انجام شد، محقق مسأله بی­تفاوتی عمومی را به عنوان مانعی در جهت برنامه­های توسعه این کشور مورد تحلیل و تبیین قرارداد.نمونه این پژوهش 466 نفر به صورت تصادفی بوده که از آن، اطلاعات لازم جمع آوری شده و به طور توصیفی و تحلیلی آزمون شده و در نتیجه نهایی فرضیه وجود بی­تفاوتی عمومی در شهروندان این کشور تأیید شد. محقق در پایان سعی کرده از پیشنهادهای پژوهش را به عنوان ثروتمندترین کشور در جهان سوم، انواع خدمات عمومی در سطوح فردی و اجتماعی را به شهروندان عرضه کند (بیمارستان رایگان، مدارس، دانشگاهها، بزرگراهها و .) بسنجد؛ ولی بی تفاوتی شهروندان به طورکلی، واقعیتی است که به عنوان مانعی در راه تمام تلاش­های عرضه شده بوسیله نظام اداری و دولتی برای توسعه در این کشور عمل کرده است. زمینه اصلی این  پژوهش این بود که شهروندان عربستان سعودی نسبت به خدمات عمومی بوروکراتیک دولتی بی تفاوت نیستند که در پایان، خلاف این فرضیه استنتاج شده است.

6ـ چن و زانگ[12](1999) در پژوهش با عنوان «سنجش بی­تفاوتی سیاسی مردم شهر پکن عوامل مؤثر بر آن»نتایج حاصله نشانگر آن بود که رابطه معنی­داری میان متغیرهای مستقل با وابسته برقرار بوده است. بی­تفاوتی سیاسی با بهره­گیری از شاخص­هایی همچون میزان علاقه به مباحث سیاسی، توجه کردن به مسائل ملی و تمرکز و توجه به مسائل شهری سنجیده شد. و اثر متغیرهای گوناگون زمینه­ای مستقل مانند رضایت اجتماعی، احساس اثر بخشی، موقعیت اجتماعی ـ شغلی ـ وابستگی حزبی ـ سیاسی بر روی بی تفاوتی سیاسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از وجود رابطۀ معنی­دار میان این متغیرها بوده است

7- گانز(1352) در پژوهشی تحت عنوان «تحلیل رابطه بین مشارکت سیاسی و بی­تفاوتی» انجام شده است. در این پژوهش با اشاره به اهمییت بی­تفاوتی، وجود آن را در جامعه آمریکا به عنوان یکی از مسایل مهم ارزیابی قرار داده و کاهش علاقه افراد را نسبت به موضوعات سیاسی با اهمیت عنوان کرده است. نتایج تحقیق مذکور حکایت از آن دارد که نمود بی تفاوتی در 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...