پایان نامه بررسی نقش اسناد در اثبات دعوی در آیین دادرسی مدنی ایران |
گفتار اول- کلیات تعارض ادله اثبات دعوی131
تعریف تعارض.131
شرایط تحقق تعارض131
الف-وجود حداقل دو دلیل.132
ب-تنافی و تکذیب یکدیگر132
ج-وحدت موضوع.132
د-حجیّت ادله(قابلیت استناد133
گفتار دوم- تعارض سند با دیگر ادله اثبات دعوی134
تعارض سند با اقرار134
تعارض سند با شهادت.139
تعارض سند با امارات.143تعارض سند با قسم148
تعارض سند با نظریه کارشناس149
بخش دوم- تعارض سند با سند.152
گفتار اول-تعارض دو سند همنوع152
تعارض سند عادی با عادی.152
تعارض دو سند رسمی.153 گفتار دوم- تعارض سند رسمی و عادی155
نظریه گروه اول و دلائل آنها.156
نظریه گروه دوم و دلائل آنها.158
تحلیل نظرات دو گروه161
گفتار سوم- تعارض سند عادی مالکیت ملک غیر منقول با سند رسمی مؤخر مالکیت همان ملک.162
وضعیت حقوقی فروش مال غیر منقول بدون تنظیم سند رسمی162
تعارض سند عادی مقدم با سند رسمی مؤخر.167
الف- تاریخ سند عادی مورد تأیید دادگاه قرار نگرفته و یا دادگاه نتوانسته صحت آن را تأیید کند.167
ب- تاریخ سند عادی توسط دادگاه تأیید میشود.168
نتیجه گیری و پیشنهادات170
الف- نتیجهگیری.170
ب- پیشنهادات172
منابع.173
مقدمه
1- بیان مسأله
یکی از ادله نهگانه اثبات دعوی سند میباشد که مهمترین و رایجترین دلیل اصحاب دعوی در دعاوی و امور غیر کیفری است و از نظر درجه اعتباری که به آن داده میشود به دو نوع تقسیم میشوند: رسمی و عادی. طبق ماده 1284 ق.م: سند نوشتهای است که در مقام اثبات دعوی یا دفاع، قابل استناد باشد. بنابراین هر نوشتهای سند نیست. بلکه باید قابلیت آنرا داشته باشد که بتواند دلیل در دادرسی قرار گیرد. بطور معمول اسناد برای اثبات اعمال حقوقی مانند عقود معین و قراردادها بکار میرود ولی در عین حال در اثبات وقایع حقوقی، نقش مهمی بر عهده دارد.
حق دارای دو مرحله است: مرحله ثبوت، و آن وجود واقعی حق است و مرحله اثبات، و آن نمایاندن وجود آن. اصل و قاعده این است که اسناد برای اثبات حق تنظیم میشوند نه ایجاد حق. یعنی همین که تراضی شفاهی متعاملین حاصل گردید، حق تازه ایجاد میشود و تنظیم سند که پس از ایجاب و قبول شفاهی به عمل میآید جز وسیله اثبات چیز دیگری نیست. در فقه نیز، هیچ سندی را صرفا از جهت اینکه سند است موجد حق ندانسته بلکه آنرا صرفا کاشف از وقوع معامله و وسیله اثبات، قبول کردهاند و به همین جهت اثبات خلاف آنرا همیشه اجازه نمودهاند.
قانون، قدرت اثباتی خاصی برای سند رسمی قائل است و اصل این است که تایید معموله توسط شخص مقام صلاحیتدار در موقع تنظیم سند، مبین حقیقت وجودی آن است و تاییدی است که نسبت به همه افراد تا وقتی که مجعول بودن آن سند ثابت نگردیده، اعتبار دارد.
علیرغم اینکه در اسناد عادی اصل حاکمیت اراده، نسبت به اسناد رسمی بیشتر متبلور است و همچنین تنظیم اسناد و معاملات به صورت عادی با اصل تسریع در معاملات تجاری موافقت دارد ولی در برخی موارد مانند مالکیت اموال غیر منقول به جهت حمایت از حقوق اشخاص و قابلیت استناد در مقابل سایر مدعیان، تنظیم سند رسمی، منطقیتر به نظر میرسد. در مواردی قانونگذار بر تنظیم سند رسمی تاکید کرده است که به نظر میرسد عدم پذیرش سند عادی بنا به حکم قانونگذار امری لازم است. از طرفی در صورت عدم تنظیم سند رسمی در این موارد، فرض بر این است که جهت موضوعی که همان انشای معامله بدون تنظیم سند رسمی باشد محرز است ولی از جهت حکمی برای حکم بر بطلان آن باید نص قانونی بر بطلان اینگونه قراردادها باشد که با بررسی مقررات موضوعه و رای وحدت رویه شماره 43 مورخه 10/8/51 معلوم میشود چنین نصی وجود ندارد بلکه از پارهای از مقررات و رویه قضایی صحت و اعتبار آن استنباط میشود در عین حال تعارض دارنده با حسن نیت سند رسمی با دارنده سند عادی مقدم و همچنین مواد 22 و 48 و 117 قانون ثبت که مقدر میدارند “دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده است و یا انتقال آن در دفتر املاک، ثبت شده است را مالک میشناسد و سند عادی راجع به اینگونه معاملات در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نمیشود.” و از طرفی رواج فروش مال غیر منقول، با سند عادی در جامعه، میطلبد که ارزش حقوقی سند عادی در اینگونه موارد بررسی شود.
سند ارائه شده به عنوان دلیل ممکن است با وجود شرایطی با سایر ادله موجود در دادرسی یا حتی سندی دیگر تعارض نماید. در این صورت دادگاه بایستی از میان آنها حسب مورد یکی را ترجیح داده و بر اساس آن حکم نماید و یا استثنائا هر دو را کنار گذارد.
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-03-03] [ 12:02:00 ق.ظ ]
|