پایان نامه ماهیت و آثار طلاق توافقی با تاکید بر رویه قضایی |
گفتار اول:تعریف طلاق. 10
بند اول : طلاق ازنظر لغت و اصطلاح: 15
بند دوم: تاریخچه طلاق. 16
بند سوم: طلاق توافقی در قانون حمایت خانواده 17
بند چهارم: تعریف خلع و مبارات.. 19
گفتار دوم: علل گرایش به طلاق توافقی. 21
بند اول: سهولت طلاق. 21
بند دوم: کمرنگ شدن نهاد خانواده 22
بند سوم: نقص قانون. 22
گفتار سوم: موجبات طلاق. 23
بند اول : به ارادهی مرد 23
بند دوم : طلاق به خواستهی زن. 26
بند سوم: طلاق به توافق. 28
مبحث دوم : اقسام طلاق. 30
گفتار اول: اقسام طلاق ازنظر حکم وضعی و فقه 30
بند اول: طلاق بدعی. 31
بند دوم: طلاق سنی. 31
بند سوم: طلاق بائن مطابق اجماع فقهای امامیه بر 6 نوع است: 32
بند چهارم : طلاق رجعی. 32
گفتار دوم: طلاق ازنظر قانون مدنی. 33
بند اوّل: طلاق قبل از نزدیکی. 34
بند دوّم: طلاق یائسه 35
بند سوّم: طلاق خلع و مبارات.. 35
بند چهارم: سومین طلاق. 35
بند پنجم: طلاق بهعوض… 36
بند ششم :طلاق شوخی یا کنایی. 37
بند هفتم:طلاق قضایی. 37
فصل دوم: ماهیت طلاق توافقی. 38
مبحث اول: ماهیت ازنظر عمل حقوقی. 41
گفتار اول: عقد یا ایقاع بودن طلاق. 42
بند اول:عقد. 43
بند دوم:ایقاع. 43
گفتار دوم : خلع و مبارات.. 44
بند اول: تشابه خلع و مبارات.. 45
بند دوم:تفاوت خلع و مبارات.. 45
گفتار سوم: مبانی خلع و مبارات.. 48
بند اول:مبانی فقهی خلع و مبارات.. 49
بند دوم: ماهیت حقوقی خلع و مبارات.. 52
مبحث دوم: شرایط خلع و مبارات.. 53
گفتار اول: شرایط زوج. 53
بند اول: بلوغ. 54
بند دوم: عقل. 54
بند سوم: اختیار 55
بند چهارم: قصد و رشد. 56
گفتار دوم: شرایط زوجه 58
بند اول: شرایط عمومی 59
بند دوم: شرایط اختصاصی. 59
مبحث سوم: زمان طلاق. 63
گفتار اول: طلاق قبل از نزدیکی یا طلاق در زمان نامزدی. 65
گفتار دوم: طلاق توافقی بعد ازدواج. 66
مبحث چهارم: شرایط عمل حقوقی. 67
گفتار اول: شرایط ماهوی. 67
بند اول: وجود رابطهی زوجیت.. 67
بند دوم: وجود عوض… 68
گفتار دوم: شرایط شکلی. 70
بند اول: داوری. 70
بند دوم: صیغهی طلاق. 75
بند سوم : شهود عادل. 77
گفتار سوم: شرایط عوض… 78
فصل سوم: آثار طلاق. 80
مبحث اول: آثار غیرمالی طلاق. 81
گفتار اول: قطع رابطه زناشویی. 81
گفتار دوم: حضانت فرزندان. 82
گفتار سوم: عده و فلسفهی آن. 88
مبحث دوم: آثار مالی طلاق. 90
گفتار اول: مهریه 90
گفتار دوم: نفقه 93
گفتار سوم: توارث.. 97
مبحث سوم: طبیعت طلاق پس از رجوع. 100
گفتار اول: رجوع زن بهعوض و زمان آن. 102
نتیجه گیری. 103
منابع……. 110
مقدمه :
خانواده مهمترین و قدیمیترین گروه اجتماعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است و بدون آن زندگی در اجتماع متصور نیست. کانون خانواده مرکز حفظ سنن ملی و اخلاقی، رشد عواطف و احساسات انسان است. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بیپناه و در معرض فساد و تباهی و بیهودگی قرار میگیرند. اما گاهی اوقات، خانواده نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و ناچار از هم فرومیپاشد.
درباره طلاق عقاید و نظرات مختلفی وجود دارد. عدهای آن را زیانآور و بسیار خطرناک دانسته و بهطورکلی آن را محکوم کردهاند و عدهای از وجود آن در شرایطی در اجتماع طرفداری کردهاند.
بههرحال نمیتوان طلاق را ازنظر اجتماعی بهکلی محکوم کرد : زیرا اگر بین زن و شوهر هیچگونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود نداشته باشد، نمیتوان گفت که زن و مرد باید یکعمر در رنج و سختی به سر ببرند و به زندگی زناشویی ادامه دهند. البته شکی نیست که طلاق امری مذموم و ناپسند است.
تا توانی پا منه اندر فراق ابعض الاشیاء عندی الطلاق (مولوی)
اما در پارهای از موارد چارهای جز آن نیست و باید بهعنوان یک ضرورت پذیرفته شود.
در فقه و حقوق جامعه ما بهطورمعمول و غالب اختیار طلاق در دست مرد است و جدایی زوجین، معلول ارادهی زوج میباشد؛ اما در شرع مقدس اسلام مواردی وجود دارد که صریحاً اجازه میدهد که زوجه از حاکم درخواست طلاق کند. در این شرایط دخالت قاضی محکمه نقش مهمی را در حل اختلاف و احقاق حقوق افراد در پی خواهد داشت تا خانواده را به انتخاب راهحلهای مناسبی در جهت اصلاح طرفین دعوی و اصلاح جامعه راهنمایی نماید.
بیان مسئله
رشد و بالندگی و سلامت خانواده سبب رشد تعالی جامعه میگردد حفظ و بقا و کمک به اکمال آن بر همه خصوصاً بر دولتمردان و قانونگذاران واجب است اما گاهی اوقات با هیچ تدبیری نمیتوان و نباید زن و مرد را وادار به زندگی مشترک زیر یک سقف کرد چراکه تفاهم و مهربانی و عشق نهاد خانواده را استوار نگه میدارد. واژهی طلاق ازنظر لغوی به معنی بازنمودن گره ،رها کردن، آزاد ساختن و واگذاشتن است و ازلحاظ شرعی عبارت است از زایل نمودن قید نکاح با صیغه مخصوص.
سالها پیش طلاق پدیدهای مذموم و بسیار زشت به شمار میرفت و افراد در شرایط بسیار سخت به آن فکر میکردند یا گاه آنقدر در پیچوخم مراحل قانونی دادگاهها سردرگم میشدند که از طلاق گرفتن منصرف میشدند اما اکنون متأسفانه با گسترش نوعی از طلاق، دیگر نیاز نیست زمانی طولانی را در راهرو دادگاهها بگذرانند. آنها میتوانند با گذشتن از حقوق خود از قبیل، مهریه، حضانت و ملاقات فرزند، جهیزیه، نفقه و… بهراحتی به دادگاه مراجعه کنند و پس از مدت کوتاهی بهصورت توافقی از هم جدا شوند.
در این تحقیق سعی بر این است که ثابت کنیم طلاق توافقی عقد یا ایقاع است ،ازلحاظ حقوقی طلاق ایقاعی است که بااراده مرد محقق میشود، اما بر اساس مقررات قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق در سال 1371 و متعاقباً تصویب قانون حمایت خانواده در سال 1392 برای طلاق و جدایی میبایستی زوجین یا یکی از آنها به دادگاه مراجعه نموده و گواهی عدم امکان سازش دریافت نمایند تا بتوانند از همدیگر جدا شوند. با توجه به سیر قانونگذاری در موضوع نکاح، کنترل و محدودیتهای وارده بر این عقد، همچون بعضی از قراردادها بر مبنای مصالح و منافعی اعم از فردی و اجتماعی بوده است. حفظ کیان خانواده بهعنوان جزئی مهم از پیکره اجتماع، از مهمترین مصالح مدنظر قانون تلقی میگردد. یکی از راههای انحلال نکاح طلاق است که منوط به تحقق موجباتی است که ازجملهی این موارد عبارتاند از ارادهی مرد درخواست زن و توافق زوجین میباشد . بااینکه طلاق در دست مرد میباشد ولی مرد نباید از این اختیار سوءاستفاده کرده و زوجه را بهزانو درآورد و قانونگذار موظف است که در برابر طلاق روشی را در پیش گیرد که امکان سوءاستفاده از این نهاد قانونی را از بین ببرد و مانع از این شود که اساس خانواده بهراحتی از هم فروریزد و درعینحال این امکان را برای زوجین ناسازگار به وجود آورد که از بند پیوندی که تقدس خود را ازدستداده است رها شوند. بنابراین هم منافع فرد و هم منافع جامعه تضمین میشود اما در حال حاضر اراده مرد بهتنهایی و بدون حکم دادگاه کافی برای طلاق نیست و این مصلحتی است که قانون جهت بقای خانواده و جلوگیری از خودسری مرد در این زمینه اندیشیده است، حال با توجه به اختیار شرعی و مطلق مرد در طلاق و ایقاع بودن ماهیت طلاق جهت گریز و استخلاص زنان از این مشکلات اجازه داده میشود تا زوجه با اعطای مالی به زوج از او طلاق بگیرد شارع و بهتبع
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-04] [ 01:06:00 ب.ظ ]
|