چکیده : ‌1

فصل اول(کلیات پژوهش) 2

1-1 مقدمه. 3

1-2 بیان مساله. 4

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش… 8

1-4 اهداف پژوهش… 10

1-5 فرضیه های پژوهش… 11

1-6 متغیرهای پژوهش: 11

1-7 تعریف عملیاتی و مفهومی متغیرها 12

فصل دوم(ادبیات و پیشینه پژوهش) 14

2-1  مقدمه. 15

2-2 پیشینه پژوهش ……………………………………………………………………………………………………..15

2-2-1 تعصب… 15

2-2-2  عزت نفس… 28

2-2-3  خلاقیت… 37

2-3 رابطه متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………………..47

2-4 پیشینه پژوهش های انجام شده 54

فصل سوم(روش پژوهش) 66

3-1 مقدمه. 67

3-2 روش پژوهش… 67

3-3 جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری پژوهش… 68

3-4 روش جمع آوری اطلاعات… 69

3-5 ابزار اندازه گیری پژوهش… 70

3-6 روش کار …………………………………………………………………………………………………………….78

3-7 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ………………………………………………………………………………78

فصل چهارم(تجزیه و تحلیل داده ها) 79

4-1 مقدمه. 80

4-2  اطلاعات جمعیت شناختی.. 80

4-3 یافته های توصیفی.. 86

4-4 یافته های مربوط به فرضیه ها 88

فصل پنجم(بحث و نتیجه گیری) 95

5-1 مقدمه. 96

5-2 نتایج پژوهش: بررسی فرضیه ها 97

5-3 بحث و نتیجه گیری کلی.. 110

5-4 محدودیت ها و مشکلات پژوهش… 111

5-5 پیشنهادهای پژوهش… 111

5-6 مروری بر مطالب… 112

فهرست منابع. 114

منابع فارسی.. 114

منابع لاتین.. 119

ضمائم……………………………………………………………………………………………………………………….122

 

 

فهرست جداول

  عنوان                                                                                                              صفحه

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

       جدول4-1 :فراوانی و درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سن…………………………………….. .80

       جدول 4-2: فراوانی و درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک جنسیت………………………………..82

       جدول 4-3: فراوانی و درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سطح تحصیلات…………………….84

جدول 4-4:  میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش… 86

جدول 4-5:  نتایج همبستگی متغیرهای عزت نفس و تعصب… 88

جدول 4-6: اثر و ارتباط متغیرهای عزت نفس و تعصب 89

جدول 4-7: ضرایب رگرسیونی متغیرهای عزت نفس با تعصب 89

جدول 4-8:  نتایج همبستگی متغیرهای خلاقیت و تعصب… 90

جدول 4-9: اثر و ارتباط متغیرهای خلاقیت و تعصب… 90

جدول 4-10: ضرایب رگرسیونی متغیرهای خلاقیت و تعصب 91

جدول4-11: نتایج همبستگی متغیرهای خلاقیت وعزت نفس… 91

جدول 4-12 : اثر و رابطه متغیرهای خلاقیت و عزت نفس… 92

جدول4-13:ضرایب رگرسیونی متغیرهای خلاقیت و عزت نفس 92

جدول 4-14: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری و واریانس متغیرهای پژوهش ……………….93

جدول4-15: ضرایب رگرسیونی متغیرهای پژوهش………………………………………………………..93

 

فهرست نمودارها

عنوان                                                                                                                        صفحه

نمودار 4-1: فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سن…………………………………………………………………..81

نمودار 4-2: درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سن………………………………………………………….82

نمودار 4-3: فراوانی آزمودنی ها به تفکیک جنسیت ……………………………………………………………83

نمودار 4-4: درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک جنسیت……………………………………………………84

نمودار4-5: فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سطح تحصیلات …………………………………………………85

نمودار4-6: درصد فراوانی آزمودنی ها به تفکیک سطح تحصیلات…………………………………………86

نمودار4-7: مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………….87

 


چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عزت نفس وخلاقیت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرجاسک انجام گرفته است. روش پژوهش همبستگی است. روش نمونه گیری این پژوهش نمونه گیری خوشه ای است. حجم نمونه این پژوهش 290 نفراست که از بین دانشجویان با رشته های تحصیلی مختلف انتخاب شده اند. ابزاراندازه گیری این پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت(58سؤالی)، پرسشنامه خلاقیت عابدی(1362)، و پرسشنامه محقق ساخته تعصب بود. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون MANOVA، آزمون t تک گروهی وهمبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عزت نفس وتعصب رابطه معنادار وجود دارد. بین خلاقیت وتعصب رابطه معنادار وجود دارد اما همبستگی میان دو متغیر منفی است. بین عزت نفس وخلاقیت نیز رابطه معنادار وجود دارد. خلاقیت و عزت نفس پیش بینی کننده تعصب در دانشجویان می باشند.

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

1-1 مقدمه

یکی از صفات رذیله انسانی تعصب ناروا و وابستگی غیرمنطقی به چیزی است که اانسان را از درک حق و برتری دادن آن بر باطل، باز می دارد. تعصب‌های ناروا در طول تاریخ بشر مشکلات عدیده‌ای را به وجود آورده است. سد راه هدایت انبیا شدن، درگیری‌های ناروا و طولانی و برتری دادن عده‌ای به ناحق و بدون لیاقت، همه ریشه در تعصب‌های ناروا دارد. امروزه نیز در جهان، تعصب باعث درگیری‌ها، سلب آزادی‌ها و خودمحوری‌های نابه‌جا می شود. تعصب جاهلی، انسان را کور و کر نموده، از دیدن حق و قبول آن در هر جا و هر زمان باز می دارد(حسینی، 1386، ص 47). برای دوری از تعصب بی‌جا و عقاید ابلهانه‌ای که معمولاً گریبان‌گیر نوع بشر می شود، هیچ نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. بلکه با رعایت نکاتی می توان از بسیاری اشتباهات مضحک و نه همه اشتباهات بر حذر بود (راسل[1] ، 1950،ترجمه یوسف زاده، 1378، ص 56). به نظر می رسد برای دوری از تعصب بی جا عواملی مانند عزت نفس و خلاقیت می توانند مفید باشند.

عزت نفس، متأثر از عوامل درونی و بیرونی است. منظور از عوامل درونی، عواملی است که از درون نشأت می‌گیرد یا خود شخص آن را ایجاد می کند که از آن جمله می توان به نظرها، باورها و اعمال یا رفتار اشاره کرد. عوامل بیرونی همان عوامل محیطی اند. پیام هایی که کلامی و غیرکلامی انتقال پیدا می کنند و تجربه هایی که بانی و موجب آن والدین، آموزگاران، اشخاص مهم در زندگی و سازمان دهندگان فرهنگ‌اند. صفات ناپسندی از قبیل لاف زدن، فخرفروشی، برتری طلبی، خودبزرگ بینی، بلندپروازی، قلدری، زیان رساندن به دیگران و …، به نوعی فقدان عزت نفس را نشان می دهد (خورند، 1383، ص 162).

یکی از ویژگی‏های بارز انسان و محور اساسی و حیاتی او، قدرت اندیشه است. انسان‏ در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکّر صحیح‏ تصمیم گرفته، توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل‏ گردد. بدین ترتیب تمام موفقیت‏ها و پیشرفت‏های انسان در گرو اندیشه بارور، پویا و مؤثر اوست. از پیچیده‏ترین و عالی‏ترین جلوه اندیشه انسان، تفکر خلاق است. خلاقیت ایجاد طرحی جدید با ارزش و متناسب است، به بیان دیگر خلاقیت بکارگیری‏ تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهنده‏ای مانند: قلمرو مهارت‏ها، مهارت‏های تفکر خلاق و انگیزه است. برای ظهور و تقویت خلاقیت در افراد باید نقطه تلاقی این سه‏ عنصر مشخص گردد، زیرا این نقطه تلاقی، ترکیب پر قدرتی است که شخص را به‏ سوی خلاقیت سوق می‏دهد. رشد و توسعه خلاقیت، وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی، مانند: هوش، خانواده، ویژگی‏های شخصیتی و . . . است.(خورشیدی، آزادبخت و دیلمقانی، 1385). حال با توجه به وجود انواع تعصب ها (قومی، مذهبی، جنسی و …) خصوصاً در استان هرمزگان این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و خلاقیّت با تعصب در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی جاسک انجام ‌گردید.

1-2 بیان مسأله

تعصب[2]  از نظر لغوی به معنای جانب‌داری کردن، حمایت و سخت گرفتن است (معین، 1362، ص 11). تعصب در روان شناسی و رشته های مرتبط آن معادل پیش داوری و منظور از آن نگرشی منفی و خصمانه نسبت به فرد یا گروهی خاص است که بر اساس اطلاعات ناقص یا نادرست و بدون داشتن تجربه مستقیم در مورد آن فرد یا گروه، شکل گرفته باشد و بر پایه آن، قضاوت شود(صلیبی، 1382، ص 259).

اما در کل می توان تعصب را این‌چنین تعریف نمود: تعصب یعنی موضع‌گیری قبل از کسب اطلاعات کافی که ممکن است مربوط به یک چیز، عقیده، یا شخص معیّن و یا حتی درباره وجهی از یک کار علمی باشد(کاپلان و سادوک،1996،ترجمه پورافکاری، 1372).

فرد متعصب، از نظر شناختی، دچار خطایی بنیادین است؛ او اجازه نمی دهد محتوای دانش و آگاهی های جدید با محتوای دانش و آگاهی های پیشین ویی درگیر شوند و در تعامل باشند. از نظر پیاژه  ذهن، اطلاعات رسیده از جهان خارج را بازسازی و تفسیر و تعبیر مجدد می کند تا آن را با چارچوب درونی خود منطبق گرداند. بیان این مسئله مهم، ما را با مهم ترین خطای فرد متعصّب، آشنا می سازد؛ این گونه افراد، به ذهن خود اجازه چنین تفسیری را نمی دهند و تلاش می کنند تا آن را متوقّف سازند؛ البته همان گونه که اشاره شد، ممکن است فقط در زمینه ای خاص چنین رفتاری را بروز دهند(فلاول[3]  ،1928،ترجمه ماهر،1377، ص 19).

افراد متعصب می ترسند که با پذیرش تغییر نفوذ اطلاعات و آگاهی های جدید، خود و موجودیتشان در معرض خطر قرار گیرد؛ کنترل اوضاع و شرایط را از دست بدهند و دیگر نتوانند بر اوضاع جدید مسلّط گردند. آنها با این که خود تجربه ای و آگاهیِ دقیقی از یک مسئله خاص ندارند، به محض شنیدن آن از فرد مقابل، با آن مخالفت می کنند؛ مخالفتی نه از روی آگاهی، بلکه صرفاً بدان دلیل که با سازه های شخصی آنها جور در نمی آید (راس[4]،1992، ترجمه جمالفر، 1373، ص 160).

بنابراین تعصب یک باور یا رفتار است که با حرارت بی‌چون و چرا، به ویژه برای اهداف یا دینی یا در برخی موارد ورزشی، یا با شور و شوق وسواسی برای تفریح یا سرگرمی انجام شود. جرج سانتایانا تعصب را اینچنین تعریف کرده‌است: تلاش خود را مضاعف‌کردن وقتی هدف را فراموش کرده‌اید(دانشنامه آزاد ویکیپدیا، 1392).

تعصب یک گرایش است و این گرایش با عوامل مختلفی در ارتباط است (ارونسون[5]،2008،ترجمه شکرکن، 1382، ص 340). عزت نفس از جمله عواملی هست که ممکن است در جلوگیری از بروز این رفتار نقش داشته باشد یا بنحوی با این متغیر در ارتباط باشد(رومان، 1387).

عزت نفس[6]  جنبه ای از خودپنداره است که از قضاوت هایی که فرد درباره ارزش خود و احساس های مرتبط با این قضاوت ها ناشی می شود(شیهیان[7]،1964،ترجمه مهدی گنجی،1384). عزت نفس سازه ای است که بر نحوه ی ارزشیابی شخص از خود و اندازه گیری احساس وی از خود ارزشی‌اش در مقایسه با این که چگونه است و آرزو دارد چگونه باشد، دلالت دارد. ارزیابی مثبت از خود که در قالب عزت نفس بیان می شود برای بهزیستی ذهنی مثبت و ضروری است. عزت نفس به عنوان یک سپر و محافظ در مقابل ناسازگاری روانشناختی عمل می کند و باعث ارزیابی مثبت فرد از زندگی می شود (زانگ[8] ، 2005، ویلیام جیمز[9] 1980)،عزت نفس را به عنوان احساس خودارزشی که از نسبت موفقیت های واقعی بر موفقیت های ادعا شده به دست می آید تعریف کرده است. منظور او از موفقیت های ادعا شده، برآورد موفقیت های بالقوه ای است که بوسیله ارزش ها، آزمان ها و آرزوهایمان از آن آگاهی پیدا می کنیم (کار[10] ، 2004؛ ترجمه پاشاشریفی و نجفی زند، 1385). احساس بیچارگی و ناتوانی و مورد تبعیض و تعصب قرار گرفتن منجر به کاهش عزت نفس افراد می گردد(ارونسون، 2008،ترجمه شکرکن،1387). در تحقیقی که  توسط شرمن وجفری[11](2011)، بر روی57نفر از دانش آموزان انجام شد. نتایج نشان داد که عزت نفس پایین می تواند تعصّب نژادی را افزایش دهد و تعصب نژادی نتیجه ی عزت نفس پایین است. همچنین در پژوهشی که توسط جردن، اسپنسر وزانا[12]  (2005)، از دانشگاه واترلو انجام شد نتایج نشان داد که افراد دارای عزّت نفس بالا از افراد دارای عزت نفس پایین، تعصب وتبعیض قومیّتی بیشتری دارند و از آن به عنوان تکنیکی دفاعی استفاده می کنند.همچنین بامیستر  و همکاران [13](2003)، در بخشی از پژوهش خود نشان دادند که عزت نفس بالا ممکن است که تعصب و تبعیض را افزایش دهد. از طرفی تحقیقات انجام شده در خصوص آسیب شناسی روانی حكایت از آن دارد كه علت بسیاری از رفتارهای آسیب زای فرزندان در خانه و مدرسه مانند پرخاشگری، اضطراب، بزهكاری، مصرف سیگار، افت تحصیلی و مواردی از این قبیل، ریشه در كمبود یا ضعف«عزت نفس» آنان دارد. در واقع هرچه فرد از خودباوری و عزت نفس بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و كارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی- اجتماعی نیز مصون خواهد ماند(بیابانگرد،1372).

از طرفی خلاقیت[14]  نیز یکی از مؤلفه های موثر بر تعصب می باشد که فرایندی روانی است که منجر به حل مساله، ایده سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال هنری و نظریه پردازی می شود که بدیع و یکتاست (حائری زاده، 1381). به طور کلی خلاقیت فرایندی فکری و روانی است و محصول خلاقیت، پدیده ای نو و جدید و در عین حال دارای ارزش نیز می باشد. البته خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه ی افراد کمابیش وجود دارد (سلیمانی، 1384). و افراد خلاق نیز دارای ویژگی هایی نظیر انگیزه پیشرفت سطح بالا، کنجکاوی فراوان، علاقه زیاد به نظم و ترتیب، قدرت ابراز وجود و خودکفایی، شخصیت غیرمتعارف و کامروا، پشتکار و انضباط در کارها، استقلال و دارای طرز فکر انتقادی و افکر شهودی می باشند(سیف، 1388). دیوید بوهم در کتابی با نام«درباره خلاقیت»برای نشان دادن‌ خلاقیت چند نکته کلیدی را مطرح می‌کند.او می‌گوید تعصب داشتن، بت کردن یک اندیشه یا پارادایم و به دام دوئیت‌هایی مانند انتزاعی و ذهنی،تضادها،عقل و شهود،مطلق و نسبی و…افتادن باعث کور شدن خلاقیت می‌شود.او می‌گوید برای رسیدن به خلق و ابداع تازه‌ها باید به ادراک‌هایی توجه کنیم که برای آنها تعریفی نداریم(بوهوم،1998).

نتایج برخی تحقیقات نشان داده که عزت نفس با خلاقیت رابطه دارد ( باتلر[15]، 1998، میرعلی یاری، 1379)؛ اما تحقیقات زیادی نیز مبنی بر عدم رابطه بین این دو متغیر می

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...