3-1) اهمیت و ضرورت انجام پژوهش 6 4-1) اهداف پژوهش 8 1-4-1) اهداف اصلی 8 2-4-1) اهداف فرعی 8 5-1) فرضیه‌های پژوهش 8 1-5-1) فرضیه‌های اصلی 8 2-5-1) فرضیه‌های فرعی 8 6-1) متغیرهای پژوهش 9 7-1) تعاریف متغیرها 9 1-7-1) تعاریف مفهومی 9 2-7-1) تعاریف عملیاتی 10 فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش 1-2) مقدمه 13 2-2) بخش اول: اهمال­کاری تحصیلی (متغیر ملاک پژوهش) 13 1-2-2) اهمال­کاری تحصیلی 13 2-2-2) نظریه‌های اهمال­کاری 16 1-2-2-2) نظریه روان تحلیل­گری اهمال­کاری 17 2-2-2-2) نظریه کمال‌گرایی، ترس از شکست و دوری از اضطراب 17 3-2-2-2) نظریه خود ناتوان‌سازی و اهمال­کاری 19 3-2-2) شیوع اهمال­کاری تحصیلی بر اساس تحقیقات قبلی 21 4-2-2) چهار سبک اهمال‌کاری از دیدگاه واکر 22 1-4-2-2) اهمال‌کاران کمال‌گرا 22 2-4-2-2) اهمال‌کاران تعویق­گرا 22 3-4-2-2) اهمال‌کاران سیاست­گرا 23 4-4-2-2) اهمال‌کاران تنبیه­گرا 23 5-2-2) عوامل مؤثر بر اهمال­کاری تحصیلی 23 6-2-2) دیدگاه‌های مختلف در مورد اهمال‌کاری 24 1-6-2-2) اهمال­کاری به‌عنوان مشکل رفتاری 24 2-6-2-2) اهمال‌کاری به‌عنوان مشکل شناختی و انگیزشی 25 3-6-2-2) اهمال‌کاری به‌عنوان یک عادت و خصیصه شخصیتی 26 7-2-2) عوامل مؤثر بر اهمال‌کاری تحصیلی 27 1-7-2-2) تفاوت‌های فردی 27 2-7-2-2) ویژگی‌های تکلیف 28 3-7-2-2) ویژگی‌های جمعیت‌شناسی 28 3-2) بخش دوم) پنج عامل بزرگ شخصیت 29 1-3-2) تعریف شخصیت 29 2-3-2) پنج عامل بزرگ شخصیت 32 1-2-3-2) عامل روان رنجورخویی (عصبیت یا شاخص هیجان) 32 2-2-3-2) برون­گرایی در مقابل درونگرایی 33 3-2-3-2) تجربه­پذیری در مقابل بسته بودن در تجربه 34 4-2-3-2) همسازی (توافق پذیری) در مقابل دگرستیزی 36 5-2-3-2) وظیفه­شناسی در مقابل فقدان جهت یا مسامحه­کاری 37 4-2) بخش سوم: سبک‌های فرزندپروری 38 1-4-2) سبک­های تربیتی 38 2-4-2) ابعاد فرزندپروری از دیدگاه شیفر 41 1-2-4-2) والدین گرم و آزاد گذارنده 42 2-2-4-2) والدین گرم و کنترل‌کننده (مقتدر) 43 3-2-4-2) والدین سرد و کنترل‌کننده (سخت­گیر) 44 4-2-4-2) والدین سرد و آزاد گذارنده (مسامحه‌کار) 45 3-4-2) الگوهای فرزندپروری مک­کوبی و مارتین 46 1-3-4-2) فرزندپروری سلطه طلبانه 47 2-3-4-2) فرزندپروری مقتدرانه 47 3-3-4-2) فرزندپروری سهل­گیر 48 4-3-4-2) فرزندپروری بی­توجه 49 4-4-2) الگوها و سبک فرزندپروری از دیدگاه یانگ 50 5-4-2) سنخ­شناسی فرزندپروری خانواده 53 6-4-2) تنیدگی والدین 54 7-4-2) رابطه بین شیوه‌های فرزندپروری و شکل‌گیری هویت 55 8-4-2) مروری بر تحقیقات انجام انجام شده داخل و خارج کشور 57 1-8-4-2) تحقیقات مرتبط خارجی 57 2-8-4-2) تحقیقات مرتبط داخلی 61 جمع بندی پژوهشهای انجام شده پیشین 65 فصل سوم: روش پژوهش 1-3) مقدمه 69 2-3) طرح تحقیق 69 3-3) جامعه آماری 70 4-3) نمونه و روش نمونه­گیری 70 5-3) ابزارهای پژوهش 71 1-5-3) پرسشنامه اهمال‌کاری تحصیلی 71 2-5-3) پرسشنامه شخصیت گلدبرگ 72 3-5-3) سبک‌های فرزندپروری والدین 73 6-3) روش اجرا 74 7-3) روش تجزیه و تحلیل 75 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها 1-4) غربال­گری دادها 79 2-4) توصیف داده­ها 79 1-2-4) توزیع فراوانی افراد نمونه برحسب جنسیت 80 3-2-4) توزیع فراوانی افراد نمونه بر حسب شغل پدر 82 4-2-4) توزیع فراوانی افراد نمونه بر اساس تحصیلات پدر 83 5-2-4) توزیع فراوانی افراد نمونه بر اساس تحصیلات مادر 84 3-4) تحلیل داده­ها 85 برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید 4-4) بررسی پیش فرض­ها 85 1-4-4) بررسی استقلال داده­ها 85 2-4-4) نرمال بودن داده­ها 85 3-4-4) آزمون هم خطی بودن 88 5-4) بررسی فرضیه­های پژوهش 90 فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری 1-5) مقدمه 103 2-5) جمع بندی 112 3-5) محدودیت­های تحقیق 112 4-5) پیشنهادهای پژوهشی 112 5-5) پیشنهادهای کاربردی 113 منابع فارسی 117 منابع انگلیسی 124 مقدمه امروزه هیچ‌کس بی‌نیاز از تعلیم و تربیت و یادگیری نیست؛ ازاین‌رو دوران تحصیل یک فرد به‌عنوان مهم‌ترین زمان یادگیری، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. موفقیت در یادگیری در این دوران همواره مورد توجه نظام‌های آموزشی و محققان حیطه آموزش‌وپرورش بوده است. کانون این توجه، ناکامی تعدادی از یادگیرندگان است که در یادگیری مشکل دارند. این ناکامی پیامدهای زیانباری را برای نظام‌های آموزشی و یادگیرندگان به همراه داشته و دارد (دولتی، 1391). ازجمله علل این ناکامی‌ها در دانش­آموزان اهمال­کاری است. اهمال­کاری باعث می­شود که انجام تکلیف در فاصله زمانی تعیین‌شده به دلیل انجام کارهای غیرضروری و خوش‌گذرانی‌های زودگذر به شکست منتهی شود و یادگیری در فرد به خوبی صورت نگیرد. استیل[1]) 2007) فردی را اهمال­کار می­داند که هنگام شروع تکلیفی که از او خواسته‌شده، آن را به آهستگی انجام می­دهد و به بهانه اینکه آن را بعداً انجام خواهد داد، قصد ترک آن را دارد. 2-1) بیان مسأله دوران تحصیل یک فرد به‌عنوان مهم‌ترین زمان یادگیری، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. یکی از چالش­های فرا­روی تعلیم و تربیت و به‌خصوص یادگیری فراگیران که تقریباً همیشه بر بهره‌وری و بهزیستی افراد اثر سوء دارد، اهمال­کاری دانش‌آموزان است. اهمال‌کاری اگرچه بخشی از رفتار تمامی انسان‌ها است ولی یک صفت نامطلوب و منفی تلقی می‌شود .این رفتار زمانی که شدت می­یابد و به‌صورت عادت درمی‌آید، می‌تواند مسئله‌ساز باشد ‏(توکلی، ‏92). اهمال‌کاری به تعویق انداختن عملی است به‌خصوص هنگامی‌که تعویق بدون دلیل مناسب باشد ‏(بالکیس و دیورو[2]، 2009). اهمال­کاری می­تواند در همه جنبه‌های زندگی خود را نشان دهد. این مفهوم جلوه‌های گوناگونی دارد، اما متداول­ترین نوع آن اهمال‌کاری تحصیلی است. این نوع نسبت به انواع دیگر بیشتر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. علت این توجه ازیک‌طرف پیامدهای منفی آن برای میلیون­ها دانشجو و دانش‏آموز و از طرف دیگر دسترسی آسان­تر این گروه­ها برای پژوهش و درمان است (مون و ایلینگ‏ورث[3]، 2005). اهمال‏کاری تحصیلی به‌عنوان نوعی «نقص در خودتنظیمی»، در معنای ناتوانی فرد در کنترل افکار، هیجانات، عواطف و عملکرد مطابق با معیار­های مورد نظر خود مطرح شده است (فارن[4]، 2004). یکی از پیامدهای منفی اهمال‌کاری تحصیلی، تمایل به «تنزیل موقت[5]» است که در آن، فرد پاداش‏های کوچک اما در دسترس را به پاداش­های بزرگ اما دور از دسترس ترجیح می­دهد (هاول، واتسون، پاول و بورو[6]، 2006). تنزیل موقت و به تبع آن اهمال‌کاری تحصیلی، تابع برخی عوامل موقعیتی، نظیر تأخیر در پاداش و آزارندگی تکلیف و برخی ویژگی‌های شخصیتی از قبیل پایین بودن خودآگاهی، بی‏نظمی ذهنی، خودکنترلی کم و نقصان انگیزش پیشرفت است (استیل، 2007). اهمال­کاری از عوامل گوناگونی مانند اعتمادبه‌نفس پایین، نداشتن طرح یا برنامه­ریزی، بی‌نظمی و عدم توانایی در مدیریت زمان، ترس از عدم موفقیت، اضطراب و افسردگی ناشی می­گردد (سواری، 1390). کوستا و مک­کری[7] (1992) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که بین اهمال‌کاری و ابعاد مدل پنج عاملی شخصیت رابطه وجود دارد؛ بنابراین شخصیت و ویژگی‏های شخصیتی می­تواند یکی از عوامل اصلی بروز اهمال‏کاری تحصیلی باشد. شخصیت را می­توانیم به‌عنوان جمع کل راه­هایی بدانیم که یک نفر بدان وسیله در برابر دیگران از خود واکنش نشان می­دهد، یا روابط متقابل ایجاد می­کند. عوامل تعیین­کننده­ی شخصیت می‌تواند ارث، محیط و موقعیت باشد؛ اما افراد به فراخور سه عامل یادشده دارای ویژگی­های شخصیتی متفاوتی هستند (رابینز[8]، 2002، نقل از قدم­پور و همکاران، 1390). به دلیل کثرت این ویژگی­ها و عدم توانایی در سنجش آن‌ها به‌طور کامل، یک مدل بر پایه پنج عامل اصلی شخصیتی طراحی گردید و به مدل پنج عاملی شخصیت مشهور شد. اساس مدل پنج عاملی بر مؤلفه­های وظیفه‌شناسی، گشودگی نسبت به پذیرش تجربه، تطابق‏پذیری یا خوشایندی، برون­گرایی و روان­رنجوری قرار داده شد (کاستا و مک­کری، 1992). ویژگی­های شخصیتی در حقیقت، به‌عنوان محرک­های خلق‌وخو، برای دستیابی به هدف تلقی می­شوند. به این معنا که این خصوصیات انسان را مستعد انجام رفتارهای مختلف در موقعیت‌های خاص می‏نماید (کالیگوری[9]، 2000). برخی از روانشناسان بر این باورند که عملکرد والدین بر شکل­گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بوری و گانتی[10] (2008) معتقدند که عملکرد والدین سبب ایجاد و گسترش مدل­هایی در درون سازمان شناختی فرد به نام طرحواره می­شود. این طرحواره­ها در زندگی فرد به‌عنوان عدسی­هایی عمل می‏کنند که تفسیر، انتخاب و ارزیابی فرد از تجارب وی را شکل می­دهند. خانواده اولین و بیش‌ترین تأثیر را بر فرایند ساخت هویت فرهنگی – اجتماعی انسان و چگونگی ساخت شخصیت را بر عهده دارد. با توجه به اینکه خانواده­ها از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باهم تفاوت بسیار دارند و نیز فضای حاکم بر خانواده و نوع رابطه‏ی والدین با فرزندان که به اشکال آزادی، استبدادی یا دموکراسی می­باشد؛ نگرش­ها، تصورات و رفتار خانواده­ها بیش‌ترین تأثیر را بر هویت فرهنگی – اجتماعی فرزندان دارد (منادی، 1384)؛ بنابراین هر خانواده­ای شیوه­های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به‌کار می­گیرد این شیوه­ها که شیوه‌های فرزندپروری نامیده می‏شوند متأثر از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می‏باشد (هاردی، پاور و جی دایک[11]، 1993). شیوه‏های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‏شناسی روانی و رشد تحصیلی فرزندان دارد. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‏های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است (هاردی، پاور و جی دایک، 1993)؛ بنابراین خانواده و شیوه­های فرزندپروری نیز می­تواند اهمال­کاری دانش­آموزان را تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به وجود پدیده اهمال­کاری و رشد روزافزون آن در بین دانش­آموزان در پژوهش حاضر پژوهشگر به دنبال تبیین عوامل تأثیرگذار این مسئله‌ بود؛ بنابراین آنچه در این پژوهش مطرح شد این بود که آیا اهمال‌کاری تحصیلی که یکی از عوامل مهم ضعف عملکرد دانش‌آموزان است، می‌تواند ناشی از شیوه‌های فرزندپروری والدین و ویژگی­های شخصیتی دانش‌آموزان باشد؟ بنابراین در پژوهش حاضر ما به دنبال پاسخگویی به این سؤال بودیم که آیا ویژگی‏های شخصیتی آزمودنی­ها و سبک­های فرزند­پروری والدین درصد معنی­داری از واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان را تبیین می­کند؟ 3-1) اهمیت و ضرورت انجام پژوهش در سال‌های اخیر، اهمال­کاری میلیون­ها نفر را تحت تأثیر قرار داده و از مشکلات گریبان­گیری است که معمولاً بر عملکرد افراد تأثیر می­گذارد. اهمال‌کاری در بعد عملکرد تحصیلی یک مشکل رایج در میان یادگیران است و از مهم­ترین علل شکست یا فقدان موفقیت فراگیران در یادگیری و دست­یابی به برنامه­های پیشرفت تحصیلی است. تقریباً یک چهارم دانشجویان گزارش می­دهند که مکرراً درجه­ای از اهمال‌کاری را تجربه می­کنند که برای آن­ها ایجاد استرس می­کند و این امر عملکرد آموزشی ضعیف آن­ها را موجب می‏شود (بالکیس و دورو، 2009). اهمال­کاری به­ویژه در بلندمدت سلامت جسمانی و روانی فرد را تهدید و صدمات اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارد (استیل، 2007). اهمال­کاری پیامد­های مهم عینی (مانند از دست دادن ضرب‌الاجل‌ها، فرصت­ها، درآمد، زمان) و عاطفی (مانند تضعیف روحیه، افزایش استرس و اضطراب، ترس و عصبانیت و انگیزه پایین) در فراگیران به وجود می­آورد (ون­ ویک[12]، 2004)؛ بنابراین با توجه به تأثیر رفتار اهمال­کاری بر جنبه‌های شخصیتی، تحصیلی، اجتماعی و اقتصادی فرد و جامعه، اهمیت و ضرورت بررسی بیشتر این رفتار روشن می­گردد. بحث در مورد هر یک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش‌ها، رفتارها و شیوه‏های فرزندپروری تقریباً غیرممکن است (هاردی، پاور و جی دایک، 1993). ازجمله متغیرهایی که اهمال­کاری را تحت تأثیر قرار می­دهند ویژگی­های شخصیتی و سبک­های فررزند­پروری است. شیوه‏های فرزندپروری یک عامل تعیین‌کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب‏شناسی روانی و رشد تحصیلی فرزندان دارد؛ بنابراین با توجه به اینکه شیوه­های فرزندپروری والدین، نحوه تربیت والدین را به کودکان منتقل می­کنند، آگاهی یافتن از سبک فرزند‏پروری والدین می‏تواند عامل پیش‏بینی­کننده­ای برای شکل­گیری ویژگی­های شخصیتی در دانش­آموزان باشد. اهمال‌کاری تحصیلی ازجمله عوامل منفی مرتبط با تحصیل است که به نظر می‌رسد شناسایی بسترهای زمینه‌ساز آن حائز اهمیت است. ازآنجایی‌که یکی از منابع مهم پی بردن به چرایی مشکلات دانش­آموزان اهمال­کاری تحصیلی است، نتایج پژوهش حاضر می­تواند برای سیاست‏گذاران تعلیم و تربیت، متصدیان آموزش‌وپرورش و معلمان برای پی­بردن به عوامل تأثیر‏گذار بر پدیده اهمال­کاری دانش‏آموزان مفید باشد. لذا نتایج این پژوهش می­تواند دریافتن راهکارهای مناسب برای مقابله با اهمال­کاری دانش‏آموزان مسمر­ثمر باشد. این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش ویژگی­های شخصیتی دانش­آموزان و سبک‏های فرزندپروری والدین در اهمال‌کاری تحصیلی را مورد تأکید قرار می‏دهد و تلویحات آن برای بهبود اهمال­کاری دانش‌آموزان موردنظر است. 4-1) اهداف پژوهش 1-4-1) اهداف اصلی 1- نقش ویژگی­های شخصیتی در تبیین واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 2- نقش سبک­های فرزند­پروری والدین در تبیین واریانس اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 2-4-1) اهداف فرعی 1- رابطه­ی بین ویژگی شخصیتی برون­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 2- رابطه­ی بین ویژگی شخصیتی روان­رنجوری با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 3- رابطه­ی بین ویژگی شخصیتی گشودگی با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 4- رابطه‌ی بین ویژگی شخصیتی مقبولیت با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 5- رابطه­ی بین ویژگی شخصیتی وظیفه­شناسی با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 6- رابطه­ی بین سبک فرزند­پروری مقتدرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش-آموزان 7- رابطه­ی بین سبک فرزند­پروری مستبدانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 8- رابطه­ی بین سبک فرزند­پروری سهل­گیرانه والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 9- رابطه بین سبک فرزندپروری مسامحه­کار والدین با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان 5-1) فرضیه­های پژوهش 1-5-1) فرضیه­های اصلی 1- ویژگی­های شخصیتی سهم معنی­داری از واریانس اهمال­کاری دانش­آموزان را تبیین می­کنند. 2- سبک­های فرزند­پروری والدین در اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان تفاوت ایجاد می­کند. 2-5-1) فرضیه­های فرعی 1- بین عامل برون­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی دانش­آموزان رابطه­ی منفی وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...