پایان نامه ارشد علوم سیاسی: تبیین نقش قراردادهای نفتی در ارتباط با امنیت و حاکمیت ملی در سطح جامعه بینالمللی و بالعکس |
نفتی افزایش مییابد نرخ رشد اقتصادی نیز بالا میرود و بالعکس. [3]
تجربه 80 سال فعالیتهای شرکتهای خارجی در صنعت نفت ایران تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی در چارچوب قراردادهای مختلف اعم از اعطای امتیاز، مشارکت و خرید خدمت حاکی از استمرار سیاستهای شرکتهای بزرگ نفتی و کشورهای غربی در سلطه بر منابع نفتی کشور و دخالت در سرنوشت اقتصادی و سیاسی کشور و بازیچه قرار دادن استقلال و حاکمیت ملی ایران بوده است. حتی با تغییر چارچوب در ادوار آنچه در عمل اتفاق افتاد چیزی جز سلطه بر منابع کشور و ممانعت از پیشرفت علمی و فنی تکنولوژیکی و صنعتی ایران و وابسته کردن هرچه بیشتر اقتصاد ایران بر واردات کالا و صدور نفت خام و فراهم نمودن اسباب حضور درازمدت خارجیان در ایران نبود. مدت قراردادها چنان طولانی بود که با عمر منابع نفت برابری میکرد و تصمیمگیری درباره مقدار، شکل، زمان، تکنولوژی استخراج، صادرات بازارها، قیمتگذاری نفت و نوع ارز دریافتی اصولاً ربطی به ایران و اقتصاد ایران نداشته است.
پس از پیروزی انقلاب با توجه به تجارب تلخ گذشت از نحوه فعالیتهای شرکتهای بزرگ نفتی که با انعقاد قراردادهایی به اشکال گوناگون همواره اهداف بلندی را از حضور در کشورمان دنبال میکردند، بهرهبرداری از منابع نفتی بر اساس نیازهای ارزی کشور و نه نیازهای شرکتهای چند ملیتی غربی قرار گرفت و در انعقاد قراردادهای نفتی اصولی حاکم گردید.
مهمترین اصولی که در قراردادهای نفتی باید در نظر گرفته شوند عبارتند از: حفظ حاکمیت ملی بر منابع نفت و گاز کشور، محدودیتهای قانونی و بودجهای کشور، استفاده از تکنولوژی مدرن در اجرای قراردادهای نفتی، آموزش و انتقال تکنولوژی، استفاده کامل از توان شرکتها و صنایع مدرن در اجرای پروژههای نفتی، اجرای مشترک پروژهها و به حداقل رساندن ریسکها. [4]
تأثیر بسزا و تعیین کنندهی نفت بر درآمدهای کشور و رقابت تنگاتنگ کشورهای دارای ذخائر نفت برای حضور مستمر در بازار و منصه بینالمللی و حفظ میزان برداشت و تولید نفت به سهم خود علل کافی و مهمیدر رویکرد کشور به سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز میباشد. بطوریکه دولت به عنوان مالک و مدیر کلیه درآمدهای ناشی از فزونی ثروت ملی همواره کوشیده است به نحو مقتضی این درآمدها را در تثبیت امور اقتصادی کشور بکار گیرد و وابسته بودن دولت به در آمدهای نفتی باعث گردیده کلیه ساز و کارهای اقتصاد کشور تاثیرپذیر ازاین امر باشد.
سهم درآمدهای نفتی در مجموع درآمدهای دولت از 10% در سال 1323 به حدود 96% در سال 1354 و حدود 70% در طی سه دهه اخیر افزایش یافته است. [5] اهمیت اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر نفتی جهت توسعه صنایع پایین دستی و لزوم سرمایهگذاری از یک سو و الزام به رعایت اصول حاکم بر قراردادهای نفتی از سوی دیگر، کشور را به سمت انعقاد قراردادهای نفتی سوق داد. قراردادهایی که میتوان گفت قراردادهای قانونی هستند تا انتخابی. در هر حال هدف نهایی کسب بیشترین منفعت مادی و معنوی برای ایران است.
الف -بیان مساله:
با توجه به تک محصولی بودن اقتصاد ایران و اتکاء حجم بالایی از بودجه سالانهی کشور به نفت و تاثیر عمیق و چشمگیر این کالای حیاتی بر تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این مرز و بوم و همچنین با توجه به نقش قابل توجه و حساس قراردادهای نفتی در توزیع، حفظ و بهرهبرداری مناسب از این ثروت ملی، ضرورت بررسی قراردادهای نفتی در جهت حفظ حاکمیت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و انجام پژوهش در این حوزه واقعیتی انکارناپذر است.
استفاده از قراردادهای نفتی برای حفاظت از حاکمیت ملی سازوکاری تثبیت شده در ایران است و قوانین و مقررات جاری، شرکت ملی نفت ایران را مجاز میداند تا از قراردادهای نفتی برای ایجاد امنیت و پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استفاده کنند. طرح این قراردادها به قانون نفت ایران مصوب 1353 بر میگردد که این قانون در ماده 3 خود مقرر میدارد: (منابع نفتی و صنعت نفت ایران ملی میباشد و اعمال حق مالکیت ملت ایران نسبت به منابع نفتی ایران در زمینه اکتشافات. . .).
در قوانین مختلف دیگر حفاظت از حاکمیت ملی، اهمیت و جایگاه آن به روشنی آشکار میگردد. از جمله: ماده 14 قانون برنامه پنج سالهی چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و سند چشمانداز 20 ساله کشور و ضرورت انکارناپذیر توسعه اقتصادی و حفظ منافع ملی کشور و امنیت و حاکمیت در صحنهی جهانی به موازات انعقاد قراردادهای نفتی و همچنین اصول 125، 152و153 قانون اساسی و قانون برنامه پنج سالهی پنجم که در تبصره 1 ماده 125 به ضرورتهای حفاظت از حاکمیت و امنیت ملی در قردادهای نفتی اشاره شده است و همچنین در ماده 17 قانون نفت اصلاح شده مصوب 23/4/1390 که (اعمال حق حاکمیت و مالکیت عمومی از طرف جمهوری اسلامی ایران بر منابع نفتی و سیاست گذاری و. . .) را مورد تاکید قرار داده است.
برخی از ویژگیهای صنعت نفت از قبیل وابستگی به فراز و نشیب تقاضا و مصرف در بیرون از مرزهای ملی، وابستگی صنعت نفت به تکنولوژیهای پیچیدهی کشورهای صنعتی و شرکتهای چندملیتی، وابستگی به سرمایهگذار کلان برای اکتشاف و استخراج، کنترل قیمت نفت بوسیله نیروهای بینالمللی، گستره و عمق تاثیرگذاری این ماده را بر سرنوشت ملی بیشتر کرده است. بدینترتیب میتوان گفت نیاز کشورمان به درآمد نفتی در عرصهی اقتصاد بینالملل یک روی مساله است.
روی دیگر مساله در تعامل امنیت و حاکمیت ملی کشور از درآمدهای نفتی از طریق انعقاد سودآور قراردادهای نفتی در عرصهی داخلی بر حیات اجتماعی و اقتصادی است. متاسفانه اگر نفت را از عرصهی اقتصاد ملی حذف نماییم تمام ارکان حیات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی شدیداً تحت الشعاع قرار میگیرد. تزریق سرمایه به بخش
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1398-07-05] [ 02:24:00 ب.ظ ]
|