5-1.  سؤالهای تحقیق:.. 8

فصل دوم: ادبیات تحقیق.. 9

1-2. مقدمه.. 10

2-2. مبانی نظری تحقیق:.. 10

1-2-2. تاریخچه مشارکت: 10

2-2-2. معنا و مفهوم مشارکت: 11

3-2-2. انواع مشارکت: 13

4-2-2. تعریف مشارکت اجتماعی: 17

5-2-2. نظریه ها و مدل های مشارکت: 18

3-2. مروری بر تحقیقات پیشین:.. 31

1-3-2. بررسی تحقیقات داخلی: 31

2- 3-2. بررسی تحقیقات خارجی: 36

4-2. چارچوب نظری و فرضیات تحقیق:.. 41

5-2. مدل نظری تحقیق:.. 43

فصل سوم: روش تحقیق.. 44

1-3. مقدمه:.. 45

2-3. روش پژوهش:.. 45

3-3.  تکنیک پژوهش :.. 45

4-3.  ابزار گردآوری داده‏ها :.. 46

5-3. جامعه آماری:.. 46

6-3. حجم نمونه:.. 46

7-3. شیوه نمونه‏گیری:.. 47

8-3. تعریف متغیرها و شیوه سنجش آنها:.. 48

1-8-3. متغیر وابسته (مشارکت اجتماعی): 48

2-8-3. متغیرهای مستقل: 49

9-3. روایی و پایایی تحقیق:.. 51

10-3. روش تجزیه و تحلیل دادهها:.. 52

فصل چهارم: نتایج.. 53

1-4. مقدمه:.. 54

2-4. سیمای پاسخگویان:.. 54

3-4. یافته های توصیفی:.. 59

4-4. یافته های تحلیلی:.. 65

5-4 تحلیل مسیر:.. 78

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 88

1-5. مقدمه: 89

2-5. بحث و نتیجه گیری: 89

3-5. پیشنهادها: 93

1-3-5. پیشنهادهای اجرایی: 93

2-3-5. پیشنهادهای پژوهشی: 95

4-5. موانع تحقیق: 95

فهرست منابع: 97

پرسشنامه: 104

  

فهرست جداول

 عنوان                                                                                                                    صفحه

جدول شماره 1- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس جنس… 54

جدول شماره 2- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس سن.. 55

جدول شماره 3- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس وضعیت تاهل.. 55

جدول شماره 4- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس نوع شغل.. 56

جدول شماره 5- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس میزان تحصیلات.. 57

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

جدول شماره 6- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس میزان درامد خالص خانوار. 57

جدول شماره 7- توزیع فراوانی جمعیت نمونه بر اساس وضعیت بومی بودن. 58

جدول شماره 8- اطلاعات آماری مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی.. 59

جدول شماره 9- اطلاعات آماری مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی.. 59

جدول شماره 10- توزیع فراوانی جمعیت با توجه به متغیر اعتماد اجتماعی.. 60

جدول شماره 11- اطلاعات آماری مربوط به متغیر احساس تعلق اجتماعی.. 60

جدول شماره 12- توزیع فراوانی جمعیت با توجه به متغیر احساس تعلق اجتماعی.. 61

جدول شماره 13- اطلاعات آماری مربوط به متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی.. 61

جدول شماره 14- توزیع فراوانی جمعیت با توجه به متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی.. 62

جدول شماره 15- اطلاعات آماری مربوط به متغیر احساس بی قدرتی.. 62

جدول شماره 16- توزیع فراوانی جمعیت با توجه به متغیر احساس بی قدرتی.. 63

جدول شماره 17- اطلاعات آماری مربوط به بعد ذهنی متغیر مشارکت اجتماعی.. 63

جدول شماره 18- اطلاعات آماری مربوط به متغیر مشارکت اجتماعی.. 64

جدول شماره 19- توزیع فراوانی جمعیت با توجه به متغیر مشارکت اجتماعی.. 64

جدول شماره 20- تعیین رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی.. 65

جدول شماره 21- تعیین رابطه بین تعلق اجتماعی و مشارکت اجتماعی.. 65

جدول شماره 22- تعیین رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی.. 66

جدول شماره 23- تعیین رابطه بین احساس بی قدرتی و مشارکت اجتماعی.. 67

جدول شماره 24- تعیین رابطه بین جنسیت و مشارکت اجتماعی.. 67

جدول شماره 25- تعیین رابطه بین سن و مشارکت اجتماعی.. 68

جدول شماره 26- تعیین رابطه بین وضعیت تاهل و مشارکت اجتماعی.. 69

جدول شماره 27- تعیین رابطه بین شغل و مشارکت اجتماعی.. 70

جدول شماره 28- تعیین رابطه بین سطح تحصیلات و مشارکت اجتماعی.. 71

جدول شماره 29- تعیین رابطه بین میزان درآمد خانوار و مشارکت اجتماعی.. 72

جدول شماره 30- تعیین رابطه بین وضعیت بومی بودن و مشارکت اجتماعی.. 73

جدول شماره 31- عناصر اصلی رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام برای پیش‌بینی متغیر وابسته (مشارکت اجتماعی) 74

 

چکیده:

مشارکت اجتماعی افراد یک جامعه تا حد زیادی می­تواند ضامن سلامت، بهبود و پیشرفت یک جامعه گردد. لذا شناخت عوامل موثر بر آن برای برنامه­ریزی جهت رسیدن به توسعه شهری و اجتماعی ضروری می­نماید.

هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی موثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس بوده است. جامعه آماری پژوهش فوق شامل کلیه افراد 18 سال به بالای ساکن شهر بندرعباس بوده که 400 نفر بر اساس نمونه­گیری خوشه­ای چند­مرحله­ای، مورد پرسشگری قرار گرفته­اند. متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت­پذیری اجتماعی، احساس بی­قدرتی و عوامل فردی به عنوان متغیر مستقل و مشارکت اجتماعی که در دو بخش ذهنی و عینی مورد سنجش قرار گرفته است، به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است.

در نهایت یافته­های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت­پذیری اجتماعی، احساس بی­قدرتی، سن، سطح تحصیلات، وضغیت شغل و درامد با مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس، با سطح اطمینان 99٪ رابطه معناداری وجود داشته و بین جنس، وضعیت تاهل، و وضعیت بومی بودن با مشارکت اجتماعی شهروندان رابطه­ای وجود ندارد. همچنین پاسخگویان از نظر ذهنی آمادگی نسبتا بالایی جهت مشارکت اجتماعی داشته اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی داشته­اند. بنابراین بطورکلی میزان مشارکت اجتماعی شهروندان بندرعباس در حد نسبتا پایینی بوده است.

 

واژه­های کلیدی: مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت­پذیری اجتماعی، احساس بی­قدرتی، عوامل فردی

 

 

فصل اول: کلیات تحقیق 
1-1. مقدمه:
انسان همواره به صورت جمعی و گروهی زیسته و نیازهای گوناگون خود را با کمک اعضای اجتماع بر­طرف کرده است. البته در­مورد زندگی اجتماعی انسان و سرمنشاء آن، اندیشمندان اجتماعی نظرات متفاوتی ابراز کرده­اند. بعضی بر این قول هستند، که چون انسان اساساً تمایل به همزیستی با دیگران دارد، به حیات اجتماعی روی آورده است. اما، بعضی دیگر بر این موضع هستند، که چون انسان در اجتماع متولد می­شود و از ابتدا زندگی خود را در گروه شروع می­کند و در محیط اجتماعی به رشد و نمو می­رسد، تمایل به زندگی اجتماعی پیدا می­کند. چه، ما با اندیشه گروه اول موافق باشیم و چه، با اندیشه گروه دوم، طبعاً مهمترین مطلب در رابطه با حیات اجتماعی انسان، چگونگی زیست او در اجتماع و مشارکت  وی در امور آن است.

حیات اجتماعی و زندگی جمعی زمانی می­تواند معنا پیدا کند که افراد عضو در هماهنگی با یکدیگر به تعامل، تعاون و در حقیقت به همکاری متقابل توام با تفاهم با همدیگر بپردازند و امور اجتماع خویش را مدیریت کنند. برای بروز چنین رفتاری، افراد اجتماع بایستی دارای اعتماد و نیز نگاه و نگرش مثبت به یکدیگر باشند، تا بتوانند با سهولت بیشتری به زیست خود در جامعه ادامه دهند.

«مشاركت اگرچه به معنای عام آن از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته، اما به معنای جدید از عرصه سیاست و پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است. این نوع مشاركت در برخی از كشورهای صنعتی جهان (به ویژه آنها كه در جنگ شكست خورده بودند)، در قلمرو اقتصادی و صنعتی آغاز شد تا مردم را در مالكیت شریك سازد و پایه­های پایدار و تداوم صنعت و اقتصاد را مستحكم سازد. با گسترش معنای مشاركت و راه یافتن آن به تمام عرصه­های زندگی، امروزه سخن از شرایطی است كه همه مردم در تعیین سرنوشت خویش دخالت آگاهانه و واقعی پیدا كنند» (علوی­تبار، 1379: 13).

بدین ترتیب، لازمه جامعه­ای سالم و توسعه یافته در دنیای کنونی، استفاده­ بهینه از تمامی ظرفیت­های اجتماعی و فردی موجود در آن است. یکی از راهکارهای اجرای این سیاست تشویق مردم به مشارکت در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … می­باشد. در حقیقت مشارکت افراد جامعه، یکی از معیارها و نشانه­های سلامت اجتماعی (تعادل) سیستم است. چرا که این واقعیت اجتماعی، نشان دهنده اعتماد اجتماعی افراد جامعه به یکدیگر و انسجام اجتماعی است. این امر به نوبه خود منجر به افزایش سرمایه اجتماعی و در نتیجه کاهش هزینه­های سیستم اجتماعی می­شود. به بیانی دیگر، می­توان با ایجاد همدلی و وفاق و افزایش آن در جامعه، شهروندان را به مشارکت در عرصه فعالیت­های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشاند. و با این کار موجبات پیشرفت هرچه بیشتر را فراهم نمود.

2-1. بیان مساله:
بر­اساس نظریه­های مشارکت و توسعه، مشارکت به عنوان یک کالای خوب، که حیطه­ای از منافع فردی و جمعی را عرضه می­کند، ترسیم می­شود. در سطح فردی، تحقیقات نشان می­دهند که مشارکت، سرمایه­ اجتماعی (به معنای ارتباطات و گره­های اجتماعی) و نیز اعتماد به نفس و احساس خودمختاری مردم را افزایش می­دهد و در بهزیستی­شان سهم دارد. به نظر اوکلی، مشارکت با استفاده از کمک داوطلبانه­ اجتماعی و بهره­گیری از منابع داخلی در جهت تحقق توسعه و کاهش هزینه­های آن موثر است. همچنین، مشارکت اجتماعی از طریق سازماندهی گروه­ها، سرمایه­ اجتماعی و عمومی جامعه را گسترش می­دهد (غفاری و نیازی، 1386: 108). مشارکت مردم در امور مربوط به خودشان می‌تواند آثار بسیار پرباری داشته باشد که از آن جمله می‌توان در سطح منطقه‌ای به بهبود شرایط زندگی و افزایش امکانات رفاهی، وفاق جمعی، پیشبرد سریع امور، نظارت بر نهادهای دولتی و در نتیجه کنترل عمومی نسبت به دولت‌مردان و برنامه‌های توسعه‌ عمومی و احساس مسئولیت مردم در قبال موضوعات و مشکلات شهر و همیاری و همفکری آنان در رفع این معضلات اشاره کرد. از طرف دیگر امکانات محدود دولت‌ها در رساندن خدمات به مردم، ناهمخوانی برنامه‌های توسعه با شرایط محلی به دلیل عدم نظرخواهی از مردم محل، نیاز به همکاری آنان و نیز از بین رفتن تسهیلات جدید به علت عدم همکاری مردم و اطلاع آن‌ها از برنامه، از مهم‌ترین دلایل نیاز به مشارکت مردم است (سیف‌الدینی، 1376).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...