دانلود پایان نامه ارشد : تاثیر اسانس گیاهان باریجه،آنغوزه و دافنه بر کنترل شته سیاه باقلا |
چکیده
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف اسانس گیاهان باریجه، آنغوزه و دافنه بر کنترل شته سیاه باقلا پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در سال 1391 انجام گرفت. تیمارها شامل اسانس برگ و بذر گیاه باریجه در سطوح (0، 100، 200، 300، 400 و 500 میکرولیتر بر میلی لیتر)، اسانس برگ و بذر گیاه آنغوزه در سطوح (0، 100، 200، 300، 400 و 500 میکرولیتر بر میلی لیتر) و اسانس برگ و بذر گیاه دافنه(خوشک) در سطوح (0، 100، 200، 300، 400 و 500 میکرولیتر بر میلی لیتر) بود. گیاهان از مراتع دنای شرقی (كاكان) جمع آوری و پس از خشك كردن و آسیاب كردن به روش تقطیر با دستگاه كلونجر اسانس ها استخراج شد. آزمایش در شرایط دمایی 1±25 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 10 ±60 درصد و 16 ساعت تاریكی و 8 ساعت روشنایی به روش Topical test انجام گرفت. نتایج نشان داد که تمامی اسانس ها بر میزان مرگ و میر شته سیاه باقلا در سطح 1 % نسبت به شاهد اختلاف معنی دار داشتند. بیشترین میزان مرگ و میر شته سیاه باقلا در تیمار 500 میکرولیتر بر میلی لیتر اسانس برگ و بذر گیاهان باریجه، آنغوزه و دافنه بدست آمد. کمترین تلفات شته سیاه باقلا در تیمار شاهد مشاهده شد. با توجه به خاصیت حشره كشی اسانس این گیاهان، می توانند به عنوان یك حشره كش كم خطر برای كنترل شته سیاه باقلا كه علاوه بر پلی فاژ بودن عامل انتقال بیماری های ویروسی است توصیه شوند.
کلمات کلیدی: اسانس، آنغوزه، باریجه، دافنه، شته سیاه باقلا، کنترل.
1-کلیات تحقیق
مقدمه
غلات و حبوبات از مهم ترین نیازهای غذایی انسان می باشند و پس از برداشت تا زمان مصرف این محصولات در انبارها نگهد اری می شوند. با توجه به اهمیت جایگاه حبوبات و غلات در رژیم غذایی انسان ها، همواره از سوی متخصصان تلاش فراوانی صورت گرفته تا این محصولات طی دوره رشد و نمو در مزرعه و در انبار از گزند آفات و عوامل بیماری زای گیاهی مصون بمانند. اما به رغم تمام این فعالیتها، غلات و حبوبات مورد حمله انواع مختلفی از آفات و بیماری ها قرار می گیرند كه در این میان نقش حشرات آفت از همه بارزتر است. هر ساله 10 تا 25 درصد از محصولات انباری در اثرحمله حشرات آفت در جهان از بین می روند. خسارت آفات در كشورهایی كه تكنولوژی پیشرفته کاشت، داشت، برداشت و انبارداری ندارند، بین 10 تا 40 درصد محصول می باشد که این مهم در بعضی از مناطق روستایی ایران، به علت وجود کشاورزی سنتی و انبارهای ابتدایی وسنتی، خسارت ناشی از آفات گاهی تا 80 درصد برآورد شده است (کوچکی 1386).
طبق آمار سازمان ملل متحد در سال 2000، جمعیت جهان تا سال 2050 بیش از 70 درصد افز ایش خواهد داشت در این بین یكی از مشكلا تی كه بروز خواهد نمود سوء تغذیه بخصوص در كشور های در حال توسعه است، و برآورد نیاز غذا یی با استفاده از تركیب های شیمیایی امری غیر قابل انکار در این کشورها ا ست. استفاده مكرر از آفت کش ها و ترکیب های شیمیایی طی دهه های متوالی باعث از بین رفتن دشمنان طبیعی، اختلال در كنترل بیولوژیكی، اثر روی موجودات غیر هدف، آلودگی محیط زیست، در خطر قرار گرفتن سلامت انسان، طغیان آفات و برو ز مقاومت در آفات هدف گردیده است (باقری زنوز، 1375).
این سموم که برای کشتن ارگانیسم ها طراحی میشوند، یک خطر جدی برای سلامت انسان محسوب میشود. طبق اعلام انستیتوی ملی سرطان ۳۰ درصد حشرهکشها، ۶۰ درصد علفکشها و ۹۰ درصد قارچ کش ها سرطانزا هستند. این تنها یکی از اثرات جانبی منفی این مواد است، چرا که مواد شیمیایی میتوانند به سیستم عصبی و هورمونی نیز آسیب برسانند، در این میان کودکان بیش از بزرگسالان در برابر سموم کشاورزی آسیبپذیرند، در واقع آنها نسبت به اندام کوچک شان در معرض درصد بالاتری از این مواد قرار دارند (نصیری محلاتی1386، کوچکی1386).
بر اساس نتایج به دست آمده در ایران سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی به ازای هر نفر ۴۰۰ گرم میباشد و هم چنین میزان مصرف کود شیمیایی از ۵/۲ به ۵/۳ میلیون تن در ۱۰ سال گذشته افزایش یافتهاست. در کشاورزی رایج بیش از ۳۰۰ نوع ترکیب شیمیایی خطرناک نظیر آفتکشها، علفکشها و کودهای شیمیایی به منظور کنترل آفات، حشرات و بارورسازی خاک استفاده میگردد، که بازماندههای این مواد علاوه بر آلوده کردن آبهای زیرزمینی و هوا، جذب گیاهان و درختان شده و بخشی از آن در محصولات کشاورزی به عنوان نمونه میوهها و سبزیها رسوب کرده و در طی مصرف به بدن انسان منتقل خواهد شد (باقری زنوز 1375، نصیری محلاتی1386، کوچکی1386). استفاده از سموم سنتتیك كه برای حفاظت محصولات از صدمه حشرات به كار می رود منجر به افزایش مقاومت حشرات آفت به حشره كش ها شده است. پیدایش مقاومت به بعضی از سموم، به ویژه سموم کلره و فسفره ای هم چون مالاتیون و فستوكسین، در اكثر آفات، و عوارض ناشی از تجمع این سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی و انواع بیماری های ناشی از آن و مسمومیت هایی که به دنبال دارد باعث شده است که این سموم کم کم جای خود را به سموم طبیعی و روشهای بیولوژیک کنترل آفات دهند. (باقری زنوز 1375، نصیری محلاتی1386، کوچکی1386).
خوشبختانه امروزه نیاز به غذای زیستی، غذای عاری از ترکیبات شیمیایی و فرآیند شده، بدون افزودنیها و فاقد سموم دفع آفات به سرعت رو به افزایش است. استفاده از روش های مبارزه غیر شیمیائی مانند روش های كنترل طبیعی، فیزیولوژیكی، بیولوژیكی و میكروبی علیه آفات توجه بیشتر محققان را به خود جلب كرده است. ازجمله این تركیب ها می توان به فرآورده های حاصل از درخت اكالیپتوس، اسانس انواع گیاهان دارویی مانند Artemisia scoparia waldst و Artemisia sieberi Besser عصاره های گیاهان خرزهره، اسطوخودوس و آنغوزه، اسانس گیاهان زنیان و هنده بید اشاره کرد (باقری زنوز 1375، مدرس نجف ابادی1385. ناظمی 1386).
سموم شیمیایی به دلیل عوارض ناشی از تجمع در محصولات کشاورزی و انواع بیماری های ناشی از آن و مسمومیت هایی که به دنبال دارد کم کم جای خود را به سموم طبیعی و روشهای بیولوژیک کنترل آفات می دهند و برای مبارزه با آفات، اولویت نخست حتی پیش از اقتصادی بودن هر فعالیت، سالم نگه داشتن محیط زیست انسان ها است. بنابراین تقاضا جهت استفاده از حشره كش های گیاهی به دلیل باقی مانده كم خطر سموم روی محصولات زراعی رو به افزایش است. گیاهان عالی دارای متابولیت های ثانویه ای هستند كه در روابط اكولوژیكی گیاه به خصوص برهم كنش گیاه و حشره نقش حیاتی داشته و گاهی باعث بروز مقاومت گیاه در مقابل حشره می شوند. بخش مهمی از این تركیبات ترپنوئیدها هستند. كه در اسانس گیاهان وجود داشته و برای پستانداران كم خطر بوده و به نظر می رسد جایگزین مناسبی برای سموم شیمیایی در كنترل آفات هستند، تحقیقات مختلف نشان داده است كه اسانس تعدادی از گیاهان اثرات حشره كشی قابل توجهی دارند (باقری زنوز 1375).
یكی از منابع بالقوه برای تولید آفت كش های جدید، مواد تولید شده به وسیله گیاهان می باشند. اسانس های استخراج شده از گیاهان معمولاً در طبیعت زودتر تجزیه می -شوند، بنابراین سمیت كمتری برای انسان و سایر پستانداران دارند و اثرهای مخرب كمتری در محیط زیست بر جا می گذارند (مدرس نجف ابادی1385).
متاسفانه با توجه به اینکه ۲/۱ درصد اراضی کشاورزی جهان در ایران قرار دارد، اما 3 درصد سموم مصرفی جهان نیز در ایران مصرف میشود که به عنوان یک خطر جدی مطرح است. طبق اطلاعات کمیته محصولات زیستی، سطح کشت محصولاتی که در ایران بدون استفاده از سموم و کودهای شیمیایی تولید شدهاند، حدود ۲۳۹ هزار و ۳۶۴ هکتار است، که شامل ۱۲۵ هزار و ۸۰۲ هکتار محصولات باغی و ۱۱۳ هزار و ۶۵۹ هکتار محصولات زراعی است. به طور کلی میزان سطح کشت محصولات کشاورزی و باغی که تولید آنها بدون استفاده از کود و سم انجام میگیرد، به ترتیب یک و ۲/۷ درصد از کل سطوح زیر کشت محصولات زراعی و باغی ایران را شامل می شود .لذا با توجه به اهمیت سلامت غذایی جامعه و با توجه به تقاضای روز افزون برای مصرف فرآوردههای کشاورزی زیستی، که در نتیجه مدیریت درست مزرعه می باشد، می بایست به گونهای عمل شود که در تغذیه گیاهان و درختان، تعادل بین عناصر مورد نیاز در خاک به هم نخورد و در هنگام رشد نیز، نیازی به استفاده از سموم و آفتکشها نباشد. علاوه براین در تغذیه خاک کشاورزی، به جای استفاده از کود شیمیایی از کودهای طبیعی نظیر خاک برگ، جلبک و کودهای حیوانی و بیولوژیکی استفاده شود و در صورت نیاز به مبارزه با آفات نیز به جای کاربرد سموم و آفتکشهای شیمیایی، از شیوههای زیستی هم چون ریز اندامگان کارآ، پریداتورهای (کفشدوزک ها)، پارازیت ها (زنبورها) و باکتریها و یا ارقام مقاوم به آفتها در کشت و زرع و یا سموم طبیعی با منشاء طبیعی و گیاهی بهره جست تا محصول نهایی که به دست مصرف کننده میرسد به دور از باقیماندههای سمی و شیمیایی و مواد نگهدارنده باشد (عالیچی1376، کوچکی1386).
فرآوردههای غذایی با کیفیت، که محصول کشاورزی زیستی است نه تنها باعث رضایت مصرف کنندگان میشود بلکه تأمین و تضمین کننده سلامت جامعه بوده که خوشبختانه به سرعت رو به افزایش است. که برای پایهگذاری سیستم کشاورزی زیستی در ایران هم زمان با توسعه وتولید این محصولات ایجاد زمینههای زیر ساختی نهادهای زیستی نیز می بایست فراهم و مهیا گردد. زیرا شناخت نهادهای مورد نیاز ازجمله سموم مورد استفاده کم خطر که منشاء طبیعی و گیاهی داشته باشد برای توسعه و گسترش کشاورزی زیستی امری بدیهی و ضروری است و آنچه در مدیریت مبارزه با آفات مهم است، این است که از مصرف سموم تا حد ممکن اجتناب و روشهای نوینی را جایگزین سموم شیمایی نمود. یکی از این روشها کاربرد سموم با منشاء گیاهی و طبیعی است، چرا که بعضی از گیاهان دارای منابع غنی از موادی هستند که خاصیت کشندگی، ضد تخم- ریزی، ضد تغذیه و ….در برابر آفات را دارا می باشند، که در عین حال استفاده از آنها ساده وارزان بوده و به عنوان یکی از اصول کشاورزی زیستی می تواند مد نظر قرار گیرد (کوچکی،1386).
فرضیه ها ی تحقیق
1- اسانس بذر گیاهان باریجه، آنغوزه ودافنه به عنوان یک آفت کش گیاهی برکنترل شته سیاه باقلا تاثیرمثبت معنی دار دارند
2– اسانس برگ گیاهان باریجه، آنغوزه ودافنه به عنوان یک آفت کش گیاهی برکنترل شته سیاه باقلا تاثیرمثبت معنی دار دارند
اسانس بذری وبرگی گیاهان مورد استفاده در این آزمایش با یکدیگراز نظر خاصیت کشندگی متفاوت می باشند.
اهداف تحقیق
جهت دستیابی به عملکرد مناسب در رابطه با پژوهش انجام شده اهداف زیر مد نظر است.
1-شناسایی اسانس گیاه مناسب در بین سه گیاه مورد استفاده در کنترل شته سیاه باقلا
2- تعیین بهترین اسانس برگ یا بذر جهت کنترل آفت شته سیاه باقلا
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-04] [ 08:46:00 ب.ظ ]
|