پایان نامه پیشبینی کنترل علائم بیماری آسم بر مبنای میزان استرس ادراک شده،کانون کنترل سلامت |
سایر عوامل روانی نیز بستگی دارد. (فاطمه رضایی و همکاران 1390).
استرسهای روانشناختی میتوانند در پاسخ به محرکها و آلرژنها در تحریک راههای هوایی تأثیر بگذارند. اما اهمیت استرس به عنوان نقش سبب شناختی در حملههای تنفسی بزرگسالان نا واضح است. استرس بطور قوی بر شیوع (ان. اچ راد[3] و همکاران،2012) و بستری افراد مبتلا به آسم رابطه دارد.
استرسهای هیجانی به عنوان یک راهانداز مهم بیماری آسم برای سالهها مطرح شده است. از طریق مکانیسمهایی که استرس ممکن است باقیمانده ناچیز بیماری آسم را تشدید کند. همبودی و رابطه آسم- استرس ممکن است از طریق راههای شناختی- رفتاری، مانند کاهش خودکارآمدی بیماری آسم و مختل کردن مراقبت از خود، یا از طریق افزایش آثار فیزیولوژیکی مستقیم استرس بر روی فعالیت سیستم عصبی خودکار (پاراسمپاتیک) رخ دهد. هیچ مطالعهای در زمینه چگونگی اثرات متقابل این دو مکانیسم در جهت کمک به گرفتگی راههای هوائی در طول استرسهای هیجانی در زندگی روزمره انجام نشده است.
مفهوم خود کارآمدی در واقع اشاره بهاعتماد شخص در توانایی انجام دادن رفتارهای خاص در موقعیتهای خاص است. خودکارآمدی به معنی اعتمادی است که شخص به خود دارد که رفتاری خاص را با موفقیت اجرا کند و انتظار نتایج حاصل از آن را داشته باشد و پیش نیاز مهم رفتار محسوب میشود. چرا که به عنوان بخش مستقلی از مهارتهای اساسی فرد عمل مینماید.به باور بندورا میتوان از طریق ایجاد زمینه مناسب در جهت کسب مهارتها و دانش مورد نیاز و حصول موفقیت در آن،خودکارآمدی و توانمندی شخص را افزایش داد.
خودکارآمدی روی انگیزه فرد اثر گذاشته و فرد را به تلاش و مداومت در رفتار وامیدارد. خودکارآمدی درک شده در واقع اعتقادات مردم در زمینه تواناییهایشان برای عمل کردن در زمینههایی است که به آنها قدرت کنترل وقایعی که زندگیشان را متأثر میسازد؛میدهد. لذا در روند درمان بیماریهای مزمن،بالا بردن خودکارآمدی اهمیت زیادی دارد.
در مطالعه گیسبرز و همکاران زنان مبتلا به بیماری آسم دارای خودکارآمدی بالا،در شیردهی موفقتر بودند (منیژه اسماعیلی و همکاران 1390).
خود کارآمدی پایین بیماران مبتلا به آسم با کارکرد بد ریوی و کیفیت پایین زندگی در ارتباط است. در حالیکه خودکارآمدی پایین با کارکرد ضعیف ریوی،آسم شدید و استفاده زیاد از برونکودیلاتورهای کوتاه و بلند اثر و کورتیکواستروئیدهای استنشاقی مرتبط است ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی و خودکارآمدی به عنوان امری حیاتی و اساسی در مدیریت موفق آسم نشان داده شده است.
جایگاه مهار سلامت یکی از عمدهترین مقیاسها و شاخصهای اعتقاد بهداشتی برای طرحریزی برنامههای آموزش بهداشت محسوب میشود.محور کنترل سلامت در واقع درجه اعتقاد فرد به این امر است که سلامت وی تا چه حد تحت کنترل عوامل درونی و یا برونی میباشد.
ساختار جایگاه کنترل به باور ذهنی کنترل بیماران برای بیماری و سلامتی خود اشاره دارد. با توجه به نظریه یادگیری اجتماعی راتر،بیمارانی با بیماری مزمن سه نوع مختلف از شناختهای جایگاه کنترل مرتبط با بیماری و سلامتی را توصیف میکند که بازنمایی تجارب بیماری و تجارب عمومی از کنترل علائم است.
جایگاه کنترل درونی این باور را بازنمایی میکند که سلامتی به رفتارهای خود فرد وابسته است. بیمارانی با این نگرش به ضرورت پیشایندها برای فعال سازی استراتژیهای مقابلهای در هر دو نوع بیماران سوماتوفرم و آسم توجه میکنند.
جایگاه کنترل اجتماع بیرونی به معنی این است که سایرین قدرتمند، مثلاً والدین یا پزشکان اهمیت کنترل علائم را تعیین میکنند. این مفهوم رفتار جستجوی کمک را برای بیماران راهاندازی میکند.
بیمارانی با جایگاه کنترل تقدیر یا سرنوشت بر این باور متقاعد شدهاند که سلامتی آنها تحت تأثیر سرنوشت،شانس یا وقایع تصادفی است. در این افراد بخاطر رفتار بیماری منفعلانه هم در اختلالات سوماتوفرم هم در آسم انتظار میرود که ناسازگار باشند.
ارزیابی کنترل آسم باید شامل کنترل آشکارسازیهای بالینی و کنترل خطرات آینده قابل پیشبینی برای بیماران مانند حالت تشدید یافته، کاهش عملکرد ریوی سریع و عوارض جانبی درمان باشد. در کل دستیابی به کنترل بالینی خوب بیماری آسم ما را به سمت کاهش خطر تشدید آن هدایت میکند.
محققان درمانهای روانشناختی را برای نشانهها و علائم آسم مورد بررسی و پژوهش قرار دادند. مداخلات روانشناختی از جمله درمان شناختی،بازسازی شناختی،درمان رفتاری، آموزش تن آرامی،بیوفیدبک،مدیریت استرس،و درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس،تأثیر مثبتی را در بهبود وضعیت این بیماران گزارش کردهاند.
براساس تئوری تعامل بین ذهن و بدن،اعتقاد بر این است که درمان روانشناختی ممکن است در بهبود حال بیماران آسم مفید واقع شود.
محققان معتقدند درمانهایی که برای بیماران آسم در نظر گرفته میشوند باید اضطراب و افسردگی و نشانههای روانی و علائم جسمانی این بیماران را کاهش دهند و باعث بهبود سلامت عمومی در این بیماران شوند (فاطمه رضایی و همکاران 1390).
1-3. اهمیت و ضرورت
آسم نوعی بیماری التهابی مزمن مجاری هوایی است که با تنگی گستردهی مجاری هوایی همراه است و با علائم سرفه،ویزینگ و حملههای تنگی نفس مشخص میشود.طبق بررسیهای انجام شده 5 درصد از کل جمعیت جهان مبتلا به آسم بوده،ودرایالات متحده آسم ششمین علت بستری شدن در بیمارستان میباشد و همچنین آسم موجب بیش از 27 میلیون بار مراجعه به پزشک و 6 میلیون روز غیبت از کار در سال در ایالات متحده شده وسالیانه باعث صرف هزینهای به میزان 18 درصدازدرآمدخانواده های مبتلا به آسم گردیده است. مرگ و میر ناشی ازآسم ازسال 1980 تا 1987، 31 درصد افزایش یافته است. (مظلومی و همکاران 1389).
آسم مسئلهای مهم در امر بهداشت و سلامت عمومی است.بیش از 150 میلیون نفر در جهان، از جمله تعداد قابل توجهی در ایران به این بیماری مبتلا هستند؛ به طوری که این بیماری تحمیل هزینه زیاد، کاهش کارآیی و فعالیت مفید و عدم توانایی ادامه زندگی طبیعی بیماران در خانوادههایشان را سبب میشوند.
شواهد گسترش یافتهای اشاره میکند که همبودی بیماری آسم و مشکلات سلامت روانی ممکن است بر عملکردهای روزمره و بکارگیری خدمات مراقبت از سلامت روان تأثیر معناداری بگذارد. به عنوان مثال یک مطالعه صورت گرفته توسط فلدمن دریافته است که بیماران مبتلا به آسم با حداقل یک بیماری روانی در مقایسه با بیماران مبتلا به آسم بدون بیماری روانی سطح بالای معناداری از علائم آسم،تخریب عملکردهای روزمره و بکارگیری داروها و درمان برای آسم را در گزارش کردهاند.
جامعه ما ممکن است هزینه زیادی برای آسم کنترل نشده بپردازد.افراد و خانوادهها ممکن است مخارج غیر ضروری و زیادی همراه با وقت و انرژی برای مراقبتهای اورژانس و یا بستری بیماران صرف کنند.زمانی که افراد مبتلا، بیماریشان را کنترل کنند تمام جامعه از کاهش این هزینه و افزایش کارایی سود میبرند.تقریباً پنج درصد از تمام مردم جهان به آسم مبتلا هستند و اگر جامعهای در حال توسعه شهری است، این نسبت ممکن است بیشتر هم باشد.
با تأکید بر این نکته که عوامل روانشناختی و هیجانی از جمله اضطراب،افسردگی و استرس به عنوان عوامل محرک بیماری آسم در نظر گرفته میشوند بنابراین شناسایی منابع استرس زا که باعث تشدید و کنترل ناپذیری علائم بیماری آسم میشود ضرورت دارد.
1-4. اهداف پژوهش
1-4-1. اهداف کلی
تعیین نقش میزان استرس ادراک شده و جایگاه کنترل و خودکارآمدی در تبیین کنترل پذیری علائم بیماری آسم.
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-03-02] [ 10:50:00 ب.ظ ]
|