فصل اول1-کلیات
1-1-مقدمه
در سال های اخیر صنعت پوشاک با رقابت فزاینده ای روبرو شده است؛ با توجه به ظهور برندهای مختلف و متفاوت و افزایش شدت رقابت میان آن ها،تلاش برای یافتن راهکارهایی برای خلق رابطه بلندمدت با مشتری و شناسایی و تقویت فعالیت هایی مهم و ارزش زا از نظر مشتری افزایش یافته است. از طرفی این رقابت موجب برجسته تر شدن اهمیت جذب و حفظ مشتریان موجود شده است. ایجاد وجهه مناسب برای یک برند به عنوان ابزاری راهبردی جهت ایجاد وفاداری در مشتریان تلقی می شود. بنابراین خط مشی و برنامه ریزی بازاریابی به تحقق اهدافی مانند سهم بازار، رضایت مشتری و. اشاره میکند. علی رغم اهمیت این اهداف متاسفانه کارکنان و مدیران از اهداف و برنامه و اهمیت آن ها به درستی مطلع نیستند و یا اینکه فاقد انگیزه کافی برای اجرای آن اهداف هستند. اهمیت برند سازی در پژوهش های علمی بسیاری مورد تاکید بوده است.
در واقع برند تجاری نام کشورها را به موازات شرکت صاحب آن ارتقا می دهد. در دنیای امروز، تولید کنندگان از راهبردهای تولید محور و قیمت محور به سوی راهبردهای برند محور روی آورده اند. از جمله، مزایای برند برای شرکت ها می توان به مواردی چون افزایش وفاداری مشتری، افزایش سودآوری، جلوگیری از ورود رقبای جدید، کاهش آسیب پذیری در مقابل رقبا و کاهش هزینه های تبلیغات کرد. لذا ساماندهی این فصل بدین صورت می باشد ابتدا مساله ی مورد نظر تشریح می گردد و در ادامه اهمیت و ضرورت، اهداف پژوهش و فرضیات بیان می گردد و در نهایت برای درک بهتر؛ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی تعریف می گردد.
1-2-بیان مساله
در اواخر قرن نوزدهم نحوه بکارگیری روش ها و مدیریت برند سازی، متداول و فراگیر شد. اما عملاً در دهه های پنجاه و شصت میلادی تولید کنندگان را وادار کرد که برای تفکیک کالاهایشان از کالای رقبا، متوسل به برند و صرف هزینه های سنگین برای برند سازی در دنیای کسب و کار شوند(یاسین و همکاران[1]، 2007).
بنابراین در دنیای امروز برخورداری برند قوی، از الویت های بسیاری از سازمان ها و شرکت هاست. از همین رو محققان در این حوزه ان را از جنبه های مختلف بررسی می کنند. همچنین برند سازی را می توان از دو جنبه ی متفاوت داخلی و خارجی مورد توجه قرار داد. برندسازی خارجی مشتریان را هدف قرار داده و از شیوه هایی برای این کار استفاده می کنند که به صورت مستقیم به مشتری مرتبط است، که در این پژوهش از این جنبه به ان پرداخته خواهد شد. اما برندسازی داخلی به ارتقای برند در درون سازمان، یعنی همان کارکنان گفته می شود(گلیارانی، 1391).
اما برای داشتن برند قوی در نزد مشتری و با افزودن عاملی که خریدار را به انتخاب کالا کمک می کند، ترجیح یا رجحان حاصل خواهد شد. رجحان مزیتی است که می توان در مقایسه یک کالا با کالاهای مشابه در ذهن خریدار ایجاد کرد. رجحان که نتیجه تفکر خریدار در مقابل انتظارات از برند است، به تولید کننده اجازه می دهد که کالاهایش را در شرایط یکسان و غالبا با قیمت برتر و در نتیجه سود بیشتر و کسب سهم بیشتری از بازار فروش عرضه کند. از همین رو برند را می توان این چنین تعریف کرد : برند عبارت است از مجموعه اگاهی و مزایای اصلی و عمومی کالا یا خدمت همراه با مزیت اضافی که در ذهن خریدار شکل می گیرد و موجب رشد اعتماد و استمرار عمل وی نسبت به کالا می شود(ایگر و همکاران[2]، 2013).
از مهمترین مسائلی که امروزه مدیران برند با آن مواجه اند، چگونگی فراهم آوردن و گسترش درک بهتری از رابطه بین عواملی مثل اعتماد به نام تجاری و عملکرد می باشد. به ویژه که در ادبیات مدیریت بازاریابی عوامل بسیاری مطرح شده که بر عملکرد برند اثرگذار است. مفهوم بازاریابی دلالت بر این عقیده دارد که صنعت، فرایند رضایت مشتری است نه فرایند تولید کالا. یک صنعت با مشتری و نیازهایش شروع می شود نه بوسیله حق امتیاز، مواد خام و یا مهارت فروش. فقط هنگامی یک سازمان می تواند به بقای خود ادامه دهد که بتواند نیازها و خواسته های مشتری را با درکی صحیح و جامع از طرف مقابلش(مشتری) برآورده کند (به نقل از منوریان و همکاران، 1392). با توجه به اینکه کیفیت پوشاک در ایران کمتر از سایر کشورها نیست، اما به دلیل اینکه در ایجاد برند و طراحی مد در صنعت پوشاک ضعیف عمل شده و شناخت مشتری از کالا در وضعیت مطلوبی قرار ندارد لذا مشتری، نامرغوب بودن و قیمت بالاتر
سایت های دیگر :
این امر مسلمی است که پژوهشهای کاربردی مسألهمدار هستند، بدین معنی که تمام فرایند پژوهش از اولین گامهای مشاهده تا آخرین مراحل نتیجهگیری میباید حول محور یک یا چند مسأله دور بزند. بنابراین روشن کردن مسأله در یک تحقیق علمی کاربردی یکی از ضروریترین و اولین گامهای پژوهش است. اگر مسأله خوب روشن یا تبیین نشود، تمام مراحل بعدی فرایند تحقیق از جمله جمعآوری اطلاعات و نتیجهگیری دچار اشکالات و نواقصی خواهند شد که ناشی از خود آن مراحل نیست، بلکه ناشی از روشن نبودن و بیان نادرست مسأله است. بنابراین شاید اغراق نباشد که بعضی محققان معتقدند که خوب و درست روشن کردن مسأله معادل نیمی از فعالیتهای پژوهشی است (میرزایی اهرنجانی، 1371،ص5).
از طرف دیگر، نخستین گام جهت شناخت و تبیین درست هر مفهوم یا پدیده، ارائه تعریف روشنی از آن است. به طور کلی در تعاریفی که از کارآفرینی ارائه شده است، تناقضها و مغایرتهایی به چشم می خورد. وجود تفاوت در تعاریف کارآفرینی از سویی نشاندهنده گستردگی و اهمیت و از سوی دیگر نشاندهنده پویایی آن است (پورداریانی، 1381). ژوزف شومپیتر[1] میگوید: کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش کارآفرین نوآوری با ایجاد ترکیب های تازه ای از مواد می باشد (خنیفر ، 1385).
در شرایطی که توسعه سریع اقتصادی اجتماعی، یک هدف کلان و آرزوی دیرینه برای تمامی کشورهاست، تحقق توسعه منوط به تولید انبوه و صادرات و به تبع آن افزایش درآمد ملی، توسعه عدالت اجتماعی و گسترش اشتغال مولد در کشورها میباشد. دستیابی به این هدف نیز در گرو ایجاد و توسعه فعالیتهای اقتصادی و افزایش بهره وری و خلاقیت است. تجربه موفق کشورهای صنعتی و کشورهای شتابدار در توسعه اقتصادی، نشان میدهد که مدیران کارآفرین، خلاق و ریسکپذیر در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور میتوانند هدف های فوق را محقق سازند (امور مشاورین وزارت صنایع، 1376).
ایدههای مدیران کارآفرین در صورتی بر تولید، اشتغال و بهره وری عوامل تولید بنگاه اثرگذار هستند که شرایط اجرای آنها نیز فراهم گردد. شرط اینکه یک بنگاه تولیدی بتواند ایجاد و راهاندازی گردد و با اجرای ایدههای کارآفرینی فعالیت خود را تداوم بخشد و از این طریق امکان رشد و توسعه را بیابد، فراهم بودن بسترهای لازم در عرصه اقتصاد کشور است. از جمله نهادهایی که بر بسترسازی فعالیتهای اقتصادی نقش بارز و بی چون و چرایی دارد، نهاد دولت میباشد. دولت میتواند با قانون گذاری بستر لازم را برای موفقیت فعالیتهای تولیدی فراهم نماید و قوانین مصوب نیز میتوانند نقشی متفاوت را در عرصه اقتصاد ایفا نمایند. اگر درست به کار گرفته شوند بسترها و شرایط فعالیت و رقابت در عرصه اقتصادی را تسهیل و مهیا مینمایند و در غیر این صورت به عنوان مانعی برای بازیگران اقتصاد عمل میکنند. علاوه بر قوانین و مقررات، عواملی چون چگونگی شرایط اقتصادی، سیاسی حاکم بر کشور، بوروکراسی اداری، عوامل فرهنگی چون: فرهنگ خانواده و نگرش جامعه به کار و تولید، نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات داخلی، بالا بودن میزان مخاطره پذیری برای ایجاد کسب و کار، سطح موفقیت طلبی در جامعه و عوامل آموزشی مانند: ارتباط بین دانشگاه و صنعت، تناسب بین آموزشهای دانشگاهی بر حسب نیازهای بازار کسب و کار، توانایی دانش آموختگان دانشگاهی، و . نیز بر موفقیت فعالیت کارآفرینان تأثیرگذار هستند که در فصل دوم به بررسی این عوامل می پردازیم.
این پژوهش نیز یک تحقیق مسألهمدار کاربردی است که درصدد شناسایی عوامل موفقیت کارآفرینان در صنایع تولیدی استان هرمزگان میباشد. شناسایی این عوامل و ارائه راهکارهایی کاربردی در جهت توسعه آنها، میتواند برای متولیان کارآفرینی و صنعت در سطح استان و حتی در سطح کشور در امر برنامهریزی و قانونگذاری راهگشا باشد.
1-3- ضرورت و اهمیت انجام پژوهش
اهمیت کارآفرینی و ایجاد شغل جدید در اقتصاد، موضوعی می باشد که در سالهای اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. به طور کلی اقتصاددانان کارآفرینی را از منظر سودمحوری، سرمایه گذاری و ریسک ودیدگاهی که از گسترش اقتصاد حمایت می کند، مورد توجه قرار داده اند، اما به نظر می رسد در یک جامعه مدرن نقش کارآفرینی فراتر از بعد اقتصادی است (Henry & et al, 2003).
وقتی از موفقیت و ماندگاری کسب و کار سخن به میان می آید، پاسخ به این سئوال که موفقیت و معیار آن چیست، ضروری به نظر می رسد. اما باید توجه داشت هنگامی می توان کارآفرین موفق را شناسایی کرد که از شاخص های معتبری برخوردار باشد تا بتوان بر اساس این شاخص ها موفقیت افراد کارآفرین را اندازه گیری کرد. متأسفانه موفقیت کار آفرینان همواره از نقطه نظر شاخصهای سنتی و مالی سنجیده شده و از دیدگاه خود کارآفرینان کم تر به موفقیت پرداخته شده است، در حالی که مطالعات نشان می دهد، موفقیت می تواند تعاریف متعددی در کارآفرینی داشته باشد. موفقیت کارآفرینان یک ساختار چند بعدی است که می تواند شامل عناصر شخصی، حرفه ای، محسوس و نامحسوس نیز باشد و باید توجه داشت کارآفرینان ضرورتاٌ موفقیت کاریشان را با واژه های مالی ارزیابی نمی کنند. لذا چگونگی درک موفقیت از دیدگاه کارآفرینان مسأله مهمی است که باید در مطالعات کارآفرینی به طور اساسی به آن توجه شود . از سوی دیگر توسعه و گسترش موفقیتهای کارآفرینان یکی از راهکارهای اساسی برای رسیدن به توسعه اقتصاد پایدار میباشد. اولین گام برای این منظور شناسایی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینان و سپس ارائه راهکارهایی در راستای ایجاد بسترهای لازم برای توسعه این عوامل، میباشد.
1-4- اهداف تحقیق
هدف کلی از اجرای این تحقیق فراهم نمودن بسترهای لازم برای تسریع روند رشد کارآفرینان در ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی استان و در نتیجه کمک به رشد اقتصادی استان میباشد. همچنین این تحقیق دارای اهداف فرعی دیگر به شرح زیر است :
شناسایی عوامل موفقیت کارآفرینان در ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی
کمک به عملی شدن ایده های کارآفرینان و در نتیجه افزایش اشتغال در استانکمک به ایجاد محیطی پویا برای رشد کارآفرینان
ارائه راهکارهایی عملی برای کارآفرینان برای توسعه این عوامل
1-5- کاربرد نتایج تحقیق
نتایج به دست آمده از این تحقیق اگر مورد توجه قرار گیرد کاربردهای زیر را برای مسئولین و متولیان امر کارآفرینی و کارآفرینان میتواند به دنبال داشته باشد :
کمک به کارآفرینان در ایجاد کسب و کارهای جدید
دادن بازخوری مناسب به متولیان کارآفرینی در استان برای ارتقاء سطح عملکردشان
کمک به کارآفرینان برای آشنایی با عوامل موثر بر موفقیت در ایجاد یک کسب و کار جدید
سایت های دیگر :
بنگاهها یا شرکتهای اقتصادی کوچک برای پویاسازی زمینههای کار خود و افزایش قدرت رقابت و حفظ و تقویت موقعیت خود در شرایط رقابتی موجود، لازم است تا از فناوری اطلاعات و کاربردهای مرتبط با آن استفاده مطلوب را به عمل آورند. عوامل متعددی بر چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات و سطح آمادگی الکترونیکی شرکتهای کوچک تأثیرگذار است. همچنین محدودیتهایی نیز بر سر راه به کارگیری IT توسط شرکتها وجود دارد که ضروری است به دقت مورد مطالعه و شناسایی قرار گیرند.
در این تحقیق ارتباط و تأثیر استفاده نمودن شرکتهای کوچک از IT بر فروش، سود و درجه رقابت شرکتها به عنوان فرضیه مطرح شدهاند. دادههای این پژوهش براساس 50 پرسشنامه تکمیل شده که به محقق برگشت داده شد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS و برای بررسی و رد یا قبول نمودن فرضیههای تحقیق از آزمون T استفاده شده است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین بکارگیری IT و فروش، سود و درجه رقابت شرکتها، ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد.
کلمات کلیدی:
فناوری اطلاعات ، آمادگی الکترونیکی ، تجارت الکترونیک ، بازاریابی الکترونیک ، بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمهبا توجه به پیشرفتهای فناوری روزمره و شتابان، جوامع به جوامعی مبتنی بر دانش و آگاهی تبدیل شدهاند. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به مؤسسات و سازمانها این امکان را میدهد که فعالیتهای تجاری و مبادلات خود را با سرعت و انعطافپذیری انجام دهند.در قرن بیست و یکم فناوری اطلاعاتی و ارتباطی با سرعت بیشتر پیشرفت و توسعه خواهد یافت. پیشرفتهای به وجود آمده در فناوری اطلاعات و ارتباطات در اواخر قرن بیستم باعث شکلگیری تجارت الکترونیکی شده است. تجارت الکترونیکی انقلابی عظیم در شیوه تجارت و کسب و کار به وجود آورده است www.hamtermi.com).)
بهرهگیری عمومی و اجتنابناپذیر از امکانات نوین ارتباطی و بزرگ راههای اطلاعاتی، باعث کوتاه شدن فوق العاده فاصله و زمان شده است و دهکده جهانی حاصل نفوذ و گسترش ابزارهای ارتباطی جدید و دستاوردهای کامپیوتری بر تمامی عرصههای زندگی انسان است آنچنان که رفته رفته هیچ جنبهای از زندگی بشر از نفوذ آن به دور نمانده و نخواهد ماند. امروزه دنیا شاهد آن است که خرده فروشیهای اینترنتی با استفاده از آخرین تکنولوژیهای نوین در ارتباطات و اطلاعات، نرمافزار، سختافزار، امنیت تبادلات و تعاملات الکترونیکی دادهها، روشهای پرداختهای الکترونیکی و بسیاری از عوامل دیگر، محیط خرید و فروش با ثباتتری را به مردم عرضه کردهاند و بسیاری از آنها در این راستا یا حتی در حاشیه آن توانستهاند سود خوبی را در معاملات خود به دست آورند.( ای . توربن و دیگران ، 1386 )
بنابراین برای گسترش استفاده از IT در کشور باید نسبت به ایجاد زیر ساختهای مناسب مخابراتی، امنیت در تبادل اطلاعات، تدوین قوانین و مقررات حقوقی مناسب، بستر سازی فرهنگی و آشنا نمودن مردم و بنگاههای اقتصادی با مزایای تجارت الکترونیکی و پرداخت الکترونیک، ایجاد پهنای باند اینترنت با سرعت بالا و کاهش هزینه آن و همچنین استفاده آن برای عموم مردم اقدام نمود.(یوتا، 2007)
در ادامه با نگاهی در هر نظام اقتصادی و بازرگانی می یابیم که، مقوله “بازار” مهمترین رکن و عامل تشکیل دهنده آن است. به تعبیر دیگر، بازار و روابط موجود در آن به شکل گیری و نهادینه کردن نظام مربوطه کمک شایانی می نماید. در تمامی بخش ها و حوزه های مختلف بازار، عوامل متعددی به کار گرفته می شود که حاصل آن را می توان فرآیندی به نام بازاریابی نامید. بازاریابی نتیجه کنشها و بر هم کنش های عوامل ذینفع در بازارها است. از این رو بازاریابی را می توان به طور ساده، علم تشخیص نیازها و خواستهها و برآورده کردن آنها از طریق فرآیند مبادله تلقی کرد. (اسلام، 1385)
1-2 تبیین موضوع
بی شک عصر حاضر با وجود بیثباتی ها و تغییرات ناشناخته جهان، باعث گشته همواره تحولات دور از دسترس نباشد و سازمان ها و شرکت ها برای پاسخ به این بی ثباتی ها به سمت پارادایم های جدید و سرمایه گذاری های بسیار عظیم حرکت نموده و با گسترش سیستم های اطلاعاتی سعی نموده اند که در جهت کسب مزیت رقابتی تلاش نمایند. این موج جدید در دهه 1990 دستاوردی از شکست و پیروزی ها را ایجاد نمود و نظم نوینی در عرصه های مدیریت منابع انسانی و نظارت و کنترل در راستای ایجاد مدیریت علمی و استراتژی محوری ایجاد شده است.
پس از گذشت یک دهه از توسعه فناوری اطلاعات رویکردهای تدوین استراتژی در حوزه فناوری اطلاعات تغییر نموده و در سطح جهانی برنامه های توسعه فناوری اطلاعات با رویکرد تدوین استراتژی و سرمایه گذاری کلان جهت پیدا کرده است.
استفاده روز افزون از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] نوآوری های گسترده ای را سبب شده است. تکنولوژی اطلاعات به سرعت در بدنه شرکتها در حال رشد می باشد و جایگزین ارزشهای توسعه سنتی میگردد. امروزه این فناوریها به خوبی در کلیه بخشهای شرکت ها و موسسات، همانند بازاریابی و سیستم خرید و فروش، در سراسر جهان توسعه یافته و بیشتر مبادلات خود را بر اساس آن قرار داده اند. این درحالی است که سهم تجارت الکترونیکی شرکتها روز به روز در حال افزایش است. اما سهم کشورهای در حال توسعه از این نوع تجارت در بازارهای بین المللی چندان قابل ملاحظه نمی باشد البته پایین بودن این سهم خود نیز دارای علل و عوامل خاصی است. (احمدی و ویرجیناری، 1382)
1-3 بیان مسأله
بنگاه های اقتصادی در جهان امروز در رقابت شدید با یکدیگر بسر می برند. وضعیتی که پیش از این فعالان اقتصادی با آن مواجه نبوده و در طول دهههای اخیر بی سابقه بوده است. تحولات عمده دو دهه اخیر نظیر تسریع روند جهانی شدن، تلاش کشورهای توسعه یافته برای دستیابی به جایگاه مناسب تر در روابط تجاری صنعتی، تغییرات سریع فناوری و ظهور فناوری
سایت های دیگر :
مستقیم و غیرمستقیم در اختیار صنعت گردشگری است(حیدری،1387).
بروز تنوع در خدمات و محصولات گردشگری برای پاسخ به تقاضای روزافزون و نیازهای متنوع آن ضروری است و گردشگری به عنوان یکی از بخشهای بزرگ اقتصادی به مشارکت بالای بخش کارآفرینی نیازمند است.(لرد بکمن[1]،2005). با تشدید رقابت در خدمات گردشگری، بهکارگیری رویکردهایی مورد تأکید مسؤولان کشورها قرار میگیرد که با تمرکز بر آنها بتوان به رشد سریعتر و ارزشافزایی بیشتر دست یافت. کارآفرینی به عنوان موتور توسعهی اقتصادی(شومپیتر،1994) رویکرد مناسبی برای پاسخگویی به این نیاز است.(گاندری[2]، کیکول[3]،2007و فلپس[4]،2006)
کارآفرینی فرآیندی است که طی آن فردی بهنام کارآفرین که گرایشهای شناختی خاصی دارد بهدلیل داشتن دانش قبلی در یک حوزهی خاص توانایی تشخیص یک فرصت را مییابد و پس از ارزیابی وتشخیص ارزش تجاری آن، منابع و اطلاعات لازم برای بهرهبرداری از آن فرصت را کسب میکند. با این تعریف از کارآفرینی میتوان پیبرد یکی از بخشهای مهم کارآفرینی “فرصت” است و درواقع شروع فرآیند کارآفرینی از طریق شناسایی فرصت اتفاق می افتد.(هیلز،لمپکین و ساین، 1997).
در دنیا امروز چه در کشورهای توسعه یافته و جه در کشورهای در حال توسعه، بزرگترین امتیاز برای هر صنعت، سازمان و فرد، داشتن تفکر و خلاقیت برای کارآفرینی است. تفکر کارآفرینی کلید رشد و توسعهی اقتصادی هر کشور شناخته شده است. یکی از شاخههای مؤثر در اشتغالزایی و کارآفرینی، صنعت گردشگری است؛ زیرا گردشگران دارای فرهنگهای مختلف، نیاز، سلیقه و خصوصیاتی هستند که کشور میزبان باید برای ارائهی خدمات گردشگری و معرفی فرهنگ خود، به گونه ای خود را با فرهنگ مهمان مطابقت دهد که جذابیت و اصالت فرهنگ خود را به صورت واقعی و هنرمندانه به گردشگر علاقهمند منتقل کند. (پاپلی یزدی،1386)
توسعهی گردشگری از مسیر توسعهی بنگاههای کوچک یکی از مراحل مهم و حیاتی رشد و ادامهی گردشگری بهشما میرود. مرحلهی تأسیس بنگاههای کوچک را باید مرحلهی بلوغ منحنی رشد گردشگری در سطح تحلیل خرد الگوی سیاستگذاری دانست. بنابراین، مؤلفههای گردشگری کشور حکایت نزدیکی و کثرت وجوه مشترک نظام گردشگری موجود با قالبهای فعالیت کسب و کار بنگاههای کوچک است(شجاعی، نوری،1386)
کارآفرینی و گردشگری هر دو از جمله موضوعهای جدید و نوظهور در نوشتارهای علمی به شمار میآیند و مطالعات مختلفی مرتبط با هریک از این موضوعات در سطح جهانی انجام شده است. با توجه به تقاضای روز افزون گردشگری در ایران، هنوز بازار خدمات ویژه آن بهصورت حرفهای توسعه نیافته است. در چنین بازارهایی بررسی دقیق و حساسیت نسبت به نیازهای بازار و همچنین توانمندی در هدف قراردادن مصرف بهینه منابع، میتواند به کارآفرین در توسعه فرصت کمک نماید. از اینرو، کارآفرینی بیشتر در کشف فرصتهای موجود و در مراحل بعدی در خلق فرصتها با بکارگیری فناوریهای جدید تبلور مییابد. رشد کارآفرینی در عرصه گردشگری نیازمند درک فرصت و فرآیندهای کارآفرینی مرتبط با آن است (شفیعیان، و همکارن، 1391).
شهر مشهد با دارا بودن جاذبههای متعدد و متنوع و نیز وجود فرهنگ مناسب گردشگرپذیری، پایگاهی غنی از فرصتهای کارآفرینانه است و به دلیل وجود فضای کارآفرینی، گسترش و توسعهی کارآفرینی باید از اولویتها در این شهر باشد. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی در جهت شناسایی فرصتهای کارآفرینانه برای استفاده کارآفرینان در زمینه گردشگری در شهرستان مشهد میباشد. با توجه به نقش گردشگری در فرهنگ و اقتصاد، پژوهشگر درصدد بررسی این مسئله برآمده است که:
چه فرصتهای کارآفرینانهای در این صنعت در مشهد وجود دارد تا کارآفرینان بتوانند از آنها برای ارزشآفرینی استفاده کنند و این فرصتها چگونه اولویتبندی می شوند؟
1-3. اهمیت موضوع
صنعت مسافرت و گردشگری به عنوان بزرگترین و متنوعترین صنعت در دنیا به حساب میآید. پدیده گردشگری که خود به صورت یک پدیده اجتماعی- فرهنگی مطرح است به بزرگترین تحرک و جابجایی انسانها اطلاق می شود. صنعت گردشگری آمیزهای از فعالیتهای مختلف است که به صورت زنجیروار در جهت خدمترسانی به گردشگران انجام میگیرد. گردشگری تمامی پدیدهها و روابط حاصل از تعامل گردشگران، عرضه کنندگان و فروشندگان محصولات گردشگری، دولتها و جوامع میزبان در فرآیند جذب و پذیرایی را در بر میگیرد (مک این تاش و چارلز،1995،ص9).
توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که به معضلاتی همچمون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه هستند از اهمیت فراوانی برخوردار است (صباغ کرمانی و امیریان،1379،ص 59).
اهمیت صنعت گردشگری امروزه به حدی رسیده است که به بزرگترین صنعت خدماتی جهان تبدیل شده است. سالیانه میلیونها نفر گردشگر در سراسر جهان با انگیزههای گوناگون در حال جابجایی و سفر میباشند. بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه با درک جایگاه گردشگری در چرخه اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات و مسائل سیاسی، این فعالیت انسانی پویا و صنعت بدون دود را سرلوحه فعالیتهای پیشرو در کشورشان قرار دادهاند و از منافع کوتاه مدت و بلند مدت آن که در پرتو برنامهریزی و مدیریت صحیح نمایان میگردد بهرهمند می شوند (موسوی، میرنجف؛ ابراهیمزاده، عیسی؛ کاظمیزاد، شمساله و قنیری، حکیمه، 1391). براساس پیش بینی سازمان تجارت جهانی تا سال 2020 میلادی تعداد جهانگردان به رقمی بالغ بر 6/1 میلیارد خواهد رسید و بیش از 50 درصد معضل اشتغال در کشورهای در حال توسعه از این طریق قابل رفع خواهد بود.
طبق آمار رسمی مرکز آمار ایران در بهار سال 92 از حدود 164 میلیون نفر شب اقامت در کل کشور، مشهد با حدوداً 15 میلیون نفر شب اقامت بالاترین میزان مسافر را دارا بوده است. این آمار میزان اهمیت توجه به نگرشی کارآفرینانه به گردشگری را نشان میدهد.
عدم پاسخ صحیح به برخی از نیازهای مسافرین، منجر به بروز فسادهایی غیرقابل کنترل شده است. این درحالی است که برخی از این نیازها، نیازهای اولیه مانند اقامت گردشگران هستند و این بیانگر این مساله است که کارآفرینان حتی می توانند در خدماتی مانند اقامت، فرصتهای اشباع نشدهای را در بازار کشف کنند تا علاوه بر برطرف کردن نیاز گردشگر و منافع شخصی برای کارآفرین، از ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی نیز جلوگیری نمایند.
برطبق مبانی نظری، کارآفرینی نقش مهمی در اقتصاد هر کشور دارد و شناسایی فرصتهای کارآفرینانه می تواند به رونق کارآفرینی کمک کند. در این پژوهش، هدف شناسایی فرصتهای کارآفرینانه صنعت گردشگری در شهرستان مشهد است که بر اساس آن می توان فرصتهای کشف نشده را شناسایی و یا فرصتهای خلق نشده را بوجود آورد. بدین ترتیب می توان کارآفرینان را برای بررسی فرصتها و سرمایه گذاری در آنها تشویق نمود و در نتیجه صنعت گردشگری را به سمت رضایت هرچه بیشتر مسافران سوق داد. بنابراین پس از انجام تحقیق فوق، انتظار میرود که فرصتهای کارآفرینانه جدید در زمینه صنعت گردشگری برای کارآفرینان مشخص گردد که با بهره برداری از آنها بتوانند خود و جامعه را منتفع سازند.
1-4. اهداف پژوهش
هدف اصلی تحقیق عبارت است از:
شناسایی و اوبویتبندی فرصتهای کارآفرینانه در عوامل صنعت گردشگری در شهرستان مشهد
اهداف فرعی تحقیق به ترتیب عبارتند از
شناسایی و اولویتبندی فرصتهای کارآفرینانه در عامل جاذبههای گردشگری در شهرستان مشهد.
شناسایی و اولویاتبندی فرصت های کارآفرینانه در عامل حمل و نقل درون شهری در شهرستان مشهد.1-5. سوالات پژوهش
در این پژوهش، محقق به منظور شناسایی فرصتهای کارآفرینانه در صنعت گردگشری در شهرستان مشهد، به دنبال پاسخ به سوال اصلی زیر است:
در عوامل مؤثرگردشگری مشهد چه فرصتهای کارآفرینانهای برای کارآفرین وجود دارد؟
فرصتهای شناسایی شده چگونه اولویت بندی می شوند؟
سایت های دیگر :
جدیدی منجر خواهد شد. علی رغم گسترش تعداد استفاده کنندگان از تلفن همراه در ایران، استفاده از این فناوری در امور تجاری و کسب و کار همچنان در سطح محدودی به سر می برد. در حال حاضر تبلیغات با استفاده از سرویس پیام کوتاه[5]، پرداخت قبوض با استفاده از سیستم بانکداری سیار در مقیاس محدود توسط کاربران استفاده می شود. ایرانسل به عنوان سومین اپراتور فعال در ایران سرویس پیام چند رسانه ای[6] و سرویس اینترنت سیار[7] را برای برای اولین بار به ایرانیان ارایه کرده است. با وجود جمعیت 75 میلیونی که در پهنه وسیعی در سراسر ایران گسترانیده شده است، کاربردهای تجارت سیار همچنان محدود بوده که بنابراین در این پژوهش برآنیم که به شناسایی عواملی که بر توسعه تجارت سیار تاثیر می گذارند بپردازیم.
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
رشد سریع تکنولوژی ارتباطی بیسیم باعث نفوذ هر چه بیشتر اینترنت و تجارت سیار شده است. آگاهی از ادراکات و مقبولیت تجارت سیار توسط مشتریان اهمیت بالایی دارد. تجارت سیار نیز مانند تجارت الکترونیک باعث افزایش حجم معاملات، سود و درآمد خواهد شد، اما باوجود این مزایا، هنوز آگاهی نداشتن کاربران و فقدان ساختارهای زیربنایی تکنولوژیک به صورت مانعی برسر راه تجارت سیار و پذیرش آن عمل میکنندتجارت سیار به عنوان یکی از مهمترین بخش های سرمایهگذاری و کاربرد تکنولوژی اطلاعات کسب و کارها در نظر گرفته شده است. بازارتکنولوژی سیار در چند سال گذشته رشد چشم گیری داشته است و این امر منجر به پدیدار شدن فرصتهای جدیدی برای رشد تجارت سیار شده است . تلفن های همراه از پیش شرط های تجارت سیار هستند . در سالهای اخیر دیگر وسایل سیار از جمله وسایل دیجیتال شخصی نیز وارد بازار شده اند که توانسته اند حجم معاملات سیار را گسترش دهند. هنگام بررسی تجارت سیار و کاربردهای آن دو مشخصه اصلی جلب توجه می نماید قابلیت حرکت و دسترسی بالا .قابلیت حرکت به توانایی انجام هر زمانه تراکنش های کسب و کار بوسیله دستگاه همراه کاربران اشاره دارد و دسترسی یعنی کاربران در هر زمان به کمک دستگاه های همراه خود در دسترس خواهند بود(نقی و دیگران[8]، 2005). تجارت سیار، همان تجارت الکترونیک از طریق فناوری بی سیم است و در واقع جدیدترین نوع تجارت الکترونیک محسوب می شود.گر چه این تجارت هنوز در مراحل آغازین خود بسر می برد ولی تا به حال رشد زیادی داشته است.این تجارت باعث خواهد شد که کاربران به اطلا عات حساس تجاری و نیز توانمندی های ارتباطی در هر مکان و زمان، دست یابند( یانگ، 2005)[9].
تجارت سیار دارای پتانسیل ارائه خدمات تجاری و تفریحی به مشتریان در محیط های بی سیم می باشد پیشرفت های فنی دستگاه های محاسباتی و ارتباطاتی قدرتمندی نظیر کمک رسان دیجیتال شخصی و تلفن همراه را در اختیار کاربران نهاده است این نوع از اینترنت سیار با سرعت بالایی در حال گسترش است و پیشی گرفتن آن از اینترنت کامپیوتر های رومیزی در آینده ای در نزدیک دور از انتظار نیست( کیم و همکاران ، 2002)[10]. تجارت سیار فرصتهایی را به منظور دستیابی به مشتریان در مکانهای مختلف فراهم کرده و باعث شکلگیری شیوههای جدید خرید و ارائه خدمات شده است. سیستمهای پرداخت الکترونیک در تجارت سیار که شامل صدور صورتحساب و پرداختهای الکترونیک هستند، هزینههای معاملات را
سایت های دیگر :