پایان نامه ارشد: تاثیر یک برنامه تمرین منتخب بر تعادل ایستا و قدرت دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر دوره ابتدایی |
4-1- اهداف تحقیق………………………………………………………………………….8
5-1- پیش فرض های تحقیق………………………………………………………………9
6-1- فرضیه های تحقیق…………………………………………………………………..9
7-1- محدودیت های تحقیق………………………………………………………………10
1-7-1 محدودیت های که در اختیار محقق می باشد…………………………………..10
1-7-2 محدودیت های که از کنترل محقق خارج است……………………………….10
8-1- واژه ها واصطلاحات مهم تحقیق………………………………………………….10
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع………………………………………………………13
2-1 مقدمه……………………………………………………………………………….14
2-2 مبانی نظری تحقیق………………………………………………………………..14
2-2-1 تعریف عقب ماندگی ذهنی…………………………………………………….14
2-2-2 سن شروع……………………………………………………………………..16
2-2-3 ویژگی های رشدی و تحولی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر………..16
2-2-4 آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی………………………………..17
2-2-5 ویژگی برنامه آموزشی کودکان عقب مانده آموزش پذیر…………………..17
2-2-6 اهداف برنامه آموزشی کودکان عقب مانده آموزش پذیر……………………18
2-2-7 طبقه بندی عقب ماندگی ذهنی……………………………………………..18
2-2-8 علل بوجود آورنده عقب مانده ذهنی………………………………………..19
2-2-9 سندرم داون……………………………………………………………………..20
2-2-10 همه گیر شناسی……………………………………………………………20
2-2-11 ورزش و عقب ماندگی ذهنی……………………………………………..21
2-2-12 فیزیولوژی تعادل………………………………………………………………22
2-2-13 حفظ تعادل ، مکانیسم های موجود و سیستم های درگیر………………23
2-2-14 نظریه های توصیف کنترل عصبی…………………………………………..23
2-2-15 سیستم های دخیل در کنترل پایداری…………………………………….24
2-2-16 بخش های عصبی اصلی درگیر در کنترل پایداری………………………….24
2-2-17 کنترل تعادل در حالت ایستاده……………………………………………..25
2-2-18 استراتژی های حرکتی در کنترل تعادل……………………………………25
2-2-19 تون وضعیتی…………………………………………………………………..25
2-2-20 رابطه بین (مقدار)حرکت مرکز فشار و کنترل تعادل………………………..26
2-2-21 محدوده ثبات در حالت ایستاده……………………………………………26
2-2-22 استراتژی های حرکتی به هنگام برهم خوردن تعادل…………………….27
2-2-23 تعادل قدامی – خلفی……………………………………………………….27
2-2-24 تعادل جانبی…………………………………………………………………28
2-2-25 مکانیسم های حسی درگیر در کنترل تعادل……………………………28
2-2-26 روش های ارزیابی تعادل………………………………………………………30
2-2-27 قدرت و مفاهیم مرتبط…………………………………………………………31
2-2-28 ضعف عضلانی و ظرفیت عملکردی……………………………………….31
2-2-29 روش های ارزیابی قدرت…………………………………………………….32
2-3پیشینه تحقیق……………………………………………………………………..32
2-3-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور………………………………………32
2-3-2 تحقیقات انجام شده در خارج ازکشور………………………………………33
2-4 جمع بندی نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده……………………………….42
فصل سوم: فرایند پژوهش……………………………………………………………43
3-1 مقدمه……………………………………………………………………………..44
3-2 روش تحقیق……………………………………………………………………. 44
3-3-جامعه آماری……………………………………………………………………. 44
3-4 نمونه تحقیق و نحوه انتخاب آزمودنی ها……………………………………..45
3-5متغیرهای پژوهش………………………………………………………………..45
3-6-ابزا و وسائل گردآوری اطلاعات……………………………………………………46
3-7-روش جمع اوری اطلاعات………………………………………………….48
3-8-روش های آماری ………………………………………………………………..49
فصل چهارم:تجزیه وتحلیل داده ها (یافته های پژوهش)…………………….50
4-1-مقدمه ………………………………………………………………………..51
4-2-مشخصات آزمودنی ها……………………………………………………….51
4-3-توصیف متغیر ها………………………………………………………………..51
4-4-آزمون فرضیه های پژوهش وارائه نتایج ……………………………………….56
فصل پنجم: نتیجه گیری،بحث وپیشنهادها…………………………………………62
5-1-مقدمه……………………………………………………………………………63
5-2- بحث و بررسی………………………………………………………………….63
5-4-نتیجه گیری……………………………………………………………………..68
5-5-پیشنهادهای پژوهشی………………………………………………………..69
پیوست ها…………………………………………………………………………….70
منابع و ماخذ……………………………………………………………………………96
چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر یک دوره تمرین منتخب برتعادل ایستا و قدرت دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد.جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر دوره ابتدایی با سن تقویمی 10 تا15 سال است و نمونه در دسترس 26 نفر بود که از بین 40دانش آموز کم توان ذهنی مرکز آموزش استثنایی نرگس شهرستان تربت حیدریه انتخاب شده اند وبه روش تصادفی ساده با جانشین به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی 13 نفر(سن=سال82/1±72/13، قد= cm 46/8 ±146، وزن= kg 94/15±15/43،ضریب هوشی =17/7±38/61، سن عقلی= سال22/1±16/7، حدودعقب ماندگی= سال 52/1 ±03/5) وگروه کنترل نیز 13 نفر را شامل می شود (سن=سال88/1±06/14، قد= cm 75/10±92/148، وزن= kg07/11±48/46، ضریب هوشی =03/5±30/61، سن عقلی= سال 07/1 ±18/7 ، حدود عقب ماندگی= سال 44/1±82/5). پس از حذف مبتلایان به اوتیسم وسندرم داون و دریافت تاییدیه پزشکی مبنی برسلامت عمومی شرکت کنندگان، بهره هوشی، سن عقلی و حدود عقب ماندگی این دانش آموزان با استفاده از آزمون های هوش گودیناف (آدمک) ولایتر اندازه گیری شد.متغیر مستقل، تمرین منتخب ومتغیر وابسته، تعادل ایستا با چشم باز و بسته ،قدرت عضلات پا، مچ دست راست و مچ دست چپ بود.گروه تجربی در یک برنامه هشت هفته ای در هر هفته سه جلسه وهر جلسه 50دقیقه شرکت کردند.دانش آموزانی که به هر دلیلی دو جلسه تمرینی را از دست دادند از جمع آزمودنی ها حذف گردیدند در حالیکه گروه کنترل به فعالیت های روزمره و عادی پرداخت.قبل و پس از اتمام دوره تمرین از شرکت کنندگان آزمون های تعادل با چشم باز وبسته،آزمون قدرت عضلات پا و مچ دست راست وچپ با استفاده از داینامومتر به عمل آمد. روش های آماری مورد استفاده در این مطالعه ،آمار توصیفی ( میانگین، انحراف معیار و غیره ) و آمار استنباطی شامل آزمون tمستقل و همبسته با استفاده از نرم افزار spss16 می باشد. نتایج t همبسته نشان می دهد که نمرات پیش آزمون -پس آزمون تعادل ایستا با چشم باز و تعادل ایستا با چشم بسته در سطح 05/0 ≥ p و قدرت پا در سطح 01/0 ≥ pتفاو ت معناداری در گروه تجربی داشته است. ولی این نتایج در مورد میانگین نمرات قدرت عضلات مچ دست راست و چپ تفاوت معناداری را نشان نمی دهد، همچنین نتایج آزمونt مستقل در گروه تجربی و کنترل نشان می دهد که میانگین نمرات پس آزمون تعادل ایستا با چشم باز و با چشم بسته، قدرت عضلات پا، مچ دست راست وچپ تفاوت معناداری را نداشته است. بنابراین تمرین منتخب بر تعادل ایستا و قدرت عضلات پا تاثیر مثبتی داشته است. اما به نظر می رسد عوامل دیگری به غیر از تمرینات روی عوامل مورد سنجش تاثیر گذاشته است که باعث عدم تفاوت معنادار آماری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه شده است.
فصل اول: طرح پژوهش
1-1- مقدمه
شاید باور کردن این نکته که عقب ماندگی ذهنی یک اختلال تقریبا شایع است و حدود 1 تا 3 درصد از جمعیت را مبتلا می کند سخت باشد و حتی در نظر بگیریم که با پیشرفت های علمی شانس زنده ماندن این افراد بسیار بیشتر شده است بنابراین همزمان با افزایش امید به زندگی آموزش وپرورش آنها نیز باید بهبود یابد [1].
در نگاهی به گذشته و جوامع مختلف ، ملاحظه می شود که به طور کلی از نقطه نظر تاریخی ، بشر از سه مرحله فکری متفاوت نسبت به کودکان استثنایی به ویژه کودکان دارای اشکالات ذهنی و جسمی گذشته است . در مرحله اول این قبیل کودکان یا به طرق مختلف از بین برده می شدند یا از اجتماع طرد می گشتند. در مرحله دوم به این گروه با دید ترحم و حمایت می نگریستند و در مرحله سوم یعنی در سالهای اخیر، پذیرفتن کودکان استثنایی در جامعه در کنار دیگر کودکان و استفاده از توانایی های آنها تا آنجا که امکان پذیر باشد ، مطرح گردیده است [2].
کودکان عقب مانده ذهنی نیاز دارند از نظر آمادگی جسمی ، توانایی حرکتی و مکانیک بدن پیشرفت کنند . وضعیت بدنی این افراد معمولا ضعیف است وشادابی جسمی چندانی ندارند . نحوه گام برداشتن آنان نا متعادل و نا استوار است و حکایت از آن دارد که هماهنگی کلی حرکات بدنی ضعیف است .افراد عقب مانده ذهنی برای سایر معلولیت های جسمی و نیز اختلالات عصبی مانند فلج مغزی و صرع آمادگی بیشتری دارند.تحقیقات مقایسه ای مختلف نشان می دهد که همیشه افراد مبتلا به عقب ماندگی ذهنی نسبت به کودکان عادی در زمینه آمادگی جسمی و حرکتی از جمله قدرت و تعادل امتیازهای پایین تری کسب می کنند .با اطمینان می توان گفت یکی از مهمترین علل ضعف این افراد در این زمینه در اختیار نداشتن امکانات کافی می باشد.برنامه های تربیت بدنی و تجربیات حرکتی برای کودکان عقب مانده،هوش را افزایش می دهد ، خود فهمی یا خودآزمایی را بالا می برد،توانایی حرکتی را بهتر،و آمادگی جسمانی را بیشتر می کند.بنابراین لازم است برنامه های تمرینی متناسب با شرایط آنها طراحی شود [3].
تمرین های صحیح آمادگی جسمانی زندگی همراه با سلامت را به ارمغان می آورد (شارکی[1]1984). استقامت بدنی و تندرستی برای ارضای نیازهای زندگی روزمره بسیار ضروری هستند . فواید آمادگی جسمانی در متون مربوطه به طور مستند آورده شده است و در این خصوص هیچ تفاوتی بین افراد عقب مانده ذهنی وعادی جامعه وجود ندارد (مک کونافی و سالزبرگ1988[2]؛ مون و رنزاگلیا[3]،1982).این برنامه ها دارای فواید بهداشتی، اجتماعی، شخصی و حرفه ای می باشند و به ویژه بنا به دلایلی توسعه فعالیت های آمادگی جسمانی باید یک جزء اصلی در سبک زندگی این گروه باشد [4].
نیازهای کودک عقب مانده ذهنی نیز، مشابه نیازهای یک کودک عادی است . به این معنا که کودک عقب مانده نیز، برای به فعل در آوردن تواناییهایش و تبدیل شدن به یک عضو فعال و قابل قبول در جامعه خود به محرکهای روانی ، جسمی وعاطفی نیاز دارد . با این تفاوت که کودکان عقب مانده ذهنی برای رسیدن به این هدف به فرصتهای بیشتر و روشهای آموزشی خاص نیاز دارند [5] .
غالبا مزایای فعالیت بدنی برای افراد مبتلا به عقب ماندگی ذهنی نادیده گرفته می شود این موضوع در مورد قدرت و تعادل که دو جزء مهم آمادگی جسمانی و حرکتی می باشند نیز صادق است. بهبود تعادل ایستا یکی از ویژگی های اساسی در پیشرفت طبیعی حرکت می باشد[4،6[. قدرت بر تعادل تاثیرگذار می باشد. به عنوان مثال با توجه به خاصیت تولید نیروی مخالف در عضلات[4]،چنانچه عضلات خم کننده مچ پا[5] ضعیف باشد تعادل را مختل می نماید [7].در حالیکه بسیاری از مداخلات درمانی در فیزیوتراپی تاکید دارند که تمرینات تعادلی تاثیرگذار می باشد متاسفانه شواهد کمی نیز بر تاثیر تمرین در اصلاح تعادل برای اکثریت جمعیت بیماران وجود دارد [8].
در این مطالعه محقق بر آن است با توجه به اینکه قدرت یک عامل زیر بنایی در اجرای موفق یک فعالیت تعادلی است با ترکیب تمرینات تعادلی وقدرتی،تاثیر آن را بر قدرت و بالاخص تعادل مورد بررسی قرار دهد تا گامی در جهت ایجاد فرصت آموزشی به منظور پیشرفت آمادگی جسمانی و حرکتی کودکان کم توان ذهنی برداشته شود.متخصصان تربیت بدنی ،مسئولین امور ورزشی و تفریحی، معلمان، مسئولین موسسات و مربیان حرفه ای باید با یکدیگر همکاری داشته و برای تهیه برنامه های آمادگی جسمانی این گروه وآموزش خودشان و تربیت متخصصان تربیت بدنی با صلاحیت های لازم تلاش نمایند.
2-1- بیان مسأله تحقیق
کودک عقب مانده ذهنی از نظر رشد حرکتی-ادراکی بسیار ضعیف است و در ظرفیت های حسی-حرکتی، آگاهی بدنی ، تعادل ایستا و پویا وهماهنگی حرکات عمده و ظریف با مشکل مواجه است. زمان واکنش کودک عقب مانده ذهنی کندتر از کودک عادی می باشد، البته این مشکل در حرکات ساده و غیر مهارتی کمتر است . کودک عقب مانده شدید (کانا) از نظرعملکرد حرکتی بسیار ضعیف است، اضافه وزن و چربی زیر پوستی بیشتری دارد و گوشه گیر می باشد. کودک عقب مانده متوسط (کالیو) نیز مانند کودک عقب مانده شدید از نظر شکل وعملکرد (پیامد) در مهارت های حرکتی مختلف مشکلات زیادی دارددر صورتی که کودکان آموزش پذیر فقط از نظر پیامد یا عملکرد حرکتی با مشکل مواجه هستند.این کودکان از نظر سرعت یادگیری با مشکل روبه رو هستند و پیشرفت آنان 50٪ تا 70٪ کودکان معمولی است . از نظر حرکتی این کودکان می توانند مانند کودکان عادی در فعالیت های حرکتی و ورزشی مدرسه شرکت کنند. اما کسب مهارت و یادگیری حرکتی به کندی پیش می رود. با اینکه کودکان آموزش پذیر از نظر بدنی ضعف آشکاری ندارند ولی از نظر آمادگی حرکتی- ادراکی در سطح پایینی هستند[3].
توسعه آمادگی جسمانی مهمترین هدف تربیت بدنی برای عقب ماندگان ذهنی است زیرا توسعه و پیشرفت قابلیت های جسمانی برای این افراد ، موقعیتی را به وجود می آورد که آنها بتوانند بر شرایط محیطی خود از نظر فیزیکی غلبه کنند . از این گذشته این امر اشتیاق و علاقه بیشتری برای زندگی به آنها می بخشد و سبب می شود که افراد وظایف خود را با قدرت هر چه بیشتر انجام دهند . افزایش قابلیت هایی چون قدرت ، سرعت ، استقامت عضلانی ، انعطاف، استقامت عمومی بدن (دستگاه گردش خون و تنفس)، تعادل و هماهنگی ، سبب توسعه قابلیت های جسمانی این افراد می شود [9]. پژوهشگران بر این عقیده اند که کودکان کم توان ذهنی علاوه بر سایر ویژگی ها ، از نظر حرکتی نیز دچار تاخیر ویا اختلال می باشد [10]. بنابر گزارش شریل[1] (1993) آمادگی جسمانی با شدت کم توانی ذهنی نسبت معکوس دارد.بنابراین کودکان آموزش پذیر از سطح آمادگی جسمانی پایین تری نسبت به کودکان عادی برخوردارند. اما نمی توان دلیل آن را تنها عقب ماندگی ذهنی دانست [11]. بلکه عده زیادی از افراد کم توان ذهنی نتوانسته اند در هیچ نوع فعالیت ورزشی شرکت داشته باشند که علل عدم شرکت این افراد در این زمینه به شرح زیر خلاصه می شود.
1- عدم حمایت کافی (کمک های فردی،مالی،حمل و نقل و غیره).
2- نظر منفی سازمان های ورزشی نسبت به این افراد .
3- نگرش های تبعیض آمیز
4- کمبود متخصصین این رشته(مربی،مسؤلین و غیره).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1398-07-05] [ 12:52:00 ب.ظ ]
|