پایان نامه ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی: ادبیات زنانه در آثار میرزاده عشقی و ایرج میرزا و عارف قزوینی |
1-6- فرضیه تحقیق……………………………… 4
فصل دوم: نگاهی به موقعیت و جایگاه زن………………………….. 5
2-1- بخش اول…………………………….. 6
2-1-1- نگاهی به جایگاه زن در ایران پیش از اسلام…………………………….. 6
2-1-2- حقوق و اختیارات زنان در عصر هخامنشیان…………………………… 8
2-1-3- ازدواج و زناشویی در ایران باستان…………………………….. 9
2-1-4- ازدواج با محارم…………………………….. 9
2-2- زن در مادر سالاری یا مادر شاهی……………………………… 10
2-2-1- انواع ازدواجهای ساسانی……………………………… 13
2-5- طلاق زن در ایران باستان…………………………….. 14
2-3- سیمای زن در شاهنامه فردوسی……………………………… 15
2-4- زن در اساطیر ایران…………………………….. 18
2-4-1- اسطوره های اهورایی……………………………… 18
2-4-2- اسطوره های اهریمنی……………………………… 19
بخش دوم: جایگاه زن در اسلام…………………………….. 21
2-2-1- جایگاه زن در اسلام…………………………….. 22
2-2-2- زن در قرآن…………………………….. 24
2-2-3- زنان صدر اسلام…………………………….. 31
2-2-4- زن از نقطه نظر اندیشمندان…………………………….. 34
2-2-5- فلسفه اسلام درباره حقوق خانوادگی…………………………….. 35
2-2-6- مهر و نفقه…………………………….. 39
2-2-7- علل پیدایش چند همسری……………………………… 41
2-2-8- اشکالات و معایب چند همسری……………………………… 41
بخش سوم: زن از نگاه فرهنگ غرب………………………………. 42
3-1- زن از نگاه فرهنگ غرب………………………………. 43
2-3-1- فمینیسم و سابقه آن…………………………….. 43
2-3-2- خود آگاهی فمینیستی……………………………… 46
2-3-3- زنان و جایگاه زنان در جامعه کهن بدوی……………………………… 48
2-3-4- نظرات انگلس در مورد ویژگی های جامعه بدوی……………………… 48
2-3-5- زن از دیدگاه سفرنامه نویسان فرنگی……………………………… 51
بخش چهارم: جایگاه زن در عصر مشروطیت (نگاهی گذرا به موقعیت اجتماعی، فرهنگی و ادبی زن در نهضت مشروطه)……….53
2-4-1- جایگاه زن در عصر مشروطیت (نگاهی گذرا به موقعیت اجتماعی، فرهنگی و ادبی زن در نهضت مشروطه)…………..54
2-4-2- نگاهی گذرا به مسائل زنان در عصر مشروطه…………………………….. 58
2-4-3- تصویر زن در شعر شاعران مشروطه……………………………69
فصل سوم: ادبیات مشروطه…………………………….. 74
3-1- مقدمه: ادبیات عصر مشروطه…………………………….. 75
3-1-1- ویژگی های شعر دوره مشروطه…………………………….. 75
3-1-2- موج های شعری در دوران مشروطه……………………………. 75
3-1-3- حوزههای مختلف شعری……………………………… 76
3-2- مروری بر زندگی نامه میرزاده عشقی……………………………… 78
3-3- مروری بر زندگی نامه ایرج میرزا …………………………….83
3-4- مروری بر زندگی نامه عارف قزوینی……………………………… 87
3-4-1- شعر و تصنیف عارف………………………………. 88
فصل چهارم: پیکره اصلی ـ متن اصلی……………………………… 91
بررسی جایگاه زن در آثار شاعران عصر مشروطه ……………………….
4-1- مقدمه…………………………….. 92
4-2- بخش اول: زن در شعر میرزاده عشقی……………………………… 94
4-3- بخش دوم: زن در شعر ایرج میرزا……………………………. 120
4-4- بخش سوم: زن در شعر عارف قزوینی……………………………… 145
فصل پنجم: برآیند نتیجه گیری و تحلیل کلی نظرات سه شاعر و مقایسه آنها ……………167
5-1- برآیند نظرات مثبت یا منفی میرزاده عشقی در باب زن…………………… 168
5-2- برآیند نظرات مثبت یا منفی ایرج میرزا در باب زن…………………………….. 170
5-3- برآیند نظرات مثبت یا منفی عارف قزوینی در باب زن…………………………….. 172
5-4- نتیجه گیری و مقایسه نظرات سه شاعر در مورد زن…………………………….. 174
فهرست واژگان……………………………. 175
فهرست اعلام……………………………. 177
فهرست منابع و مآخذ…………………………….. 183
Abstract…………………………….
چکیده:
رساله حاضر ضمن معرفی جایگاه زنان و بررسی شخصیت آنان در ایران باستان، در عصر هخامنشیان، ساسانی، اسلام، غرب و عصر مشروطیت میکوشد تا جایگاه ادبیات زنانه را در شعر عصر مشروطیت و در دیوان شاعران (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف قزوینی) تبیین کند و در قالب مباحثی جداگانه به بررسی نقش زن در اساطیر ایران باستان و متون کهن مبادرت میکند همچنین در حاشیهی بررسی اشعار شاعران به بررسی جنبههای نگرش زن سالارانه، فمینیسم، ستایش و نکوهش بانوان، حضور گرم و گسترده آنان همپای مردان پرداخته، و حقوق زنان و نقش آنان در تحولات عصر مشروطه به تصویر کشیده شده است.
مقدمه:
در فرهنگ واژگان زبان فرانسه (femme) به معنای موجود انسانی با جنسیت مونث یعنی زن است ریشهی این کلمه، لاتین بوده (femmena) خوانده میشود.
در فرهنگ (Robert) این کلمه این گونه توصیف شده است: موجودی انسانی که کودک را در خود پرورش داده و به دنیا تقدیم میکند؛ کلمات دیگر از خانواده این کلمه که از زبان لاتین وارد زبان فرانسه شدهاند عبارتاند از:
(femmelle) با ریشهی لاتینی (femininus) به معنی خصوصیات زنانه.
نشانههای فمینیسم در شعر و ادبیات فارسی بسیار است اما نگاه فمینیستی به زن در عصر مشروطیت بیشتر به چشم میخورد شاعران عصر مشروطه که به دنبال تجدد و زن سالاری و زن مداری بودند. مایل بودند زن را با آزادی عمل و نوگرایی آشنا کنند و حقوقی که از او گرفته شده است به او برگردانند.
هدف بنیادین از این پژوهش، بررسی شخصیت زنان از دیدگاههای مختلف (زن سالارانه، تحقیر، ستایش زنان و زن گرایی) است زنان در گذشتههای دور صاحب جایگاهی والا بودهاند که با گسترش مرد سالاری از این مقام رفته رفته کاسته میشود و این سیر نزولی در اندیشه و آثار ادبی ما هم نفوذ کرده و تأثیر میگذارد. زنانی شجاع، کارآمد و زیرک که هم در امور اجتماعی و سیاسی و هم در همسرداری و تربیت فرزند فعال بوده اند.
فصل اول: کلیات
1-1- بیان مسأله
با عنایت به اهمیت موضوع زن در ادبیات گذشته و امروز که به صورت کلی یا جزیی با موضوعی به جز مقالههای محدود مطالب بیشتری دیده نمیشود بر آن شدم به اهمیت بازتاب ادبیات زنانه در آثار مشروطه و در دیوانهای (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف) بپردازم و اینکه نوع نگرش شاعران مرد در باب زنان چه تفاوتهایی با نگاه زنانه دارد را مورد توجه قرار دهم و با مقایسه نظرات آنان را جویا شوم و مورد بررسی قرار دهم و نگاههای زن سالارانه و فمینیسم و تجدد را در اشعار این شاعران تحلیل و واکاوی نمایم.
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
لزوم پژوهش در آثار فاخر ملی و شناخت دقیقتر جایگاه زن در عصر مشروطه و در دیوان (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف) و تغییر نگرش سنتی شاعران به مقوله زن که در ادبیات بررسی میشود از مهم ترین ضرورتهای تحقیق به شمار می آید.
3-1- پیشینه تحقیق
با توجه به بررسیهای به عمل آمده در پایان نامههای دانشگاهی جایگاه ادبیات زنانه در دیوان های شاعران (ایرج میرزا، عشقی، عارف) به طور اخص مورد پژوهش قرار نگرفته است، البته در کتابهای تاریخ ادبیات دکتر صفا به پارهای از این مسائل به طور کلی اشاره شده است هم چنین در کتاب شاهنامه و فمینیسم اثر مهری تلخابی به صورت گسترده به تاریخ زندگی و نقش زنان پرداخته است ولی نگاه متجددانه در این کتاب فقط شامل متون قدیمی است به همین جهت بررسی نگاه تجدد گرایانه و زن سالارانه و ستایش و تحقیر بانوان در دیوانهای فوق میتواند حایز اهمیت باشد.
4-1- اهداف تحقیق
1- ایجاد انگیزه برای نسل جدید و ترغیب آنان به خواندن آثار شاعران مشروطه.
2- نگاهی جهت دار به شخصیت وجودی زن در آثار شاعران مشروطه.
3- مقایسه شخصیت زن امروز با زن در آثار کهن.
4- بررسی و مقایسه زنان عصر مشروطه با کتاب شاهنامه و مشترکات و وجوه تمایز آن دو.
5- جایگاه و نقش شاعران (ایرج، عشقی، عارف) در احیای نظام تجدد و دفاع از حقوق زنان در عصر مشروطه.
5-1- سوالات تحقیق
1- شاعران این دوره چقدر به نقش زنان پرداخته اند؟
2- آیا باورها و عملکرد زنان در حوزه های مختلف مورد توجه بوده است؟
3- آیا به نقش کلیدی زنان در خانواده و جامعه و آزادی او پرداخته اند؟
4- نقش تحولات مشروطه در نگاه به زنان چگونه بوده است؟
6-1- فرضیه تحقیق
با توجه به اهمیت دوران مشروطه که نوع نگاه به زن در آن بر اثر تحولات سیاسی- اجتماعی عوض شد و اهمیت دادن به جایگاه زن در شعر مشروطه و پرداختن به آزادی عمل آنان بررسی دیوان شاعران (ایرج، عارف، عشقی) و نگاههای مثبت و منفی آنان به زن جایگاه مهمی دارا میباشد.
فصل دوم: نگاهی به موقعیت و جایگاه زن
1-2- بخش اول
1-2-1- نگاهی به جایگاه زن در ایران پیش از اسلام
زن در ایران باستان مقام ارجمندی را دارا بوده است. زن یکی از اعضای خانواده محسوب میشده است و در تمام شئون زندگی با مرد برابری میکرده است و برای اثبات این موضوع، شواهد زیادی در دست است:
در اوستا همه جا نام زن و مرد در یک ردیف ذکر شده و در کارهای دینی که زنان باید انجام دهند و دعاهایی که باید بخوانند، زن را با مرد برابر شمرده است و حتی در صورتی که موبد حاضر نبود، ممکن بود زن به مقام قضا برسد و نیز در تاریخ میبینیم که زنانی همانند همای و پوراندخت و آزرمی دخت به مقام پادشاهی رسیدهاند.
سن بلوغ برای مرد و زن، برابر بوده است و گروهی از فرشتگان هم مانند آناهیتا (ناهید) زن هستند. در میان امشاپسندان امرتات (مرداد) و هَوروتَات (خرداد) و سپنتا ارمیئتی (سپندارمز) مونث هستند، به ویژه سپندارمز نمایندهی زمین است و این سپندارمز (فروتنی مقدس) یکی از صفات اهورمزداست و در جهان مادی پرستاری زمین با اوست و به همین جهت دختر اهورمزدا خوانده شده است[1].
قبل از ورود آریاییها و هزاران سال پیش از آن که اقوام مهاجر به این سرزمین مهاجرت کنند ایران «خانه و آشیانهی مردمانی بوده که تمدن درخشانی داشته، زن را از دیدگاه برتر و متعالی نگریسته و بر قدرت زنانه که جلوه گاه تمدن و فرهنگ متعلق به دوران اولیه کشاورزی بوده است، صحّه گذاشتهاند.[2]»
«ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره آنان (زن در ایران باستان) مینویسد: «در زمان زرتشت پیامبر، زنان همانگونه که عادت پیشینیان بود منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و رفت میکردند و صاحب ملک و زمین میشدند و در آن تصرف مالکانه داشتند و میتوانستند مانند اغلب زنان روزگار حاضر، به نام شوهر یا به وکالت از طرف او به کارهای مربوط او رسیدگی کنند. پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در میان طبقهی ثروتمندان تنزل پیدا کرد.[3]»
آنچه در اوستا در مورد زن و مرد میباشد. متضمن برابری حقوق است. زنان و مردان پارسا به دلیل تقدیس با هم ذکر شدهاند و چون زن موجب احترام و سربلندی مقام خانه است (وندیداد سوم) اندیشه نیک و گفتار و کردار خوب و فرمانبرداری از شوهر در اوستا برای زن از صفات پسندیده و برجسته شمرده شده است (ویسپرد سوم)[4].
پوشش و حجاب زنان در ایران باستان مخصوص طبقهی اشراف بود و سایر زنان از قید حجاب آزاد بودند[5].
«ویل دورانت میگوید: «زنان بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنها اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند.[6]»
مردم در زمان پیش از تاریخ از دستهها و قبایل مختلف تشکیل شده به صورت ملوک الطوایفی زندگی میکردهاند که با افزایش شهرها و قدرت رؤسای قبایل، و اختلافات آنها موجبات جنگ و ستیز بین آنها را فراهم میکرد.
«در این جامعه بدوی، وظیفهی مخصوصی به عهدهی زن گذاشته شده بود. وی گذشته از آن که نگهبان آتش و شاید اختراع کننده و سازنده ظروف سفالین بود. میبایست چوبدستی به دست گرفته در کوهها به جستجوی ریشههای خوردنی یا جمع آوری میوههای وحشی بپردازد. شناسایی گیاهان و فصل روییدن آنها و دانههایی که میآورد. مولود مشاهدات طولانی و مداومی بود که او را به آزمایش کشت و زرع هدایت کرد[7].»
زن در ایران باستان در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی شرکت فعال داشته است تا جایی که بسیاری از اختراعات و پیشرفتهای بشر مرهون زنان بوده است.
«وظیفهی زن در ایران باستان، منحصر به امور اقتصادی خانوادهی خود نبوده، بلکه در پیشرفت تربیت اخلاقی و روحی تمام ملت نیز سهم به سزایی داشته است و مانند یک مربی اخلاق عمل میکرده است.[8]»
در اکتشافات باستان شناسی متعلق به فرهنگهای پیشین سمبولهایی خدایی از جنس «زن» بسیار به دست آمده است که بیانگر قدمت پرستش مادر کبیر (بانو- خدا) در جوامع کهن میباشد. اما این سمبولها منحصر به جنس زن نبوده و در کنار آنها سمبولهای خدایی از جنس مرد هم وجود داشته است در دیدگاه انسان عصر نو پدید، کشاورزی زن نماد رحمت و نعمت و خلقت و باروری و به طور کلی نشانه نیروهای طبیعی و ماورای طبیعی شناخته شده است.
زن در ایران باستان دارای شخصیت کامل انسانی و در بسیاری از موارد، شخصیت حقوقی بوده است. وی حق فعالیتهایی در زمینه اجتماعی و تجارت داشته است و شریک زندگی در ادارهی خانواده و در واقع حق پادشاهی داشته است.
زنان ایرانی در شجاعت و دلاوری همتای مردان بوده و در مواردی در جنگها شرکت میکردند و دوشیزگان ایرانی در دعاهای خود از خداوند درخواست همسری نیرومند و قهرمان را داشتند که به آنها پسران قهرمان عطا فرماید.
2-1-2- حقوق و اختیارات زنان در عصر هخامنشیان
«1- داشتن فقط یک زن، ولی اگر زن نازا بود مرد میتوانست زن غیر عقدی داشته باشد.
2- ازدواج بی قرارداد، قانونی نیست.
3- کنیز همسر آزاد، مقام آزاد داشت.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1398-07-05] [ 04:48:00 ق.ظ ]
|