دانلود پایان نامه ارشد: تبیین تاریخی- انتقادی اندیشه های ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو در چارچوب مکتب فرانکفورت با تکیه بر ابعاد نفوذ |
فصل یکم – کلیات طرح.. 1
1-1- بیان مسئله. 2
1-2- اهمیت پژوهش…. 4
1-3 اهداف پژوهش…. 5
1-4 مروری بر مفاهیم بنیادی پژوهش…. 6
1-4-1 تاریخ گرایی 7
1-4-2 تاریخ نگاری 8
1-4-3 فلسفه تاریخ 8
1-4-4 تاریخیت (تاریخی بودن) 9
1-4-5 تبیین… 9
1-4-6 مکتب 9
1-4-7 نظریه انتقادی . 11
1-4-8 پوزیتیویسم . 11
1-4-9 تجربه گرایی . 12
1-4-10 دیالکتیک . 13
1-4-11 امر ناهمسان . 13
1-5- پرسشهای پژوهش…. 14
1-6- فرضیههای پژوهش…. 14
1-7- محدودیت و مشکلات پژوهش…. 15
فصل دوم – پیشینه طرح و مطالعات نظری.. 18
2-1- مقدمه. 19
2-2 بررسی مطالعات انجام شده. 19
2-2-1 کتابها. 19
2-2-2 پایاننامهها. 24
2-2-3 مقالات…. 25
2-3 مرور بر نظریه ها و اندیشه ها 28
2-3-1 پیشینه. 28
2-3-2 تعاریف بنیادی مکتب فرانکفورت…. 29
2-3-3 اندیشههای اندیشمندان مکتب فرانکفورت…. 42
2-3-4 نگاه تاریخی علم ارتباطات…. 44
2-3-5 تعریف واژهها و اصطلاحات…. 50
2-3-6 الگوی نظری پژوهش….. 55
فصل سوم – روش شناسی تحقیق.. 62
3-1 مقدمه. 63
3-2 روش مطالعه و پژوهش علوم انسانی در تاریخ.. 64
3-3 تبیین تاریخی چیست؟. 65
3-4 ابزار پژوهش…. 67
3-5 جامعه آماری.. 67
3-6 روش گردآوری داده ها 67
3-7 متغیرها 67
3-7-1 جایگاه و مکان یابی اندیشه های نظریه پردازان انتقادی… 67
3-7-2 اندیشه انتقادی… 70
3-7-3 مطالعات ارتباطی و رسانهای… 70
3-7-4 متون و اسناد تاریخی… 71
3-7-5 تبیین… 71
3-7-6 دیدگاه های انتقادی- تاریخی [مکتب فرانکفورت]. 72
3-7-7 عقلانیت ابزاری… 72
3-7-8 تحلیل رسانه ها. 72
3-7-9 صنعت فرهنگ….. 73
3-7-10 فرهنگ توده وار. 73
3-7-11 دیدگاه های فکری و روش اندیشه های انتقادی هورکهایمر و آدورنو.. 73
3-7-12 دوران نضج اندیشه های مکتب فرانکفورت…. 74
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل یافته ها 76
4-1 مقدمه. 77
4-2 تحلیل فرضیه های پژوهش…. 78
4-2-1 فرضیه یکم.. 78
4-2-2 فرضیه دوم. 92
4-2-3 فرضیه سوم. 99
4-2-4 فرضیه چهارم. 103
4-3- یافته های جنبی پژوهش…. 109
4-3-1 دیدگاه های انتقادی آدورنو و هورکهایمر نسبت به هم (افتراق و اشتراک). 109
4-3-2 نگاهی فلسفی به ارتباطات و نظریه های ارتباطی… 110
فصل پنجم – نتیجه گیری و جمع بندی.. 115
5-1 مقدمه. 116
5-2 نتیجه گیری.. 118
5-2-1 نتیجه گیری فرضیه یکم.. 118
5-2-2 نتیجه گیری فرضیه دوم. 121
5-2-3 نتیجه گیری فرضیه سوم. 122
5-2-4 نتیجه گیری فرضیه چهارم. 124
5-3 پیشنهادات… 129
منابع.. 130
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1: مراحل چهارگانه شکل گیری تحقیقات ارتباطی 46
جدول 4-1: مکاتب مهم علوم ارتباطی 97
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
شکل 2-1: الگوی نظری پژوهش با رویکرد تبیینی تاریخی- انتقادی 60
1-1 بیان مسئله
در دهه 1930 جمهوری وایمار در آلمان، عده ای از متفکر آلمانی به تشکیل موسسهای دست زدند که حیات فکری و ساحت نظریه پردازی در علوم اجتماعی و علوم انسانی را تحت تأثیر شگرف خود قرار داد.
مؤسسه پژوهشهای اجتماعی فرانکفورت با طرح دیدگاهها و نظریات انتقادی خود، به بازخوانی دیدگاههای اندیشههای مارکسیستی و مطالعه جامعهو فرهنگ پرداخت. اندیشههای انتقادی مطرح در دیدگاههای متفکران این مکتب «بر مقابله با رشتهای از پرسشهای شناخت شناسانۀ شکاکانه که هر زمان مطرحاند اصرار میورزند؛ آیا حقیقت و نیکی رابطهای با یکدیگر دارند؟ و اگر دارند آن رابطه چگونه رابطهای است؟ آیا ثمرات دانش مجسم کنندهی اشتیاقی به عمل اخلاقی است یا وسوسهای برای تخطی اخلاقی و قانونی؟ اگر شناسایی نیکیها منجر به نیکی نمیشود، پس نیکی دانشی چیست؟(پین، 1389: 767).
متفکران مکتب فرانکفورت اعتقاد به بازاندیشی اندیشههای کارل مارکس در مورد فرهنگ داشتند. آنها با مطالعه و پژوهشهای خود متوجه این امر شده بودند که بر خلاف مارکس، فرهنگ نیز میتواند بستری مستقل از زیر بنا به تغییرات بنیادی اجتماعی منجر شود.
آنها معتقد بودند که فرهنگ در زیر نقاب شیئیوارگی میتواند سلطه خود را بر تودهها اعمال کند. دو تن از مهمترین این متفکران به نامهای ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو با طرح مفاهیم مهم و بنیادی «صنعت و فرهنگ» و «فرهنگ تودهوار» به نقش مهم وسایل ارتباط جمعی در پیشبرد اهداف قدرتهای سیاسی و هواخواهان وضع موجود، پی بردند. آنها با طرح این مفاهیم به پیوند متناقض دو ساحت مهم در اندیشه مارکسیستی اشاره داشتند که آن «قلمرو مادی تولید و قلمرو ذهن» است. بدین مفهوم که «شیوهای برای بیان فرایند مدرنیزه شدن فرهنگ در قالب واگذاری کالاهای فرهنگی به منطقی کاملاً تجاری» (ایوکوسه،آبه، 1391: 63).
آنها با تاملات فکری خود، به نوعی از سلطه اشاره داشتند که رنگ و لعاب فرهنگی برخوردار است. به عبارت دیگر معتقد بودند که سلطه و استثمار از نوع فرهنگی بدیلی برای استثمار اقتصادی شده است.
هورکهایمر و آدورنو با طرح مفهوم عقلانیت ابزاری در کتاب دیالکتیک روشنگری به نقش مهم وسایل ارتباط جمعی در جامعه پی برده و به نقد آن پرداختند. آنها از وجود سلطه نرم در ساختارها و سازمانهایی که هدایت و کنترل وسایل ارتباط جمعی و محتوای رسانهای را در اختیار دارند هشدار میدادند.
ضدیت آنها با فاشیسم، نازیسم و توتالیتاریسم، موجب شدکه مطالعه وسیعی در این مورد صورت بگیرد. سوءاستفاده از تبلیغات و وسایل ارتباط جمعی که در اختیار قدرتهای بزرگ برای فریب تودهای به کار گرفته شد، یکی از مواردی که منجر به خلق آثار مهم در این زمینه شد. که می توان به کتاب دیالکتیک روشنگری، دیالکتیک منفی، شخصیت
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-04] [ 05:51:00 ب.ظ ]
|